چند روزی است که فضای رسانه‌ای و اجتماعی کشور تحت تاثیر انتشار اخباری مبنی بر خودکشی مردی میانسال و دختری نوجوان، قتل و تجاوز به کودکی شش ساله و حبس 21 روزه زنی از سوی همسر معتادش است. به مجرد انتشار چنین اخباری در رسانه‌های مکتوب یا پایگاه‌های اجتماعی، گروهی به بحث و بررسی پیرامون ابعاد این ماجراها می‌پردازند.
کد خبر: ۹۰۳۲۱۷

واقعیت قضیه این است که در مقایسه با یکی دو دهه پیش آمارها نشان می‌دهد که وقوع جرم و جنایت در کشور ما رشد قابل توجهی یافته است. مراجعه به آرشیو برخی از روزنامه‌های قدیمی نشان می‌دهد که درج برخی از اخبار پیرامون یک جنایت به لحاظ کمی از تعدد زیادی برخوردار نبوده و افراد روزنامه‌خوان نیز نسبت به تحولات سیاسی یا اجتماعی که در کشور اتفاق می‌افتاد توجه بیشتری نشان می‌دادند تا اخبار مربوط به حوادث. اساسا در گذشته جامعه با شگفتی و ناباوری نسبت به وقوع یک اتفاق یا حادثه تلخ واکنش نشان می‌داد. اما به نظر می‌رسد در دوره جدید با گسترش فناوری و سهولت دریافت اخبار و تصویر از سوی مردم، آستانه تحمل جامعه نیز نسبت به وقوع حادثه ناگوار بالا رفته و برخی در انتشار اولین تصویر یا فیلم از صحنه وقوع جرم یا حادثه تلخ با یکدیگر مسابقه می‌دهند.

شوربختانه این فایل‌های تصویری هر چه فجیع‌تر باشد، پربازدیدتر نیز می‌شود. انتشار تصاویر ناگوار از صحنه اعدام یک محکوم، آخرین لحظات جان دادن یک خواننده معروف،‌ کالبدشکافی یک فوتبالیست تازه در گذشته و... نمونه‌هایی این دست است که این روزها در صفحات مجازی پربازدید است. انگار دیدن رنج و تعب یک همنوع برای دیگران عادی شده و ظاهرا عوامل انتشاردهنده این تصاویر و فیلم‌ها کاری ندارند که بستگان یا بازماندگان فردی که دچار چنین وضعیتی شده، بعد از دیدن این تصویر چه حال و روزی پیدا می‌کنند.

نکته دیگر این که برخی به مجرد تصویری شدن یک حادثه برای نشان دادن شدت انزجار و تنفر خود از آن واقعه ناگوار، واکنش‌های تندی از خود نشان می‌دهند. باید توجه داشت که برخورد با یک پدیده زشت و ناهنجار صرفا در قالب یک کار علمی و کارشناسانه و درنظر گرفتن همه تبعات و ابعاد حادثه صورت می‌گیرد. به کار بردن ادبیات خشونت طلبانه در واکنش به یک حادثه مجرمانه چاره کار نیست. این نوع واکنش‌های عصبی و خشم آلود، خود باعث ترویج خشونت می‌شود.

فتاح غلامی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها