کارگاه شعر کوتاه

بینامتنیت؛ شگردی در کوتاه‌نویسی

دماوند از دور پیداست پرواز من اما به نوک همین آسمانخراش نزدیک ختم می‌شود امان از این فرش‌های ماشینی «حمیدرضا شکارسری»
کد خبر: ۹۱۴۶۴۳

حمیدرضا شکارسری یکی از شاعرانی ا‌ست که در دهه‌ اخیر بسیار در زمینه‌ کوتاه‌نویسی فعال بوده؛ چه در عرصه‌ خلق شعر و چه در ورطه‌ نقدنویسی. اگر نگاهی گذرا به فهرست کتاب‌های منتشر شده‌ او بیندازیم، درمی‌یابیم که کتاب‌های اخیرش مختص شعر کوتاه بوده‌اند؛ «چتر شورشی»، «ردپا بر لبه تیغ»، «تنها برف کوچ نکرده است»، «شکل‌های فروتنی» و ... . البته باید به این نکته اشاره کرد که کوتاه‌نویسی‌های شکارسری شکل دیگری از شعر کوتاه را ارائه می‌کند؛ شعرهای هر کتاب به کلی با یک موضوع و حول یک محور خلق شده‌اند. به‌طور مثال در کتاب «تنها برف...»، تمامی کوتاه‌سروده‌ها درباره «برف» و مشتقات آن نوشته شده‌اند که این شیوه از دغدغه‌ای نشأت می‌گیرد که دغدغه‌ خلق «کتاب» به جای «مجموعه شعر» است. به نوعی شکارسری سعی دارد با اتحاد اشعار یک کتاب در موتیف‌های خاص، از پراکندگی موضوعی، سبکی، فرمی و ... مجموعه‌های شعر پرهیز کند. موضوعی که در شماره‌های آینده‌ کارگاه شعر کوتاه بیشتر به آن خواهیم پرداخت.

شعر منتخب این شماره، کوتاه‌سروده‌ای است از کتاب «عصر پایان معجزات»؛ کتابی دربرگیرنده‌ 18 شعر که همگی به سبک و سیاق کتاب‌های اخیر شکارسری در یک وجه مشترکند؛ رابطه‌ بینامتنی با متون پیامبران. شکارسری در این کتاب به بازتعریف قصه‌ برخی پیامبران پرداخته و آنها را در بستر جامعه‌ معاصر از نو بازگو کرده، که از این رهگذر به متون جدیدی دست یافته است. همان‌گونه که شعر این شماره، تلمیحی‌ است به داستان قالیچه‌ حضرت سلیمان یا در شعر زیر با ایجاد رابطه‌ بینامتنی با داستان حضرت یعقوب، به متنی جدید دست می‌یابد و مخاطب را با طنز گزنده‌ای روبه‌رو می‌کند:

«پیراهن معطر را / در اعماق پستو / پنهان می‌کند / و بغض را / در اعماق گلو / راه می‌افتد / از بهترین چشم‌پزشک تهران برایش وقت گرفته‌اند.»

فارغ از تحلیل محتوایی و فرمی شعر کوتاه منتخب این شماره، ایجاد رابطه‌ بینامتنی با دیگر متون، می‌تواند یکی از شگردهای خلق شعر کوتاه به‌شمار رود. شگردی که به توانایی شاعر و ظرفیت متن ارجاع داده شده وابسته است و از این رهگذر می‌توان شعرهای کوتاه موفقی را خلق کرد. شعر کوتاه به‌دلیل مجال نوشتاری اندک، فضای جولان کمتری را به شاعر می‌دهد و شاعر کوتاه‌سرا می‌تواند با ایجاد رابطه‌ بینامتنی با متون پیش و همزمان با خود، از ظرفیت دیگر متون بهره ببرد و متن جدیدی با قابلیت تأویل‌پذیری افزون‌تری خلق کند. شاید در این مجال اشاره به نقاشی مونالیزای سالوادور دالی خالی از لطف نباشد. سالوادور دالی-نقاش سوررئالیست- با اضافه کردن بخشی از چهره و سبیل خود به مونالیزای داوینچی، اثری جدید خلق می‌کند که در تاریخ هنر از آن می‌توان به عنوان یک متن مستقل نام برد. هرچند در شکل‌گیری متن مونالیزای دالی یا پیش از آن، مارسل دوشان، لایه‌های دیگری نیز تاثیرگذارند که فرصت اشاره به آنها فراهم نیست.

شکارسری نیز در این شعر و شعرهای دیگر کتابش با این شگرد شعرهای موفقی خلق کرده و نشان داده که ایجاد رابطه‌ بینامتنی می‌تواند یکی از تکنیک‌های حائز اهمیت و موفق کوتاه‌نویسی باشد.

عبدالصابر کاکایی - شاعر و منتقد

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها