گفت‌وگو با کیخسرو خروش، نقاش و خوشنویس پیشکسوت

با «هنر» تجارت نکردم

گفت‌وگو با مهدی احمدی، نقاش و بازیگر

نقاشی باید خودش را تبلیغ کند

مرد آرام و سردی که بیشتر از هر چیزی تعقل در او موج می‌زد، سرانجام اسیر عشقی شد که او را به تکاپو و هیجان انداخت. این سیمای نقشی بود که مهدی احمدی در فیلم تحسین شده «شب‌های روشن» به کارگردانی فرزاد موتمن ایفا کرد. برای گفت‌وگو سراغ این بازیگر آرام می‌رویم.
کد خبر: ۸۵۹۲۱۶
نقاشی باید خودش را تبلیغ کند
این بار نه برای نقش‌هایش، بلکه برای نقاشی‌هایش. اصلا این طور نیست که او وسط کار بازیگری و سینما حالا بخواهد نقاشی را هم به صورت تفننی دنبال کند. او قبل از این که بازیگر شود، در رشته گرافیک از دانشگاه هنر فارغ‌التحصیل شده و سال هاست نقاشی می‌کند. خودش هم می‌گوید در سینما مهمان است. احمدی تاکنون نمایشگاه‌های زیادی برپا کرده است که این روزها گالری فروزان، گزیده‌ای از آثار دوره‌های مختلف کاری او را میزبانی می‌کند. این گفت‌وگو را در زیر بخوانید.

در این نمایشگاه آثار کدام دوره کاری شما به نمایش درآمده؟

این آثار، کارهای دوره‌های مختلف از 20 سال قبل به این طرف است. در واقع این نمایشگاه، گزینشی از کارهای دوره‌های مختلف است.

به نظر می‌رسد مواد متنوعی کار می‌کنید. برای خلق این تابلوها از چه موادی استفاده کردید؟

اولا سعی کردم مجموعه حاضر نقاشی باشد، نه طراحی. به‌جز چند کار که در آن با جوهر و مداد طراحی کردم، بقیه کارها رنگ روغن و اکرولیک است.

این همه زن تنها و منزوی در نقاشی‌های شما نشانه چیست؟

همان طور که گفتم اینها مجموعه کامل کارهای من نیست و گزیده است. من بیشتر نقاشی‌هایم تک‌پرسوناژ است. حالا این که بیشتر پرسوناژها زن هستند شاید به نوع حساسیت و ظرافتی برمی‌گردد که خانم‌ها دارند. من فکر می‌کنم با کشف زن می‌توان بیشتر به عمق وجود انسان رسید. در ضمن زن‌ها موجودات پیچیده‌تری هستند.

یکی از ویژگی‌های تابلوهای شما، نورپردازی در کارهاست. خیلی خوب با رنگ نورپردازی می‌کنید. هنگام کار کردن چقدر به این مولفه توجه دارید؟

پایه کارهای من نور است. حتی در کارهای دوبعدی که در آن سطوح و رنگ تخت به کار رفته، باز هم نورپردازی به کار می‌برند. من اساس کار را با نور و سایه شروع می‌کنم. نور برای من بسیار مهم است. به همین علت جزو عناصری است که با آن دست به کارهای زیادی زدم.

الگویی هم در نقاشان جهان دارید، به خصوص در نورپردازی؟

از نقاشی‌های باروک که نور در کارهایشان به شکل نمایشی بوده تا امپرسیونیست‌ها و مدرن‌تر‌ها را مدنظر قرار دادم.

شما اغلب فضاها را تاریک ترسیم می‌کنید که نور بیشتر به چشم بیاید. این فضاها با تک پرسوناژهای زن که اغلب منتظر به نظر می‌رسند، نشانه چیست؟

شاید آن تاریکی معنای نور را بیشتر می‌کند. وقتی فضایی تاریک است، یک روزنه نور بیشتر دیده می‌شود. این کنتراست که با نور و سایه ایجاد می‌شود فضا را مبهم‌تر و خلوت را عمیق‌تر می‌کند و عمق بیشتری به آن تنهایی می‌بخشد. البته این تعبیر شماست که پرسوناژها تنها هستند. خیلی مواقع احساس نمی‌کنم آنها خیلی هم تنها هستند.

منتظر بودنشان را می‌پذیرید؟

بعضی دوره‌ها بله،بعضی اوقات نه. چون باید وارد مباحث روان‌شناسی کارها شویم که در این فرصت نمی‌گنجد. اگر بخواهم مختصر بگویم هر آدمی احساس تنهایی دارد. شاید تنهایی خودم باشد که در کارها منعکس شده است. انسان هر چقدر هم دورش شلوغ باشد، باز هم تنهاست.

دوست دارید خودتان را بیشتر نقاش بدانید یا بازیگر؟

دوست دارم خودم را آرتیست بدانم.

یعنی در سینما مهمان هستید یا در نقاشی؟

در سینما.

تصور بازیگری شما در ذهن مردم، به فیلم شب‌های روشن مربوط می‌شود؛ نقشی که در آن مردی آرام بودید. به نظر می‌رسد یک شخص آرام هم در تابلوهای نقاشی شما وجود دارد. آیا در زندگی واقعی هم این قدر آرام هستید؟

آرام به معنای ظاهری بله. هرکس به من می‌رسد می‌گوید آرامم، اما از درون نه. در درونم این‌قدر آرام نیستم. سعی کردم با نقاشی خودم را آرام کنم.

حالا چرا در سینما این قدر نقش‌های آرام بازی می‌کنید؟

سینما مسئول انتخاب بازیگر دارد. اوست که انتخاب می‌کند. کما این که خیلی از بازیگران، آدم‌های شلوغی هستند و تکاپو دارند و معمولا به آنها نقش‌های آرام نمی‌دهند. بخش دیگر این است که کمتر کسی ریسک می‌کند که سراغ نقش‌های متفاوت برود. شاید ریسک کلمه مناسبی نباشد، اما حداقل کمتر کسی فکر می‌کند یک بازیگر می‌تواند جور دیگری هم بازی کند.

شما خودتان دوست ندارید جور دیگری بازی کنید؟

بله.

پس چرا نپذیرفتید؟

به نظرم مثلا در فیلم «مزرعه پدری» مرحوم ملاقلی‌پور نقش متفاوتی بازی کردم.

این روزها فیلم «ارغوان» را از شما روی پرده سینما شاهدیم.

بله، همین طور فیلم «داره صبح می‌شه» در گروه هنر و تجربه.

کارهای اکران نشده شما کدام هستند؟

«جزیره رنگین» آقای سینایی. از گذشته هم خیلی فیلم‌های دیگر مثل «تک درخت‌ها»ی سعید ابراهیمی‌فر و «هفت پرده» آقای موتمن.

چرا در تئاتر فعال نیستید؟

مگر آدم چقدر زنده است که بخواهد این همه کار انجام دهد؟

نظر شما درباره این که هنرمندان شاخه‌های مختلف هنری را تجربه کنند، چیست؟

فکر می‌کنم باید این اتفاق بیفتد، ولی یک شاخه باید شاخص باشد. اغلب هنرمندان بزرگ دنیا، چند شاخه را تجربه کرده‌اند، اما در یک زمینه شناخته شده هستند. کاندینسکی، نقاش است، ولی نوازنده درجه یک ویولون نیز به حساب می‌آید و کمتر کسی این را می‌داند. در علم هم همین طور. در سینما نمونه‌ها بیشتر است.

در سینمای خودمان می‌دانید کدام هنرمندان به صورت حرفه‌ای نقاشی می‌کنند؟

می‌دانم آقای کیارستمی نقاشی خوانده‌اند و کار می‌کنند و عکاس هستند. خانم آهو خردمند هم هستند که اتفاقا همزمان با من نمایشگاه داشتند.

نقاشی‌های خانم خردمند را چطور دیدید؟

نقاشی‌های ایشان خیلی غریزی است و شناختشان از نمایش و تئاتر خیلی به ایشان در نقاشی کمک کرده است.

همین موضوع انگیزه ایجاد نمی‌کند به سمت تئاتر بروید؟

تئاتر برای من هنر درجه یک و دلچسبی است، اما نقاشی وقتم را گرفته. نقاشی زمان می‌خواهد.

با هنرمندان تبادل و گفت‌وگویی از جنس نقاشی دارید؟

متاسفانه در دوران اخیر نه. مدت‌هاست این گفت‌وگوها تبدیل شده به این که کی بیشتر فروخته و چقدر فروخته، اما قبلش راجع به خود نقاشی حرف می‌زدیم. فشار اقتصادی همه را کاسب کرده است. حتی خود من هم سخت می‌توانم راجع به کیفیت نقاشی حرف بزنم. اولین چیزی که مطرح می‌شود قیمت کار است.

در نقاشی به جنبه‌های اقتصادی توجه دارید؟

باید داشت. من به عنوان یک نقاش کارم را می‌کنم و باید هم بفروشم، اما تفکیک نشده که نقاش باید هنرش را ارائه کند و کسانی که در بخش اقتصادی هستند باید در زمینه اقتصادی کار کنند.

آیا از فروش نقاشی هایتان در دوره‌های مختلف که نمایشگاه گذاشتید راضی بودید؟

در مورد خودم بله.

همان طور که می‌دانید در چند سال اخیر هنر تجسمی ایران رونق گرفته و آثار هنرمندان ما در حراج‌های جهانی فروش خوبی دارند. آیا شما افقی برای رفتن آثارتان به حراج‌های بین‌المللی متصورید؟

آن هم راه خودش را دارد. اگر راهش پیدا شود، چراکه نه. فکر می‌کنم کیفیت کارهایم از خیلی کارهایی که در حراج‌ها عرضه می‌شود، بالاتر است. ولی روش ورود به حراج، ضوابط و روابط خودش را دارد. لزوما این طور نیست هر کسی که کارش خوب است به حراج برود. خیلی از نقاشان خوب هستند که کارشان به حراج نمی‌رود.

استقبال سینماگران از نقاشی‌های شما چطور بوده است؟

من خیلی در سینما برای نقاشی‌هایم تبلیغ نمی‌کنم. سینما را از نقاشی جدا کرده‌ام. دلم نمی‌خواهد به واسطه سینما نقاشی را تبلیغ کنم. نقاشی خودش را باید تبلیغ کند.

فیلم تجاری خوب، فیلم تجاری بد

فیلم‌های تجاری در دوران اخیر بیشتر به سمت هنر سخیف رفته‌اند. اگر فیلم تجاری خوب باشد اتفاقا دوست دارم بازی کنم. فیلم تجاری و غیرتجاری مهم نیست، بلکه مهم کیفیت فیلم است. ولی وقتی فیلمنامه‌ها آن‌قدر حدش نازل است که نمی‌توانی بپذیری چاره دیگری نیست. از طرف تهیه‌کننده‌ها هم این تصور هست که فلانی این نقش را نمی‌پذیرد.

سجاد روشنی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها