به گزارش جام جم آنلاین،یکی در فکر اتمام کارهای اداری آخر سال است، دیگری در اندیشه تهیه بلیت مسافرت، یک خانم در تکاپوی نظافت کامل خانه، خانم دیگری در اندیشه تغییر دکوراسیون، آقا به فکر جمع زدن هزینهای که باید برای برپاکردن مراسم عید بپردازد.
دانشجوی سختکوش در حال برنامهریزی برای استفاده بهینه از روزهای تعطیل و خلاصه هر کس به شکلی در هیاهوی روزهای آخر سال و تدارک مایحتاج شب عید است.
مطمئنا شما هم به طریقی مشغول استفاده کامل از این اندک روزهای باقیماندهاید، اما آیا در این میان به این اندیشیدهایم که تا چه اندازه اخلاق و رفتارتان را بهتر از سال پیش کردهایم؟
کدام صفتهای بدمان را ترک کردهایم و به کدام یک همچنان سفت چسبیدهایم و خیال رها کردنش را نداریم؟ آیا فردی خسیس یا برعکس ولخرجیم؟
حسادت در وجودمان رخنه کرده و از خوشحالی دیگران ناراحت میشویم؟ یا فردی بیخیال و باری به هر جهت بودهایم که برای وقت و زمانمان ارزشی قائل نبودهایم؟ تا چه اندازه با دیگران صادقانه رفتار میکردهایم؟ راستگو بودهایم؟
امیدوارم صفات خوب وجود شما به اشتباهاتتان بچربد، اما اگر در اندرون خود اشکالاتی هم مییابید نگران نباشید، زیرا حتی بدترین عادتهای اخلاقی هم با تلاش و کوشش قابل حل خواهند بود.
یکی از بدترین صفات که همچون کرمی در روح انسان رخنه میکند و از زجر و عذاب درونی او لذت میبرد، کینه است.
فرد کینهای همیشه بهانهای بسیار موجه برای متنفربودن و نبخشیدن در آستین دارد. زنی که شوهرش به او خیانت کرده، مردی که شریکش سرش را کلاه گذاشته، کارمندی که همکارش زیرآب او را زده و خواهری که برادرش در حقش اجحاف کرده است.
با این حال، هیچ کدام از اینها دلیل آن نمیشود که فردی سالهای سال از حس کینه در وجود خود پذیرایی کند و حتی بعد از گذشت چندین سال از وقوع یک ماجرای تلخ، توانایی فراموش کردن عامل آن ماجرا و بخشیدن وی را نداشته باشد.
اگر شما هم در زمره افرادی بودهاید که از کارهای دیگران کینه به دل میگرفتید و نمیتوانستید آنها را ببخشید.
بدانید وقت تغییر شخصیتتان فرارسیده و الان در روزهای پایانی سال، بهترین موقعیت است تا برای همیشه با کینههای درونیتان وداع کنید و قدم به عالم بخشایندگی بگذارید. مراحلی را که در اینجا به شما میآموزیم بهکار بندید:
1 معنای کینه را بشناسید: سعی کنید با ماهیت واقعی کینه آشنا شوید. این حس مانند بیماری جذام درون شما را از بین میبرد و بدترین حالتهای روحی را تقدیمتان میکند.
شما در حال عذاب کشیدن هستید، در حالی که فردی که مورد نفرت شماست در دنیای خود به راحتی زندگی میکند و تنفر درونی شما تنها به خودتان لطمه میزند و بس! از کینه و تنفر چیزی عایدتان نخواهدشد، بنابراین عزم تان را برای ترک آن جزم کنید.
2 به موفقیتها پناه ببرید: اگر واقعا فردی را دشمن قسم خورده خود میدانید، پس به این مساله هم واقف باشید که راه درست برای مقابله با آن انسان، موفقیتهای بزرگ شماست.
شما باید برنامهریزیهای جدی برای رسیدن به اهدافتان داشته باشید و با انگیزههای جدید، پرشور و پرانرژی به آنها عمل کنید.
این کار در واقع تبدیل نقطه ضعف به نقطه قدرت است. چون وجود او، شما را برای موفقتر شدن برمیانگیزد و به سمت نردبان ترقی سوق میدهد.
3به جنبههای خوب ماجرا نگاه کنید: فقط به بدیهای حضور آن فرد فوکوس نکنید. عینک بدبینی را از چشمانتان بردارید و با دیدگاهی جدید نگاه کنید تا متوجه شوید وجود این فرد موجب وقوع چه چیزهای جدید و چه تجربههای ارزشمندی برای شما شده است و از آن یک لیست درست کنید.
البته انجام این کار چندان ساده نیست، چون شما تا به این لحظه فقط بر جنبههای بد ماجرا توجه داشته و عادت نداشته که مثبتاندیشی را در میان طعامهای این سفره بگنجانید.
4 ابتدا خودتان را ببخشید: ریشه بسیاری از کینههایی که ما از دیگران به دل داریم به نبخشیدن خودمان برمیگردد.
مرد جوان بااستعداد و بلندپروازی نتوانسته بود به رویاهای دور و درازی که در سر میپروراند برسد و همواره از والدینش شکایت داشت، زیرا آنها جزو آن زن و شوهرهایی بودند که محیط خانه را پر از جر و بحث و مشاجره میکردند و چیزی که برای آنها کوچکترین اهمیتی نداشت، رشد و تعالی روح فرزندانشان بود.
به همین دلیل هیچ کدام از بچهها نتوانسته بودند آن طور که باید موفق و خوشبخت شوند و هر کدام به یک شکل آسیبدیده بودند. آن مرد جوان هم مانند خواهر و برادرانش از وضعیت خود ناراضی بود و پدر و مادر را مقصر قلمداد میکرد .
پس او برای بخشیدن والدین ابتدا باید خودش را میبخشید. او از خودش ناراضی بود و تقصیر را به گردن دیگران میانداخت.
بنابراین لازم بود که او نخست خودش را ببخشد و بداند که در گذشته مقصر نبوده و در آینده هم فرصتهای فراوانی برای موفقیت وجود خواهند داشت که وی باید به آنها چنگ بزند.
شما هم باید ابتدا خودتان را ببخشید و سعی کنید حس بهتری نسبت به خودتان داشته باشید. هرچه باشد، همه ما انسانیم و جایزالخطا و نکته مهم آن که با وجود بارها زمین خوردن و لطمه دیدن، باز هم سراسر شور و انگیزه از جا بلندشویم و به مسیرمان ادامه دهیم.
5 بین اعتمادکردن و مدبرانه عمل کردن توازن برقرارکنید: قرار نیست تمام افراد دنیا به اندازه نزدیکان و عزیزانتان به شما علاقه داشته باشند و چون شیشهای بیخط و خش عمل کنند.
از انسانها توقع زیادی نداشته باشید، مگر آن که در مواقع حساس برای شما به خوبی امتحان پس دهند و از قابل اعتماد بودنشان مطمئن شوید . توقع تان از سایرین را کم کنید تا آسیبهای کمتری ببینید.
6داستانها را فراموش کنید: هر کدام از ما بهانهای برای کینه داشتن علیه دیگری برای خود تراشیده و آن را از مجرای داستان خاطرات تلخمان از آن فرد به گوش عالم و آدم رساندهایم.
دیگر بس است. لطفا آن کتاب کهنه قدیمی را رها کنید. زندگی بجز آن یک نفر و آن ماجرا، مسائل دیگری را نیز در بر دارد.
وقتی شما ماجرای تلخی را برای دوستتان تعریف میکنید، فرد شنونده هم از آن شخص مورد نفرت شما بیزار میشود و این گناه پای شماست.
به آینده فکر کنید و به این که ممکن است چه موقعیتهای خوبی برای شما به ارمغان بیاورد. فردی را که به شما بدی کرده ببخشید و خودتان را رها کنید.
در عوض امیدوار باشید در آینده بهترین اتفاقات در انتظارتان است و فکرتان را تنها به خوشبختیهایی که در سال نو به شما هدیه میشود متمرکز کنید.
سارا آذرخش
ضمیمه چاردیواری
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد