«ای ایران» یادگار جامانده از تو...

روح‌الله خالقی، استاد موسیقی ایران و خالق سرود «ای ایران» بود.
کد خبر: ۸۳۵۹۷۱
«ای ایران» یادگار جامانده از تو...

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، روح‌ الله خالقی در دورانی فعالیت می‌کرد که موسیقی غربی در ایران رواج داشت و بسیاری موسیقی ایرانی را غیر علمی و تدریس آن را بیهوده می‌دانستند، حتی موسیقی ایرانی در هنرستان عالی موسیقی تدریس نمی‌شود.

بسیاری از کسانی که ساز سنتی می‌نواختند، در این برهه به سازهای اروپایی روی آوردند یا هنرستان موسیقی را ترک کردند.

در این زمان خالقی و علینقی وزیری برای حفظ موسیقی ایرانی تلاش بسیاری کردند و کتاب وی تلاشی برای توجیه علمی موسیقی غربی و تغییر فضای موسیقی ایرانی آن زمان است که که بی‌نتیجه نماند و در نهایت به تاسیس هنرستان موسیقی ملی منجر شد.

روح‌الله خالقی در شهر ماهان استان کرمان دیده به جهان گشود. پدرش میرزاعبدالله خان منشی، مادرش مخلوفه‌خانم بودند که در باغ شاهزاده ماهان کرمان که عمارت حکومتی بود، زندگی می‌کردند و هر دو نوازنده تار بودند.

تنها چند ماه داشت که به همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد. تحصیلات ابتدایی‌اش را در تهران، شیراز و اصفهان گذراند و در تهران به مدرسه آمریکایی‌ها رفت و در گروه سرود همسالان خود فعالیت می‌کرد. علاقه و توجه به موسیقی در خانواده خالقی امری معمولی بود زیرا والدین وی تار می‌نواختند و پدر مدتی از شاگردان اساتید مطرح آن زمان بود. همچنین خانواده وی با میرزا غلامرضا شیرازی، نوازنده تار، رفت و آمد و آشنایی داشته است.

با انتقال پدرش به شیراز در سال 1297 به همراه خانواده به این شهر رفت. در آنجا از آموزش‌های میرزا نصیر فرصت در زمینه عروض و نقاشی استفاده کرد.

همچنین آموختن موسیقی را نزد شوهر عمه‌اش میرزا رحیم شروع کرد و از وی بیش از یکسال ویلن می‌آموخت تا قبل از مهاجرت به تهران خالقی هرگز ساز موسیقی ندیده بود و در یادداشت‌هایش آمده:...کما‌نچه را خوب می‌شناختم، دختر عمه‌ای داشتم که شوهرش این ساز را خوب‌ ‌می‌زد و مردی مسن، فربه و با قامت متوسط که کمانچه زیبایی را داشت که رویش صدفکاری و خاتم کاری بود به دست می‌گرفت و می‌نواخت. ما نیز به آهنگسازیش مأنوس بودیم و از قدمای موسیقی بود که دستگاها را به خوبی می‌نواخت و به همایون علاقه بسیاری داشت.

از انگشتانش صدای گرم، پخته و مطلوبی بیرون می‌آمد و هنگامی که همایون می‌زد، مثل این بود که با آهنگ و کمانچه نصیحت می‌داد و این موعظه خوش‌آهنگ در دل‌ها اثری عمیق داشت.

آن ویلن زن و این کمانچه زن اولین مربیان موسیقی من بودند. در سال 1302 به مدرسه عالی رفت و در آنجا تحت نظر علینقی وزیری، آموختن موسیقی و نواختن ویلن را آغاز کرد.

در سال 1303 با وجود مخالفت پدر تصمیم گرفت، صرفا به مدرسه موسیقی برود و پدرش با وجود علاقه‌ای که داشت با موسیقی یاد گرفتن وی مخالف بود و در نتیجه وی مدتی پنهانی به مدرسه موسیقی می‌رفت و در نهایت گویا وزیری و یحیی دولت آبادی نزد پدرش وساطت کردند که بی‌تاثیر بود.
بالاخره با گرفتن حکم تدریس موسیقی به پدرش ثابت می‌کند که پی مطرب‌شدن نبوده است و در تابستان سال 1304 چهار کنسرت به رهبری وزیری در مدرسه اجرا کرد.

در سال 1310 از دارالفنون دیپلم گرفت و وارد دارالمعلمین شد. در خرداد 1313 دارالمعلمین به دانشسرای عالی تغییر نام یافت. خالقی مدرک لیسانس خود را از این دانشسرا در رشته فلسفه و ادبیات دریافت نمود.

وی در سال 1314 وارد خدمت دولتی در وزارت فرهنگ شد و در سال 1317 معاون دفتر وزرات فرهنگ شد. 1320 به پیشنهاد وزیری، معاون اداره موسیقی کشور و نیز معاون هنرستان عالی موسیقی شد. 1325 مدتی در وزارت کار و تبلیغات کار کرد.

خالقی سال‌ها در رادیو ایران نیز فعالیت داشت و از جمله رئیس شورای موسیقی رادیو بود و برنامه‌های رادیویی «یادی از هنرمندان درگذشته» را راه‌اندازی کرد.

وی همچنین سرپرست ارکستر گلها بود. نخستین سفر خالقی به خارج از کشور، سفر به شوروی بود که به همراه یک هیأت فرهنگی به شوروی رفت و از جمهوری‌های اربکستان، تاجیکستان، ارمنستان و آذربایجان و نیز مسکو بازدید کرد. حاصل این سفر، مقالات ارزنده‌ای است که در دو مجله موسیقی و مجله پیام نوین چاپ شد.

آخرین مسافرت خالقی در تیرماه 1344 به منظور دیدار با دخترش گلنوش و مداوای زخم معده بود که متاسفانه بازگشتی در پی نداشت.

در جریان چهارمین عمل جراحی به روی معده‌اش بود که در 21 آبان 1344 خورشیدی در شهر سالزبورگ برای همیشه دیده از جهان فروبست و در گورستان ظهیر‌الدوله تهران آرام گرفت.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها