محاکمه هفته

کلید جنایت در دستان عروس

کلید حل معمای جنایت در دستان عروس خانواده است. دو بار زن جوان به دادگاه احضار شده، اما در جلسه محاکمه احضار نمی‌شود.
کد خبر: ۸۹۲۸۷۲

رسیدگی به این پرونده از سال 91 و به دنبال ناپدید شدن مرد جوانی در دستور کار پلیس پاکدشت قرار گرفت. دو روز پس از تشکیل این پرونده، زن جوانی راز قتل مرد جوان را فاش کرد.22 مرداد سال 93 زن جوانی با مراجعه به پلیس پایتخت ادعا کرد شوهر و پدر شوهرش در سال 91 پسر جوانی را به نام وحید به قتل رسانده‌اند.

در ادامه پدر و پسر بازداشت شدند که در بازجویی‌ها منکر قتل شده، اما در ادامه لب به اعتراف گشودند.

مرد جوان وقتی دید که هیچ راه انکاری ندارد، گفت: پنجم مرداد سال 91 بود که با پدرم برای دیدن خواهر به خانه آنان رفتیم. از آنجا که خواهرم چند بار سابقه فرار از خانه داشت و حتی کودکش را رها کرده و از خانه گریخته بود، آن روز به خانه‌شان رفتم تا ببینم در چه شرایطی است. وقتی وارد خانه شدم با دیدن وحید شوکه شدم. مقتول مهمان خانه خواهرم بود. همان لحظه عصبانی شدم و با چاقو وحید را زدم. آن لحظه نتوانستم بر خشم خود غلبه کنم. نمی‌دانستم دست به چه جنایتی می‌زنم. سپس جسدش را داخل خودروی پدرم گذاشته و با هم به جاده قدیم قم ـ تهران بردیم و در آنجا با ریختن بنزین، جسدش را به آتش کشیدیم.

این درحالی بود که پدرم در قتل و آتش زدن جسد هیچ دخالتی نداشت، تنها مرا همراهی کرد.

با اعترافات این مرد، کارآگاهان پی بردند مدتی پیش جسد سوخته وحید توسط مرد رهگذری در جاده قدیم قم ـ تهران پیدا شده بود. با تکمیل تحقیقات جلسه رسیدگی به پرونده در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد. در جلسه محاکمه اولیای دم تقاضای قصاص کردند.

براساس کیفرخواست شاهین، متهم به قتل عمد، پدرش احمد متهم به معاونت در قتل و خواهرش مریم متهم به زنای محصنه هستند.

شاهین در دفاع از اتهام مباشرت در قتل عمدی گفت: من اتهام قتل را قبول دارم، اما در دفاع از ناموس، مرتکب این عمل شدم. وقتی مرد جوان را در خانه دیدم عصبانی شده و با چاقو او را کشتم. بعد از قتل، جسد را داخل ماشین انداخته و به یک پل حوالی حسن‌آباد بردیم. پیکر غرق در خون پسر جوان را از بالای پل به پایین پرت کرده و بعد با بنزین آتش زدیم. سه بار خواهرم همراه مقتول از خانه فرار کرده بود و همراه او شیشه می‌کشید.

احمد نیز با رد اتهام معاونت در قتل اظهار کرد: وقتی وارد خانه شدیم، مریم پا به فرار گذاشت. من او را تعقیب کردم، اما فرار کرد. وقتی به خانه بازگشتم شاهین، پسر غریبه را کشته بود و من در قتل نقشی نداشتم.

از آنجا که این پدر و پسر در بازجویی‌ها دچار تناقض‌گویی شده‌اند، رئیس شعبه دوم دادگاه کیفری یک خواست که عروس این خانواده به عنوان شاهد برای شهادت در دادگاه حضور پیدا کند.

در آخرین روزهای سال گذشته جلسه رسیدگی به پرونده دوباره تشکیل شد، اما عروس خانواده دوباره در جلسه محاکمه حاضر نشد. با توجه به این‌که کلید این معما در دستان عروس خانواده است، قضات دادگاه جلسه محاکمه را تجدید کردند تا زن جوان نیز در جلسه حاضر شود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها