
در این مرحله صدها هزار چینی در قالب تیمهای آموزشی و کاری و تحصیلی به خارج رفتند و سلسلهای از دانشمندان و مدیران و مهندسان نواندیش چینی پدیدار شد.
از نظر اجرایی، در فاصله سالهای 84 تا 95 میلادی راهاندازی مناطق ویژه اقتصادی و پارکهای فناوری دنبال گردید و طرحهای ویژهای به اجرا گذارده شد. این اقدامات در قالب مدل توسعه چین شکل گرفت.
مدل و الگوی توسعه چینی عبارت بود از: رشد اقتصادی و رفاه عمومی بر مدار اقتدار سیاسی و امنیتی، همراه با گشایشهای تدریجی اجتماعی.
این الگو جهتدهنده تمامی برنامهها و موتور حرکت اقتصاد چین قرار گرفت. در اصل مدل توسعه چین، ترکیبی از عقلانیت و نظم عقلایی و سود محور غربی، همراه با ویژگیهای بومی چینی است. در این مسیر اصلاحات نهادی و قانونی در بخشهای مختلف دولتی به شکلی وسیع و همهجانبه صورت گرفت و این اصلاحات همچنان ادامه دارد. جمعیت قانع، کاری، صبور، سازمانپذیر و امیدوار چین، به همراه ساختار سراسری و پرقدرت حزبی، امنیت اجتماعی و روانی مناسبی برای جذب سرمایههای خارجی فراهم آورد که زبان مسالمتآمیز در سیاستخارجی و سیاستهای آشتیجویانه منطقهای هم نقش پشتیبان و همکار در این سیاست را ایفاء نمود.
در یک جمعبندی کلی میتوان گفت که آنچه امروز چین را به «کارخانه دنیا» تبدیل کرده و به توسعه سریع علوم و فناوری و جهانی شدن این اقتصاد انجامیده است، شناخت همهجانبه و دقیق تحولات اقتصادی دنیا و بهرهگیری مناسب و بهنگام از امکانات جهانی و اقتصاد بینالمللی است.
اتخاذ این سیاستها حاصل ارزیابی واقع گرایانه از توان و قدرت پکن و اجتناب از سیاستهای شتابزده، سریعالوصول و زود بازده بود.
بنابراین، روشن است که برگزیدن سیاستهای هدفمند و برنامهریزی شده در حوزههای علوم، فناوری، تحقیقات و تجارت، شرایط رو به رشد و پیشرفت چین را فراهم ساخته است.
واقعگرایی حزب کمونیست چین، خطرپذیری و بیباکی دنگ شیاثونیگ و فشارهای اقتصادی سه عامل اصلی برای گذار چین از قطعه ( 79-49 ) بود که به «دوره اول چین» مشهور است و الگوی توسعه چین در آن دوران اتحاد جماهیر شوروی بود.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد