گفت‌وگوی جام‌جم با زن خانه‌داری که مسئول امداد و نجات کوهستان شد

مادر امداد ایران، پنجه در پنجه کوهستان

گفت‌وگوی جام‌جم با رئیس سازمان داوطلبان جمعیت هلال احمر

فرهنگ داوطلبی؛ افتخار ملی 2 میلیون ایرانی

سرمایه‌های اجتماعی را که نباید روی پیشانی شان بنویسند یا «سرمایه‌های اجتماعی» نیازی نیست حتما آدم‌های مشهوری باشند. در هر شهری که زندگی می‌کنید مطمئن باشید سرمایه‌های اجتماعی پیش چشم‌‌تان هستند. هم‌اکنون حدود دو میلیون داوطلب در جمعیت هلال‌احمر‌ مشغول خدمت هستند؛ افرادی که یک ریال هم حقوق نمی‌گیرند، اما در سخت‌‌ترین شرایط حاضرند برای یاری و نجات مصدومان و درماندگان، جانشان را هم فدا کنند. سازمان داوطلبان جمعیت هلال‌احمر، ماموریت دارد فعالیت این نیروهای داوطلب را مدیریت کند.
کد خبر: ۸۷۶۰۶۸
فرهنگ داوطلبی؛ افتخار ملی 2 میلیون ایرانی

دکتر «فرحناز رافع»، رئیس این سازمان داوطلبانه و مردمی است که اعتقاد دارد مسئولان باید به وجود این نیروهای گمنام و پر اثر افتخار کنند. ‌جدا از این که هم نیروهای داوطلبی هلال احمر و هم سازمان داوطلبان، هنوز برای بسیاری از مردم ناشناخته باقی مانده، بحث ریزش این نیروها نیز جای تامل جدی دارد. درباره آسیب‌شناسی این موضوع و چند و چون احوال این روزهای داوطلبی در هلال احمر، گفت‌وگویی با این مقام مسئول داشتیم که در پی می‌آید.

حیف نیست گاهی داوطلبی که با کلی کار فرهنگی جذب هلال احمر شده است‌ به سادگی از کار داوطلبی کنار می‌کشد؟

این یک مساله جهانی است که فقط به جمعیت هلال احمر ایران مربوط نمی‌شود. همان‌طور که در این جمعیت، رویش نیرو داریم، متاسفانه ریزش نیرو هم داریم. اتفاقا کشور ما در زمره کشورهایی است که یکی از بالاترین نیروهای داوطلبی را در سطح جهان به خود اختصاص داده است. از 17 میلیون جمعیت داوطلب در جهان، حدود دو میلیون نفر ‌در ایران زندگی می‌کنند، طوری که 700 هزار نفر از آنها در سازمان داوطلبان و یک میلیون و 300 هزار نفر هم در سازمان جوانان جمعیت هلال احمر فعالیت دارند.

من هنوز پاسخم را نگرفته‌ام. منظورم این بود که چه عللی باعث می‌شود داوطلبی، کلا قید هلال احمر را بزند و با این‌که وقت و هزینه صرف جذبش شده است، کارش را رها کند‌؟

گاهی مشکلات روزمره و دغدغه‌های زندگی مانع می‌شود نیروهای داوطلب برای همیشه در سازمان داوطلبان ماندگار شوند و برای کار وقت بگذارند. این یکی از عوامل مهم ریزش نیروی داوطلبی است.

فکر نمی‌کنید مسئولان هم نتوانسته‌اند در معرفی فعالیت‌های داوطلبی، درست عمل کنند؟ مثلا بیشتر مردم تا صحبت از فرهنگ داوطلبی می‌شود، یاد امداد و نجات در جاده‌ها می‌افتند، در حالی که شاید کمتر کسی باشد که بداند سازمان داوطلبان به نیروهای داوطلب برای آموزش مقابله با ایدز در جامعه نیاز دارد.

بله، بخشی از مشکل هم به این برمی‌گردد که ما نتوانسته ایم فرهنگسازی درستی انجام دهیم که داوطلبان برای کمک‌های پایدار، داوطلب شوند. مثلا به محض این که زلزله یا سیلی اتفاق می‌افتد، تعداد نیروهای داوطلب هم زیاد می‌شود و به دلیل تحریک احساسات، افراد مختلف از مشهور گرفته تا ناشناخته به کمک می‌آیند.

اگرچه ما از حضور این نیروهای داوطلب در چنین شرایطی به‌شدت استقبال می‌کنیم، اما نیاز داریم نیروهای داوطلبی در زمینه آموزش، فرهنگسازی، مقابله با اعتیاد و ایدز و دیگر آسیب‌های اجتماعی یا حتی ارتقای سطح سواد در جامعه، کمک‌های پایداری ارائه دهند.

این روزها شاهد آسیب‌های اجتماعی مانند زنان کارتن خواب، کودکان کار و مادران فقیر و باردار در حاشیه شهرها و نقاط محروم هستیم که به حمایت مستمر نیاز دارند، اما از آنجا که مردم ما مشکلاتی مانند سیل و زلزله را می‌بینند، خیلی راحت‌‌تر تمایل به کمک در چنین شرایطی دارند، با این حال وقتی پای مشارکت اجتماعی برای حل آسیب‌های اجتماعی به میان می‌آید، چون این دغدغه‌ها برای خیلی‌ها به اندازه سیل و زلزله ملموس نیست، داوطلب کمک به نیازمندان در سوانح‌ زیاد است.

موضوع فقط بحث پیشگیری یا مقابله با آسیب‌های اجتماعی نیست، ما به حضور داوطلبان در امور دیگر هم نیاز داریم. برای نمونه در حالی که بیماری‌های غیرواگیر، عامل 70 درصد مرگ و میرها در کشور است‌ به نظر می‌رسد حضور داوطلبان برای آموزش و فرهنگسازی در این عرصه‌ها چشمگیر نیست.

کشور ما‌ رتبه اول منطقه را درخصوص ابتلا به بیماری‌های قلبی و عروقی دارد، در حالی که می‌شود خیلی از این بیماری‌ها را کنترل کرد. البته در این زمینه تلاش‌های زیادی از سوی جمعیت هلال احمر انجام شده است و در زمینه مراقبت، درمان و پیشگیری از بیماری‌ها نیز فعال بوده‌ایم. مثلا اجرای طرح سلامت یار برای کمک به بیماران در نقش همراه آنها، یا طرح امنیت غذایی مادران باردار، طرح ستاره‌های نجات برای توانمند کردن زنان، سفرنامه سلامت و امید برای درمان و آموزش مردمان مناطق محروم، فقط گوشه‌ای از کارهای فرهنگی است که از سوی داوطلبان جمعیت هلال‌احمر انجام می‌شود. با آن که سازمان داوطلبان، پروژه‌های مختلفی برای محرومیت‌زدایی و ارتقای سطح معیشت نیازمندان دارد، اما از کار فرهنگسازی و آموزش در جامعه هم غافل نشده است.

پس چرا با وجود این فعالیت‌های فرهنگی از سوی داوطلبان، آمار مرگ و میرها بر اثر بیماری قلبی کمتر نشده یا موج اعتیاد و ابتلا به ایدز، فروکش نکرده است. اگر بخواهم بر اساس مشاهدات میدانی نظر بدهم، باید بگویم داوطلبان را در این حوزه‌ها بسیار کم دیده‌ام. در واقع می‌خواهم بدانم چرا خروجی این فرهنگسازی‌ها به کاهش این آسیب‌ها منجر نشده است و حضور داوطلبان هم خیلی به چشم نمی‌آید‌؟

اول این که باید بدانید ما تازه شروع کرده‌ایم و هنوز تا نقطه مطلوب فرهنگسازی، فاصله داریم. دوم آن که کار فرهنگسازی و آموزشی که سازمان داوطلبان جمعیت هلال‌احمر پیش گرفته، یک کار عمیق و طولانی است که به گذر زمان نیاز دارد. همچنین نباید فراموش کرد کار فرهنگسازی، یک کار تیمی و گروهی است که فقط از عهده جمعیت هلال احمر برنمی‌آید و عزم ملی می‌طلبد.

در بین صحبت‌هایتان اشاره کردید دو میلیون نفر از 17 میلیون داوطلب جهان، ایرانی هستند. به نظرتان چرا ایرانی‌ها تا این حد در فعالیت‌های داوطلبی فعال هستند؟

جمعیت هلال احمر ایران از بین 190 جمعیت ملی و صلیب سرخ جهان در این زمینه سرآمد است و باید به این موضوع افتخار کنیم. به نظرم فرهنگ داوطلبی و فعالیت‌های بشردوستانه به باور آدم‌ها ارتباط دارد و خیلی به میزان آن حس مسئولیت‌پذیری که آدم‌ها نسبت به هم دارند، مرتبط است.

ما در کشورمان از یک فرهنگ اصیل ایرانی ـ اسلامی برخوردار هستیم که نقطه اتکای فعالیت‌های داوطلبی است. به همین دلیل است که به محض آن که فراخوانی برای کمک داوطلبانه ارائه می‌دهیم، خیلی‌ها برای کمک‌های ملی و حتی کمک به سایر نیازمندان جهان، اعلام آمادگی می‌کنند.

سازمان داوطلبان هلال احمر به عنوان یک سازمان مردمی و بشردوستانه، به دنبال دنیایی عاری از خشونت است، دنیایی که در آن صلح، آرامش و رفاه مادی و معنوی وجود داشته باشد. خوشبختانه بسیاری از ایرانی‌ها با این فرهنگ عمیق، خو گرفته‌اند و به همین دلیل، میل به فعالیت داوطلبی در کشور ما بالاست.

البته برخی می‌گویند شماری از شخصیت‌های مشهور که به عنوان عضو داوطلب به جمعیت هلال احمر می‌پیوندند، نقش چندانی در پیشبرد اهداف ملی این جمعیت ملی ندارند، شما این موضوع را قبول دارید؟

نه، با این حرف چندان موافق نیستم برای نمونه هنرمندان و ورزشکاران محبوب، قرار نیست در عملیات امداد و نجات شرکت کنند، بلکه حضور این عزیزان از آن جهت ارزشمند است که اولا جمعیت ما را بیشتر به مردم می‌شناساند و ثانیا، مردم از آنها الگو می‌گیرند و به سوی فعالیت‌های خیرخواهانه گرایش پیدا می‌کنند‌. در واقع جذب چهره‌های شاخص نوعی فعالیت فرهنگی برای ما محسوب می‌شود.

سازمان داوطلبان بازوی اجرایی 7 اصل جهانی

سازمان داوطلبان جمعیت هلال احمر از تشکیلات وابسته به جمعیت‌های ملی صلیب سرخ و
هلال‌احمر به حساب می‌آید. این سازمان برای تحقق اصل خدمات داوطلبانه و کمک به اقشار آسیب‌پذیر جامعه بنیان گذشته شده است. این سازمان برای سازماندهی اقشار توانمند برای کمک به افراد نیازمند شکل گرفته است.

تاریخچه تاسیس این سازمان به سال ۱۳۵۱ برمی‌گردد. این سازمان تا سال ۱۳۷۹ مجموعه گسترده‌ای از خدمات را به نیازمندان ارائه می‌داد که فعالیت‌هایی گسترده را از کمک به کودکان آسیب‌دیده در حوادث تا تشکیل ستادهای جذب کمک‌های مردمی، امداد به زلزله‌زدگان و سایر حوادث غیرمترقبه‌‌ را شامل می‌شد.

اما سازمان دوطلبان جمعیت هلال احمر، ‌سال ۱۳۷۹ دچار دگرگونی در ماموریت‌ها و اهداف شد، طوری که اکنون جذب نیروی انسانی و ارائه خدمات حمایتی را باید دو وظیفه اصلی آن به حساب آورد.

سازمان داوطلبان جمعیت هلال‌احمر، در راستای اصول هفتگانه نهضت صلیب سرخ و هلال احمر ارائه خدمت می‌کند که عبارتند از بی‌طرفی، بی‌غرضی، استقلال، خدمت داوطلبانه، بشردوستی، یگانگی و جهان‌شمولی.

براساس آیین‌نامه‌های جمعیت هلال احمر ایران، هیچ پول و دستمزدی به این داوطلبان بابت ارائه خدماتشان داده نمی‌شود. در اغلب کشورها نیز همین قضیه حکمفرماست، اما داوطلبان هلال احمر در کشورهای توسعه‌یافته از مزایای معنوی داوطلب بودن بهره‌مند می‌شوند. مثلا استفاده از برخی خدمات شهری برای این افراد، ارزان‌تر و در دسترس‌تر است و حتی داوطلب بودن به عنوان یک مزیت مهم برای استخدام در شرکت‌های مختلف برایشان به حساب می‌آید، اما در کشور ما از این خبرها نیست و حتی هویت این گروه نیز برای خیلی‌ها ناشناخته باقی‌مانده است.

امین جلالوند

جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها