این پدیده را باید از دو رویکرد نگریست و پیامدهای آن را مورد بررسی و تامل قرار داد. در اولین نگاه، رسانه ها وظیفه سرعت در انتقال اخبار و اطلاعات را به نحو احسن به انجام میرسانند، اما مشکل از آنجا آغاز میشود که در این روند دچار شتابزدگی خواسته یا ناخواسته شده و به عبارتی، دقت و بررسی صحت خبر فدای این ماراتن رسانهای میشود و خبررسانی و انتشار اطلاعات درست، به خبرپراکنی تبدیل میشود. این اتفاق باعث شده تا در این فضای پرتلاطم، برخی از افراد و رسانهها که پیش از این فرصتی برای عرضاندام نمییافتند، به جریانسازیهای تخریبی مورد نظر بپردازند.
مروری بر اخبار و مطالب منتشر شده درباره عملکرد رسانه ملی در سالی که گذشت، ما را با دو جریان مواجه میسازد؛ دسته اول جریان رسانههایی که با تهیه، انتشار و یا بازنشر اخبار مربوط به عملکرد ستادی و تولیدی سازمان صداوسیما پس از انتصاب محمد سرافراز، مردم و مخاطبان را در جریان روند اتفاقات و اخبار رسانه ملی قرار دادند و گاهی نیز در قالب یادداشتها و نقدهای تحلیلی در جایگاه منتقدی منصف ظاهر شدند، لیکن در مقابل این جریان منصف رسانهای، افراد و رسانههایی را شاهد بودیم که از اولین روز انتصاب رئیس سازمان صداوسیما، شایعهپردازی، انتشار مطالب کذب و تخریب مستمر رسانه ملی را در دستور کار روزانهشان قرار دادهاند و هر بار موضوعی را دستاویز این دروغپردازیها قرار میدهند. این دسته از افراد و رسانهها که مصداق بارز همان سوءاستفادهگرانی هستند که از آب گلآلود طعمه میگیرند، گویا از دستاوردهای رسانه ملی هراس دارند.
این جریانسازیها که از یکسال گذشته با ترفند القای کاهش مخاطبان و وجود نارضایتی در داخل صداوسیما آغاز شد، پس از اینکه از طرح این موضوعات نتیجهای نگرفت و با شفافسازی رسانه ملی مواجه شد، بهموازات نقدهای سطحی، موضوع اختلافات بین مدیران این سازمان را بهانه شایعهسازیهای تخریبی خود قرار داد تا شاید از این طریق بتواند علاوه بر القای وجود اختلاف و دو دستگی در بدنه مدیریتی سازمان صداوسیما، به اهداف تخریبی دست یابد اما این موضوع نیز که در قالب مطالب غیرمستند و بدون هیچ ادله منطقی در برخی رسانههای مجازی و پایگاههای خبری و شبکه های موبایلی دنبال شد، با توضیحات و جوابیههای مستدل رسانه ملی راه به جایی نبرد.روند این شایعه سازی ها همچنان در مقاطع مختلف با طرح موضوعات حاشیهای و بیارزش ادامه داشت تا اینکه بر شخص رئیس سازمان متمرکز شد و در قالب شایعات و مطالبی با ادعای استعفای رئیس رسانه ملی انتشار یافت.
امّا از آنجا که اسفند ماه 94 بهویژه روزهای پایانی آن، روزهای پرکار و متراکم رسانه ملّی بود و برنامههای مختلفی از جمله دیدار وزیر آموزش و پرورش و معاونانش در آخرین جلسه شورای معاونان صداوسیماو... در روزهای پایانی اسفند انجام شد و اخبار آن نیز در اغلب رسانهها بازتابی گسترده داشت، این نقشه رسانههای تخریبی نیز بیحاصل ماند.
البتّه میدانیم و میدانید که داستان افراد و رسانههای مغرض را پایانی نیست و گواه آن انتشار شایعه عدم حضور 10 روزه رئیس رسانه ملّی است که در دومین روز بهار 1395 از طریق همین رسانهها منتشر شد؛ هرچند روند ازسرگیری اینگونه مطالب از دومین روز سال، نشان از ادامه این جریانسازیها و دروغپراکنیها با هدف تخریب و ایجاد مانع بر سر راه فعالیت سازمان صداوسیما دارد، اما اداره کل روابط عمومی رسانه ملی بهعنوان تریبون این رسانه با تاکید دوباره بر گفته رئیس سازمان در آخرین مصاحبه خود مبنی بر اینکه «صداوسیما همچنان قدرتمند و با تکیه بر اصول و منافع ملّی به راه خویش ادامه داده و اهداف و آرمانهای خود را استوارتر از پیش دنبال خواهد کرد»، بر حسب وظیفه حرفهای خود از تمام کارشناسان دعوت میکند که با ارائه راهکارهای رسانهای، سازمان صداوسیما را در ارتقای عملکرد خود یاری دهند.
دکتر داود نعمتی انارکی - مدیرکل روابط عمومی رسانه ملی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد