سیر صعودی پدیده اسیدپاشی در پاکستان باعث شده تا دیگر تنها مردان عامل ارتکاب این جنایت علیه زنان نباشند و زنان هم آن را به ابزاری برای انتقامجویی از مردها مورد استفاده قرار میدهند.
هفته گذشته زنی در شهر مولتان پاکستان به دلیل اینکه مرد جوانی با پیشنهاد او برای ازدواج موافقت نکرده بود، چهره این مرد را با اسید سوزاند. 50 درصد سوختگی چهره این مرد، حاصل یک جنون آنی و جنایتی است که طبق آمار ارائه شده از سوی نهادهای مختلف، هر سال «صدها» نمونه از آن مناطق مختلف جامعه پاکستان دیده میشود.
آمار و ارقام دقیقی از تعداد موارد اسیدپاشی در پاکستان در دست نیست، اما بخشی از این موارد که در رسانهها منعکس میشود، حکایت از روندی رو به رشد دارد.
برخی موسسات این رقم را در سالهای اخیر، بیش از 150 مورد در سال اعلام کردهاند، اما برخی دیگر نهادها و مراکز داخلی و بینالملل نیز رقمهای بین 400 تا 750 مورد اسیدپاشی در پاکستان مطرح کردهاند.
بنیاد ثبت حملات اسید پاشی در پاکستان، تعداد این حوادث در سال 2013 را 143 مورد عنوان کرده است. این رقم فقط مربوط به مواردی است که در دستگاههای قضایی ثبت شده است.
حدود 80 درصد قربانیان اسیدپاشی در پاکستان را زنان تشکیل میدهند و بیشتر آنها، دختران زیر 18 سال هستند.
خانم شرمین عبید چنائی مستندساز پاکستانی با سوژه قرار دادن پدیده اسیدپاشی و قتلهای ناموسی در پاکستان، («نجات چهره» و «دختری در رودخانه») به ترتیب در سال 2012 و امسال توانست دوبار برنده جایزه اسکار شود. اما ظاهرا تهیه این مستندها، جز اینکه دو جایزه پرزرق و برق برای این مستندساز داشته باشد، تاثیری در کمک به کاهش جرم وجنایات اسیدی و ناموسی در پاکستان نداشته اشت.
مجلس پاکستان در سال 2012 قانونی وضع کرد که براساس آن، مجازات برای عوامل حملات اسیدپاشی در این کشور، حبس ابد تعیین شده است، اما این قانون به دلیل ضعف در اجرای آن بویژه در مناطق محروم ایالت بلوچستان از قدرت بازدارندگی چندانی برخوردار نیست.
در برخی نقاط پاکستان، قتلهای ناموسی و اسید پاشی تبدیل به یک مجازات معمول برای آن دسته از زنان و دخترانی شده که قربانی افکار متحجرانه و متعصبانه برخی مردان میشوند.
شدت این افراط گرایی گاهی به حدی است که زنان و دختران در صورت کمترین بیتوجهی به دستورات خانواده یا شوهر، ممکن است جان خود را از دست بدهند، قربانی اسیدپاشی شوند یا عضوی از صورتشان بریده شود.
براساس گزارش ایرنا، نبود مدرسههای تحت نظارت نظام آموزش و پرورش پاکستان در بسیاری از مناطق محروم این کشور، فضا را برای فعالیت مدارس به اصطلاح دینی فراهم کرده است.
شخصیتهای آگاه و مخالف افراطگرایی در پاکستان معتقدند که بعید به نظر میرسد طراحی اصلی این نوع توطئهها علیه این کشور جهان سومی، در داخل کشور یا حتی در داخل کشورهای عربی انجام شده باشد، بلکه دستهای اصلی پنهان در پسپرده این مسائل را جایی در خارج از منطقه یا از سوی برخی رژیمهای نامشروع در منطقه میدانند.
ضمیمه تپش
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد