در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
با دیدار و ارتباطهای مخفیانه عشق سرکش جوانی، مرا در مسیر مبهم زندگی قرار داد و به تباهی سرنوشتم انجامید. وقتی خانوادههایمان از موضوع اطلاع پیدا کردند، مخالفتهای شدیدی نشان دادند. محسن با اجبار، خانوادهاش را برای خواستگاری آورد، ولی پدر و مادر من به هیچ عنوان راضی به این ازدواج نبودند . من با حبس کردن خودم در اتاق و حتی اقدام به خودکشی با خوردن قرص، خانوادهام را راضی به خواسته خود کردم، ولی چون هیچ کدام ازخانوادهها راضی نبودند و به اجبار به ازدواجمان رضایت داده بودند، خیلی سریع مراسم مختصری برگزار شد و من و محسن سر زندگی مشترک رفتیم . از همان اوایل ازدواج تفاوتهای زیادی را بین رفتار و افکارمان احساس میکردم، ولی فکر میکردم با گذشت زمان همه چیز درست میشود، اما پس از چند ماه کمکم رفتار محسن عوض شد. نسبت به من بسیار بدبین شده بود و نهتنها از رابطه صمیمانه و عاشقانه خبری نبود؛ بلکه هر روز به بهانههای مختلف مرا کتک میزد. او بیشتر وقتش را در آژانس میگذراند و هر وقت به خانه میآمد، سرگرم گوشیاش بود و در شبکههای اجتماعی سیر میکرد و به من اجازه نگاه کردن به گوشیاش را نمیداد، من تحمل میکردم چون روی بازگشت به خانه پدرم را نداشتم، خیال میکردم وجود بچه به زندگیمان عشق و شور میدهد، ولی تولد دخترم نیز تغییری در محسن ایجاد نکرد و او روزبهروز نسبت به من و زندگیمان دلسردتر میشد.
یک روز وقتی همراه خواهرم به بیرون رفته بودیم، شارژ گوشی تلفن محسن تمام شد و او مجبور شد سیمکارت خود را در گوشی خواهرم بگذارد. آن روز تعداد زیادی تماسهای مشکوک و پیامکهای عاشقانه به گوشی خواهرم ارسال شد. وقتی از محسن پیگیر موضوع شدم، خیلی راحت و صریح گفت: دیگر مرا دوست نداشته و هیچ اعتمادی به من ندارد و مسائل قبل از ازدواج را مطرح کرد و گفت: از کجا معلوم به غیر از من دوستپسر دیگری نداشتی؟! بهتر است به صورت توافقی از هم جدا شویم! وقتی حرفش را شنیدم، دنیا روی سرم خراب شد. من که عاشق او بودم و حاضر بودم بدون او بمیرم باید راضی به طلاق میشدم . هرچقدر تلاش کردم تا دوباره عشق و امید را به زندگیمان برگردانم، فایدهای نداشت. محسن تصمیم خود را گرفته بود، خوب که فکر میکنم میبینم اشتباه از خودم بود. وقتی به خاطرعشق و علاقه سرکش نوجوانی بدون هیچ حجب و حیایی به محسن با تمام وجود ابراز علاقه میکردم، باید به فکر این روزها هم بودم و حالا به غیر از خود، سرنوشت یک کودک را هم خراب نمیکردم.
رقیه اشرفی
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد