البته این فیلمها باید زنده باشند و پویا یعنی با امروز مردم و با مردم امروز پیش بروند. سرکی به پرده سینما اگر بیندازیم تک و توک هستند فیلمهایی که نسبتا خوبند و قابل احترام مثل «شیفت شب» ساخته نیکی کریمی. شیفت شب، کاری است اجتماعی و نمایی از حال و روز جماعتی که شبیه اکثریت نیستند، اما گویا دردشان یکی است، اما یادتان نرود اشاره شد به یک سری «نما» نه عمق مسأله، معضل و هر چه اسمش را بگذاریم.
سادگی که توی ذوق نمیزند
چهارمین ساخته نیکی کریمی دیگر مثل قبل، مستندوار نیست و دست روی فرم کلاسیک داستانگو گذاشته؛ این سبک به خودش ربط دارد و به هر حال فیلمش دیگر شلوغ نیست و البته دوباره زنانه است و محترمتر.
«ناهید، کنجکاو چرایی بیحوصلهگی عجیب شوهرش یعنی فرهاد است. بالاخره متوجه اشتباه فاجعهبار او میشود، دنبال حلش میرود و به هر دری میزند تا...». فیلمنامه، قصه سادهای دارد. سادگی نیز همیشه بد نیست اتفاقا اگر اسیر هوچیگری از جامعه نباشد، میشود فیلمی که دوست دارد دغدغهمند باشد.
البته نوع نگاه نسبتا مثبت شیفت شب به زندگی زناشویی و بعدها تسریاش به جامعه، بیشتر متوجه محتواست؛ نه فیلمنامه و ساختش. گرچه جنس داستان برای بیننده قابل هضم است چه داستان ناهید و فرهاد باشد و چه داستانکهایی که حول آن شکل میگیرند مثل امیر آقایی آدم بد فیلم، خود نیکی کریمی زن سانتیمانتال قصه و حتی بازی استخوانقورت داده آتیلا حجازی و حسین پاکدل.
داستانکها نیز هرچند کوتاه هستند، اما در فیلمنامه خیلی ول و سرگردان نیستند و بالاخره با هر ترفندی که باشد به تنه اصلی شیفت شب وصل میشوند ولی خیلی کوتاه، سرسری و در حد اشارهاند. قصه زن فضول ساختمان، پچپچ مشکوک دختر و پسر در پارکینگ، خواهر ناهید و... که فقط برای پرتی حواس مخاطب است و شکل هم نمیگیرند. بنابراین به عمق نمیرسد که خب مثلا آخرش چه؟
فمینیستی که این بار نفعش به مرد میرسد
اشاره شد به جنس زنانه شیفت شب که برمیگردد به خود کارگردان و اکثریت فیلمسازان زن ایرانی که انگار آمدهاند تا مدافع زن باشند. این دفعه خوشبختانه فمینیستی نیست. به قولی ناهید شیفت شب هر چه میکند برای اثبات فرهاد است و شرافت شخصیتپردازیاش. زمانی حسابدار محله بالانشین است و زمانی هم موشکش خیابان!
فراموش نکنیم که قرار است اینها را در یک فیلم اجتماعی ببینیم و سپس دور و برمان را به عینه باور کنیم؛ قضاوت با خودتان! نه این که نباشند، اما به همین راحتی؟ صرفا برای دوقران دوزار؟ یا نکند قرار است با این پولها بدهی 500 میلیونی فلانی جور شود. از این که بگذریم، نمیدانم چرا نیکی کریمی در نمایش خردهبحرانهای قصهاش، زیادی علاقه به ابهام دارد. چنان که مقدمه فیلم کشدار شده و تا برسد به معرفی کاراکترهایش (بویژه هویت و کیستی فرهاد)، تایم را از دست میدهد. گرچه خودش عمدا دنبال ابهامآفریدن هم هست. تلاش کرده به مرور قصص کوتاهی را وارد کند، اما همان طور که ذکر شد، بیسر و ته و رها شدهاند. توی چشم نیستند ولی عقیماند.
ابهام و سپس ایجاد دلهره و ترس؛ به گمانم ترفند اصلی فیلمساز است تا تعلیق ایجاد کند و شاید سوالافکنی برای جلو انداختن قصهاش (ماجرای فرهاد چیست؟ از بیان تا حل مشکل). میخواهد کمکم داستانش را رو کند ولی عناصر رواییاش را زیادی ساده فرض میکند مثل مرگ موش یا تفنگ بادی (که شدهاند آلت قتاله یا خودکشی فرضی). تا جایی که مخاطب قصه کاراکتر اصلی و گرفتاریاش را فراموش میکند و دنبال سرنوشت این عناصر میگردد.
یا این که چرا هر گوشه فیلم را که میبینی یک بدبختی از آن میبارد؟ بالاخره فرم فیلم ظرفیتی دارد. شیفت شب در گیر و دار داستانی که برای مخاطبش تعریف میکند واقعا از حیث دیالوگگویی، دوست دارد شعار ندهد، دیالوگ کلیشهای نگوید و منم منم نکند؛ ولی دوباره به چاله میافتد. ژست میگیرد و ادای همه چیز فهم بودن را درمیآورد (سکانس گپ وگفت با حسین پاکدل) نیش و کنایهاش به بالاییها شاید مصداق خارجی داشته باشد ولی جدا اینجا بیمزه و نچسب است.
نقشهای اصلی خوبند، اما...
از حیث چیدمان بازیگری نیز باید گفت که نقشهای اصلی خوبند. با این حال حضور خود کارگردان در نقش زن مطلقه فیلم، چه جای کار داشت جز این که فیلم را تجاریتر بکند. همچنین برخلاف برخی که مدعیاند دوربین لرزان شیفت شب به بازی لیلا زارع جان داده، به نظر بازی او به حدکافی قوی است و تب و تابش را نشان میدهد و دیگر نیازی به کمک قاب علیرضا برازنده آن هم به این شدت ندارد. التهاب ایجاد کردن با دوربین و ابزار تصنعی که نمیشود بلکه همه چیز به فیلمنامه برمیگردد.
نمیتوان از بازی ناهید داستان، نقص خاصی گرفت حتی بازی درهم محمدرضا فروتن نیز قابل اعتناست. نگاه سلیقهای است ولی با تمام احترام انگار برخی روایتگری درون خیابان را مساوی با دوربین روی دست گرفتن و لرزش افراطیاش برای سرزندگی میدانند.
محسن غلامی (قلعه سیدی)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد