سه از دسته گذشته در معیت میرزا نجف خان کلخورانی که خود از شعرای زبده دارالخلافه بوده و به آداب طنازی نیز مودب بوده و هر از گاه مطالبی برای خنده به نظم و نثر از او صادر شده
کد خبر: ۸۸۵۵۳
و در روزنامه جات مملکت ، با یک اسم مستعار که از برای خود گذاشته و به شکل مکتوب در آنجا سرقدم رفته ، به شارع میرزای شیرازی رفتیم - رحمه الله علیه.
دراین مملکت ، آدم چه ها که نمی بیند- جل الخالق. در این شارع یک سری دکان بوده در آن انواع و اقسام عروسک و کارت پستال و آلات و ادوات دکوراتیو در معرض دید عموم گذاشته ، یک تعداد خرس و فیل و پلنگ در هیبت واقعی ، آنها را از کاه و پشم و چرم ، ساخته به جای چشم تیله های ملون گذاشته ، آدم از رویتشان دچار خوف شده اینها را گذاشته اند در معرض دید خلایق و از بابت فی ، بر این نوع مصنوعات هیچ نظارت نبوده ، هرکس هرچه انصاف داشته ، فیل و خرس و پلنگ را فروخته.
یک تعداد هم عروسک بوده از روی کارتون های کمپانی مرحوم والت دیزنی که از اکابر ولایت هالیوود در مملکت اتازونی لعنت الله علیهم بوده ، ساخته اند، نه برای اطفال که بعضی رجال و نسوان به چه سن و سال ، هیچ شرم نکرده در ملاعام این مصنوعات را خریده در پس و پیش اتول های خود گذاشته ، هر کس به بزرگی و ملون بودن چیزی که عقب اتول گذاشته فخر و مباهات می کند. العیاذ بالله.
شارع شلوغ بوده و یک عالمه دختر و یک عالمه پسر، اکثر هم در عهد شبابکانه مور و ملخ در دکان ها ریخته ، مثال بازار شام هر کس پول هر چه داشته داده یک عروسک میکی موس ، یا یک گرگ بد اقبال کایوت نام ، یا یک مرد فضانورد نامدار، مشهور به باگزلایتر و از این قبیل خریداری کرده ، یک کارت پستال که نقش قلب در انواع و اقسام مختلفه روی آن حک شده ، روی عروسک گذاشته و هر کس یک دلبری را در گوشه ای یافته از سر صدق این عروسک و کارت را به او تقدیم کرده و به یک مغازه هایی رفته در آنجا یک مایع عجیب و غریب ، به نام هات چاکلت خورده و بلندبلند خنده سر داده و چه چه ها که نکرده ، از این بابت یک قدری هم بی حیایی دیده شد، فی الفور غمض عین کردیم به میرزا نجف عرض کردیم قضیه از چه قرار می باشد؛ ایشان یک قدری نگاه عاقل اندر سفیه نموده گفت تو چطور نمی دانی؛
همه می دانند و تو اگر نمی دانی بدان که یک کشیشی بوده در امت نصارا سن والنطین نام رضی الله عنه. از بابت رشادت ، خیلی بی باک بوده با اهل شباب یک طور خاصی رفتار کرده در قریه خود هر زوج جوان را که می دید فی الفور صیغه عقد را جاری نموده ، از اقصا نقاط هر کس عاشق بوده به محضر این کشیش رسیده ، این کشیش از بابت رضای پدر و اندازه و قاعده کابین و شیربها، به طور کلی بی اعتنا بوده ، دست این را می گرفته در دست آن می گذاشته و گفته اند نصف این ازدیاد نسل از بابت صیغه های بی شماری است که این مرد نصرانی برای اهل شباب جاری می نموده.
فی الحال مردم فرنگستان که دیگر معطل صیغه عقد و از این قبیل امور نیستند، من باب خنده به یاد روزگار ماضی جشن و سرور برپا کرده ، هر دختر که هر پسر را خواسته به این بهانه ابراز عشق و دلدادگی کرده ، ایضا بالعکس.
یک سری چیزها به عنوان کادو این به آن داده ، آن به این تا کارشان به کجا ختم شود اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا.
از باب تهاجم فرهنگی این نوع رسم و رسوم به ممالک ما هم سرایت کرده ، فعلا شهر شلوغ و پلوغ بوده به قاعده یک هفته بلکه بیشتر است که یوم الوالنطین مسمی شده است و خلاصه در غفلت و بی خیالی متولیان فرهنگ و امورات شباب ، ظاهرا خوش می گذرد تا کی از دماغمان دربیاید. تمت.

راپورت خفیه
میرزاسیدعلی میرفتاح
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها