داریوش مهرجویی تعارض‌های یک خانواده آمریکایی را از امروز به نمایش می‌گذارد

زوال رویای آمریکایی

هابیل و قابیل برادر بودند؛ برادرهایی که اختلافات میانشان نخستین برادرکشی تاریخ را رقم زد. برادر کشی‌ها و پدرکشی‌ها همواره در تاریخ بشر بوده‌ و دستمایه و سوژه خلق آثار متعدد شده‌اند.
کد خبر: ۸۳۴۷۴۲
زوال رویای آمریکایی

سام شپارد، نمایشنامه‌نویس مشهور آمریکایی ازجمله چهره‌هایی است که این ماجرا را دستمایه خلق نمایشنامه‌ای با نام غرب واقعی کرده است؛ نمایشنامه‌ای که در آن، چگونگی زوال یک خانواده آمریکایی را نشان می‌دهد. هرچند 8 پرده از 9 پرده نمایش، اختصاص به حضور دو برادر روی صحنه دارد و جای خالی پدر و مادر که یکی در بیابان روزگار سپری می‌کند و دیگری به کشور آلاسکا سفر کرده است، در این نمایشنامه کاملا محسوس است.

در سراسر این متن، مادر فقط در یک صحنه حاضر می‌شود و از پدر هم یک نام بیشتر وجود ندارد، فقدان حضور و نقش حمایتی که آنها می‌توانند برای فرزندان داشته باشند، موضوعی است که نمی‌توان از کنارش بی‌تفاوت گذشت. در غرب واقعی برادرها هم مانند پدر و مادر، شخصیت‌های کاملا متفاوتی با هم دارند. یکی تازه از بیابان بازگشته (لی) و دیگری (استین) یک فیلمنامه‌نویس تقریبا موفق است. تمام تضادها در کنار هم نشان از آن دارد که خانواده در شرایط خوبی قرار ندارد و دچار تعارض جدی است. در نبود پدر و مادر، دو برادر با هم به مشکل برمی خورند و تعارض‌هایی پیش می‌آید که روایت اصلی داستان را پیش می‌برد. تعارض‌هایی که نویسنده با بیان آنها قصد دارد معضلات جامعه‌اش را مطرح کند و بسیاری از منتقدان را بر آن می‌دارد تا این اثر را نشان دهنده زوال رویای آمریکایی بدانند. این سطور را می‌توان خلاصه‌ای کوتاه از نمایشنامه غرب واقعی دانست؛ نمایشنامه‌ای که داریوش مهرجویی آن را ترجمه کرده و از امروز در سالن البرز سینما کورش در قالب یک تئاتر روی صحنه می‌برد تا مخاطبان از دریچه نگاه سام شپرد، ماجرای تلخ خانواده در آمریکا را مشاهده کنند. غرب واقعی، تئاتری است که رگه‌هایی از سینما را با خود دارد، البته طبیعی است، هر جا داریوش مهرجویی باشد، سینما هم هست. البته نام این کارگردان به همین اندازه با کتاب هم گره خورده است، او علاوه بر این که اقتباس موفقی از ادبیات داستانی در نگارش فیلمنامه‌هایش داشته، همیشه با کتاب همراه بوده و به ترجمه کتاب‌های متعدد دست زده است.

سختگیری آقای کارگردان

ماجرای این گزارش، روایت حضور ما در تمرین غرب واقعی است؛ تمرینی که ما را بیش از هر چیز با یک کارگردان سختگیر روبه‌رو کرد که برای هر حرکت و دیالوگ، بارها به بازیگران تذکر و توضیح می‌دهد. مهرجویی روی یکی از صندلی‌های سالن نشسته و با دقت، نور، صدا، دیالوگ‌ها و حرکات بازیگران را کنترل می‌کند. هر چند فرصت طولانی برای گفت‌وگو ندارد و خیلی درگیر کارش است، اما موفق می‌شویم با او گفت‌وگویی انجام دهیم که وعده می‌دهیم بزودی منتشر خواهد شد. مهرجویی درباره فعالیتش در عرصه تئاتر و فاصله گرفتنش از سینما حرف‌های جالبی زده است.

در غرب واقعی، امین حیایی نقش استین و محمد خلج‌زاده نقش لی را بازی کرده و تعارض‌های پیش آمده میان این دو برادر را به تصویر می‌کشند. امین حیایی به عادت معمول ستارگان سینما، روزی که در تمرینشان حضور پیدا کرده‌ایم، حالش خوش نیست و صحبت نمی‌کند! خلج‌زاده که نقش مقابل حیایی را بازی می‌کند، برای دقایقی درباره بازی‌اش در این نمایش با ما صحبت می‌کند و می‌گوید: من در این نمایش نقش لی را بازی می‌کنم. ماجرا از این قرار است که پس از شش ماه زندگی در بیابان و در شرایطی که مادرم به مسافرت رفته، به خانه برمی‌گردم و با برادرم استین که امین حیایی نقشش را بازی می‌کند دچار تعارض‌هایی می‌شوم.

با خنده به او می‌گویم پس شما زیرآب برادرت را می‌زنی؟ خلج‌زاده هم ‌می‌خندد و می‌گوید بله، خودم هستم. شما داستان نمایش را می‌دانید؟ پاسخ می‌دهم بله، اما قرار می‌شود در گزارش خیلی به این موضوع نپردازیم تا مخاطبان روی صحنه با این موضوع روبه‌رو شوند.

خلج‌زاده درباره بازی در غرب واقعی می‌گوید: دوستم امین آبان به من پیشنهاد داد برای بازی در این نمایش تست بدهم. مدت دو هفته آقای مهرجویی مرا تست کردند و در نهایت فرصت بازی در این نمایش را به من دادند. کار کردن با آقای مهرجویی آنقدر برایم اتفاق خوبی بود که به هیچ چیز حتی این که متن را نخوانده‌ام، فکر نمی‌کردم و فقط دلم می‌خواست این فرصت را به دست بیاورم.

خلج‌زاده برای تمرین روی صحنه می‌رود. او و حیایی روی صحنه نشسته‌اند و یکی از صحنه‌های پایانی نمایش را بازی می‌کنند. هر چند از زمان حضورم در سالن، این صحنه بارها اجرا شده و بازیگران هم بازی خوبی ارائه کرده‌اند، اما مهرجویی اشکالاتی را پیدا کرده و با گروه درمیان می‌گذارد تا برطرف شود.

مشکلاتی که همه جا هست

سراغ یکی دیگر از بازیگران نمایش می‌رویم، بازیگری که احتمالا با حضورش در این گزارش شما هم می‌توانید بخش‌هایی از اتفاقات نمایش و تعارضات میان دو برادر را حدس بزنید. جمال مرتضوی در این نمایش نقش سول کیمر، تهیه‌کننده برنامه‌های تلویزیونی را بازی می‌کند و به گفته مهرجویی بازیگر بسیار توانایی است. او درباره بازی در این نمایش می‌گوید: کار کردن با آقای مهرجویی فرصت لذتبخشی است که در اختیار هر کسی قرار نمی‌گیرد، بسیار خوشحالم که این فرصت را دارم تا در این نمایش با ایشان همکاری کنم.

از او می‌پرسم ماجرای بازی اش به عنوان تهیه‌کننده غرب واقعی چقدر به حواشی فضای هنری کشورمان و مسائل مربوط به تهیه‌کننده‌ها شباهت دارد؟ او در این باره پاسخ می‌دهد: فکر می‌کنم تضادهای موجود در نمایشنامه تا حدی در جامعه ما نیز صادق است. زمانی کشورهای مختلف و مردمانش از یکدیگر تاثیر چندانی نمی‌گرفتند، اما حالا و با تحولات زندگی، فرهنگ‌ها خیلی به هم نزدیک شده و کم و بیش برخی مشکلات به طور مشترک در جهان شکل می‌گیرد.

مرتضوی اظهار می‌کند: مشکلات عرصه تهیه‌کنندگی، تجاری شدن نگاه‌ها به سینما و برخی موضوعات دیگر که در نمایش با آنها روبه‌رو می‌شویم، همه از مواردی است که در سینمای ایران هم با آن درگیر هستیم.

تور «غرب واقعی» در راه شهرستان‌ها

همان طور که در ابتدای گزارش هم بیان شد، این کار در خود تلفیقی از سینما هم دارد. به گفته هادی خوانساری، مدیر روابط عمومی این نمایش، بخش‌هایی از نمایش توسط تورج اصلانی فیلمبردار موفق کشورمان تصویربرداری شده و در میان پرده‌های مختلف نمایش پخش خواهد شد. قطعا این اتفاق می‌تواند به جذابیت کار آقای کارگردان شناخته شده سینمای کشورمان، داریوش مهرجویی بیفزاید و غرب واقعی، این تراژدی تلخ را آرام آرام در جانمان ته‌نشین کند.

خوانساری خبر خوبی هم برای شهرستانی‌ها داشت و گفت: قرار است غرب واقعی در قالب یک تور کنسرت در دیگر شهرهای کشورمان هم روی صحنه برود.

امین آبان، هنرمند تئاتری است که قرار بوده گروه را با بازی در جایگاه نقش اول و دستیار اول کارگردان همراهی کند، اما به دلیل مشغله کاری‌اش این کار به امین حیایی سپرده شده است. گروه تئاتر غرب واقعی از تلاش‌های آبان برای این نمایش هم تشکر کرد و خواست از طریق این گزارش، یادی از زحمات این هنرمند کرده باشد.

سینما ـ تئاتر روی صحنه

دکور نمایش غرب واقعی، فضای یک آشپزخانه و محوطه پذیرایی یک خانه را نشان می‌دهد؛ دکوری که به نظر کاملا واقعی می‌آید و شبیه اغلب نمایش‌ها نیست که فضایی روی دیوار نقاشی شده باشد. همین موضوع به مخاطبی که روبه‌روی صحنه می‌نشیند، این امکان را می‌دهد تا خود را در فضای یک خانه احساس کرده و بتواند ارتباط بهتری با مخاطب برقرار کند. طراحی صحنه و لباس این نمایش را وحیده محمدی فر، همسر مهرجویی انجام داده است. می‌توان گفت طراحی صحنه خوب از آب درآمده، اما برای قضاوت درباره طراحی لباس بهتر است پس از اجرای رسمی نمایش نظرمان را بیان کنیم.

زینب مرتضایی فرد

فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها