«حلقه» روایت داستان زنی است که به امام حسین (ع) ارادت دارد، اما حضور همسرش در سپاه یزید، زن را نسبت به او بیزار کرده و آن دو را در برابر هم قرار داده است. در این نمایش عمار تفتی و ماریه ماشااللهی به ایفای نقش این دو شخصیت میپردازند. هر چند نمایش حلقه 14 سال پیش به رشته تحریر درآمده و پیشتر با عنوان «آوای باد» چند مرتبه به روی صحنه رفته این بار به گفته نویسندهاش و با نگاهی متفاوت اجرا میشود.
ظاهرا نمایش حلقه پیشتر با عنوان «آوای باد» به روی صحنه رفته است.
متن این نمایش با عنوان «آوای باد» سال 78 نوشته شد و سال 79 در جشنواره گرگان روی صحنه رفت و سال 80 در زمان ریاست حسین پاکدل در تئاتر شهر اجرا شد و پس از آن نیز شاهد اجراهای متعددی از آن در سراسر کشور بودیم. در آن زمان دوست داشتم نمایشی مذهبی روی صحنه بیاورم که با مخاطب ارتباط بگیرد، در حالیکه به نظر میرسد نمایشهای مذهبی تماشاگر را پس میزند. زمان نگارش نمایشنامه سعی کردم بدون آنکه تماشاگر دلزده شود با نوشتن درامی عاشقانه داستانم را روایت کنم.
چه شد دوباره به فکر اجرای این نمایش افتادید؟
امسال سه نمایشنامه را برای اجرا به رحمت امینی، مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری پیشنهاد دادم. او معتقد بود این نمایشنامهها با سیاستهای حوزه هنری همخوانی ندارد و پیشنهاد داد اجرای دوبارهای از آوای باد داشته باشم. چندان علاقهای به این کار نداشتم اما امینی مرا متقاعد کرد.
در نگارش نمایشنامه از چه منابعی بهره گرفتید؟
در واقع این نمایشنامه چندان به مستندات تاریخی وابسته نیست و داستان و شخصیتها بر پایه تخیل من شکل گرفتهاند.
نمایش «حلقه» چه تفاوتی با اجرایهای گذشته دارد؟
نمایش «حلقه» بازخوانی متن «آوای باد» است. در گذشته نمایش را با دو شخصیت به روی صحنه بردیم، اما امروز در نمایش حلقه در کنار دو بازیگر اصلی پنج بازیگر ایفای نقش میکنند. ابتدا قرار شد در نمایش حلقه بازیگران دیالوگها را محاورهای اجرا کنند، اما بعد به نظرم رسید شاید با این اقدام، بیان ارزش خود را از دست بدهد، پس آن را نگه داشتیم و چیزهای دیگر صحنه را تغییر دادیم. همچنین در این اجرا، از حلقهای استفاده کردیم که نام نمایش از آن گرفته شده است؛ ایدهای که در اجرا محقق شد و در نمایشنامه وجود نداشت. در واقع این حلقه در نمایش گاهی کاربرد یک پنجره را دارد اما در مفهوم کلی، نگاه شیطان یا دامی تلقی میشود که شخصیت نمایش در آن گرفتار شده است.
در نشست نقد نمایش حلقه اشاره کردید که تئاتر کار کردن در ایران سخت است.
بله، کار سختی است. من آخرین نمایشم، «ته خط» را شش سال در سالن سایه اجرا کردم. تصور کنید بعد از چند سال تجربه وقتی را صرف نوشتن متن میکنید و با هزار زور و زحمت بازیگران را دور هم جمع میکنید و پس از طی مراحل سخت تمرین، میبینید باید پول هنگفتی هزینه کنید، چرا که مسئولان تئاتر کشور میگویند پول نداریم. پس از تمام شدن این مشقات وقتی کار روی صحنه میرود، آن هم در سالن حوزه هنری میبینید که تماشاگر ندارید، چرا؟ چون سالن حوزه هنری تماشاگر ندارد. چون تبلیغاتی برای نمایش صورت نگرفته و دلایل دیگر. اما میخواهم از مسئولان تئاتر کشور بپرسم که چرا اجراها را نمیبینند؟ حتی مسئولان حوزه هنری به دیدن نمایشها نمیروند. همه اینها سبب میشود که رغبتی برای تئاتر کار کردن نداشته باشیم و به همان تلهفیلمها اکتفا کنیم.
کمیل انتظاری
فرهنگوهنر
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد