به گزارش ایرنا، محمد النمر که این جزئیات را در صفحه خود در توییتر فاش کرده، گفته است: به اتفاق مادر، برادران و خواهرم و سکینه دختر شیخ نمر صبح زود به زندان «حایر» ریاض رسیدیم، اما تا ساعت 12 ظهر ما را معطل کردند و سرانجام اجازه ملاقات دادند. مادر و برادرم ابوموسی خیلی احساس نگرانی میکردند.
وی افزود: معمولا وقتی وارد مکان ملاقات میشدیم قدری منتظر میماندیم، اما این بار وقتی وارد شدیم شیخ نمر را دیدیم که منتظر ما نشسته است. او از دیدن مادر خیلی خوشحال شده بود.
برادر شهید نمر یادآور شده است: «الحمدلله رب العالمین» از مهمترین کلمات جادویی او بود که از همان ملاقات اول حتی وقتی مجروح شده بود، مدام بر زبانش جاری بود، عبارت بعدی که مرتب از او میشنیدیم این بود که میخواهد شهید شود و خدا را در این حال ملاقات کند و آن قدر این حرف را تکرار کرد که به آرزویش رسید.
محمد النمر گفته است: وقتی از حالش پرسیدیم همان جواب همیشگی را داد و گفت: «الحمدلله من خوبم نگران نباشید»
بعد وضعیت جراحت پای ناقصش را برایمان توضیح داد، ما هم سلام دوستدارانش را به او ابلاغ کردیم و مثل همیشه نام کسانی را که سفارش کرده بودند به او گفتیم، او هم از احوال آنها پرسید.
محمد النمر در ادامه شرح آخرین ملاقات خود با برادرش عنوان کرده است: شیخ از اهمیت انس با قرآن و تدبر در آن و تلاوت و حفظ آن سخن گفت، قبلا هم گفته بود که چیز زیادی نمانده تا تمام قرآن را حفظ کند شاید هم در ماه آخر موفق به حفظ کامل قرآن شده بود.
برادر شهید نمر گفته است: وقتی داشتیم از در بیرون میرفتیم آهسته در گوشش گفتم حرفهایی درباره حل پرونده محکومان مطرح است، جواب داد «مرا رها کنید و به فکر حل پرونده دیگران باشید.»وی در پایان نوشته است: ساعت 13 و 30 دقیقه از مکان ملاقات بیرون آمدیم، هنگام خداحافظی ابراز امیدواری کردیم که بزودی همدیگر را ببینیم، برادرم جعفر با نومیدی زمزمه کرد که «این دیدار آخر است»... در ساعت 14 وقت ملاقاتی دیگر برای 17 ربیع گرفتیم، اما ملاقات با پروردگار رحمان و رحیم سریعتر از ما نصیبش شد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد