مهمانی صنعت نشر
راه پرفراز و نشیب نوشتن و غوطهور شدن در دریای کلمات که تمام میشود، نویسنده که قلم را بر آخرین برگ نوشتههایش میگذارد، تازه راه پرافت و خیز چاپ کتاب آغاز میشود. ناشر همراه کاغذهای دستنویس خود راهی دفتر نشر میشود و پیش از هر کاری قراردادی را امضا میکند. طبق گفتههای محمدقاسم لیماصالح رامسری، مدیر انتشارات معین، قراردادها به دو دسته تقسیم میشوند یا ناشر امتیاز کتاب را خریداری میکند و مبلغ مشخصی به نویسنده یا مترجم میدهد و هر چند بار و در هر چند هزار نسخه که کتاب را چاپ کرد، دیگر پرداختی به مولف ندارد یا به نویسنده درصدی از قیمت پشت جلد کتاب را میدهد. این درصد بسته به میزان اعتبار نویسنده و مترجم متفاوت است؛ از 10 تا 20 درصد. مسلما نویسندگان حرفهای و مشهور که به محض چاپ شدن اثرشان مخاطب به دنبال کتاب آنها میآید، درصد بیشتری از قیمت تمامشده اثر را تقاضا میکنند و ناشر به خاطر حفظ اعتبار و اطمینان از فروش بالا، این پیشنهاد را میپذیرد و از سود خود چشم میپوشد و دریافت سود را به تیراژهای بعدی ـ که دیگر هزینه تولید زیادی نباید برای کتاب داشته باشد ـ موکول میکند.
البته بگذریم که اکنون کم نیستند ناشرانی که به اصطلاح خودشان مولف را در انتشار کتاب شریک میکنند، اما این ظاهر ماجراست و اصل موضوع این است که «پول بدهید کتاب تان را چاپ کنیم» بخصوص این اتفاق برای نویسندگانی که نخستین اثر را میخواهند چاپ کنند بیشتر اتفاق میافتد.
اما مولف که دفتر نشر را ترک میکند، کار حروفچین آغاز میشود؛ کسی که مطلب را تایپ میکند و بعد آن را برای غلطگیری به نویسنده میدهد و بعد ویرایش و نمونهخوانی. البته این روزها برخی مثل ابوتراب خسروی دیگر با قلم نمینویسند. نویسنده «آواز پر جبرئیل» از سالها پیش که بر اثر نوشتنهای فراوان، پینه بزرگی روی انگشتان دستش در میآید، دستانش را به تایپ کردن عادت میدهد. نسخه تایپی کتاب این دسته از نویسندگان مستقیم به دنیای صفحهآرایی و ویرایش و نمونهخوانی راه مییابد.
نوشتهها چه از جنس قلم باشد و چه از جنس فناوریهای نو، در هر صورت پس از تمام این مقدمات وارد مرحله صفحهآرایی و طراحی جلد میشود. ناشران حرفهای معمولا یک حروفچین و صفحهآرا در دفتر نشرشان استخدام کردهاند تا کارها سریعتر و تحت نظارت خودشان پیش برود. پس هزینهای که ناشر برای این مقدمات دارد، حقوق ماهانهای است که به آنها میدهد. البته ناشرانی که امکان استخدام نیروی ثابت ندارند، از تایپیستها و ویراستارها به صورت پروژهای استفاده میکنند. همیشه هزینه در چنین دفاتر نشری بیشتر به چشم میآید، اما قصه طراحی جلد فرق میکند. طراحان باید با محتوای کتاب آشنا باشند. حرفهایهایشان ممکن است حتی کتاب را کامل بخوانند تا طرحی در خور و مناسب تحویل دهند. ناشر هم به اعتبار و جیب خودش نگاه میکند. سید احمد حسینی، مدیر روابط عمومی نشر نیماژ (از نشرهای تخصصی حوزه شعر)، معتقد است: «یک کتاب 100 تا 150 صفحهای که صفحهآرایی داخلی و طراحی جلد آن ساده باشد، حدود 400 تا 600 هزار تومان در این بخش هزینه برمیدارد.»
با پایان یافتن حروفچینی و صفحهآرایی، کتاب راهی دریافت شابک (از خانه کتاب) و فیپا (از کتابخانه ملی) میشود و در ادامه همین مسیر صف مجوز چاپ در انتظار اوست. مجوزی که معلوم نیست چند روزه صادر میشود یا چند ماهه. شاید هم با پاسخ اصلاحات فراوان یا غیرمجاز در همان ایستگاه داستان انتشار متوقف شود.
چاپ متزلزل از نرخ ارز
وقتی مجوز یک کتاب صادر میشود، ناشر آن را راهی دنیای صنعتی چاپ میکند. در این بخش قیمتها خیلی متزلزل است و هیچ نرخی را نمیتوان از پیش تضمین کرد. زیرا قیمت کاغذ، چسب، سلفون همه بسته به قیمت ارز و نرخ کلی بازار است. از طرفی، ناشر باید تشخیص دهد که چاپ کتابش از طریق افست به صرفهتر است یا چاپ دیجیتال. چاپهای دیجیتال معمولا برای شمارگان بسیار پایین مناسب است و چاپهای افست برای شمارگان بالاتر.
با این اوصاف و با تحقیقاتی که ما انجام دادیم و آن طور که اغلب ناشران ازجمله مدیر انتشارات هزاره ققنوس میگوید حدود 20 درصد از قیمت پشت جلد یک کتاب صرف تمام هزینههایی میشود که ناشر آنها را نقد پرداخت میکند تا کتاب بستهبندیشده از چاپخانه بیرون بیاید.
پخشیها همیشه متهماند!
کتاب که از چاپخانه بیرون میآید، به مرحله توزیع میرسد، یعنی دست پخشکنندگانی که خیلیها آنها را مافیای صنعت نشر میدانند و آن رقم بالای40 درصد باقیمانده پشت جلد نصیبشان میشود، بدون آن که کوچکترین دخالتی در کار تولید و چاپ کتاب داشته باشند. این قضاوت یکطرفهای است که همیشه شنیدهایم بدون آن که کسی پای درددل پخش کنندگان بنشیند.
حاجیآبادی: سابقه ناشر، شخصی یا اجارهای بودن دفتر تعداد نیروها، نوع قرارداد با پخشیها و 40 درصد تخفیفی که وزارت ارشاد یا نهاد کتابخانهها از ناشر برای خرید کتابهایشان طلب میکنند همگی در قیمتگذاری کتاب موثرند |
سعید رهنمایی، مدیر داخلی پخش ققنوس است که اثبات میکند این حدودا 40 درصد از قیمت پشت جلد کتاب، سود چندانی را نصیب جیب پخشیها نمیکند. او دلیل این ادعا را در همین دفتر پخش ققنوس برایم اثبات میکند: «ققنوس حدود 30 نفر پرسنل دارد که کتابها را از چاپخانهها تحویل میگیرند، آنها را انبار میکنند، ویزیتورها را سراغ کتابفروشیها میفرستد، کتابها را پشت وانتها میچیند و به دست کتابفروشها میرساند. علاوه بر آن انبار بزرگی را با شرایط محیطی خاص همواره آماده نگه میدارد تا مبادا کتابها آسیب ببینند. بر این فهرست، هزینههای اضافه برای ارسال کتابها به شهرهای مختلف کشور، هزینه سنگین سوخت و طرح ترافیک در شهر تهران و... را نیز اضافه کنید.»
حالا بیایید منصفانه و یک بار دیگر ماجرای 40 درصد سود پخشیها را بررسی کنیم. 15 درصد از این مقدار سهم کتابفروش است. از 25 درصد باقیمانده که در اختیار پخشی است، حدود 10 تا 12 درصد فقط صرف هزینههای عمومی میشود و حدود 15 درصد سود ناخالص پخشی. البته اگر این آمار را جمع و تفریق میکنید و کمی بالاتر یا پایینتر درآمد، تعجب نکنید. هیچ اشتباهی در کار نیست. این درصدها مطلق نیست و حدودی است.همیشه همه از مافیای پخش میگویند، ولی نمیدانند او هم برای گرفتن هزینهها و سرمایهاش باید منتظر کتابفروش و به تبع آن مشتری باشد تا چرخه کار نشر منظم بچرخد. چهبسا یک کتابفروش در شهرستانی دورافتاده به دلیل نبود مشتری از شغلش انصراف دهد یا حتی چک او برگشت بخورد و چرخه صنعت نشر لنگانتر از هر وقت دیگر بگردد.
نحوه محاسبه قیمت کتاب
به قول قدیمیها جان کلام این که ناشران برای قیمتگذاری کتابهایشان فرمولهای متفاوتی دارند. مثلا لیماصالح رامسری، مدیر انتشارات معین، کل هزینهای را که از ابتدا تا انتها برای چاپ یک کتاب صرف کرده است، محاسبه میکند و بعد آن را در 3 ضرب میکند و قیمت پشت جلد را به دست میآورد. قبلا که کاغذ ارزانتر بوده، او این مقدار را در 2 ضرب میکرده است. تمام حدود 40 درصد حق پخشی و کتابفروش، 10 تا20 درصد سود ناشر، حدود 20 درصد حق التالیف در همین مقدار ضرب میگنجد. آن 20 درصد باقیمانده نیز که هزینه اصلی کتاب است.
البته رضا حاجیآبادی، مدیر انتشارات هزاره ققنوس معتقد است: «در قیمتگذاری کتاب عوامل مختلفی تأثیرگذار است که شاید حتی برخی از آنها هیچگاه به چشم مخاطب نیاید. او میگوید: سابقه فعالیت ناشر، شخصی یا اجارهای بودن دفتر نشر، تعداد نیروهای فعال در انتشارات، نوع قرارداد ناشر با پخشیها، 40 درصد تخفیفی که وزارت ارشاد یا نهاد کتابخانهها از ناشر برای خرید کتابهایشان طلب میکنند و... همگی در قیمتگذاری کتاب کاملا موثرند و ناشر نمیتواند از هیچ یک از این عوامل چشمپوشی کند.» البته مدیر هزاره ققنوس از آن دسته ناشرانی است که چاپ کتاب را کاری فرهنگی میداند و سود کمتری برای خود در نظر میگیرد تا مخاطبان کمتر از گرانی کتاب دلسرد شوند.
کتابهای مشابه، قیمت متفاوت
از تمام این محاسبات که بگذریم، حتما برای شما هم پیش آمده که دو کتاب را از دو ناشر مختلف پیدا کردهاید، که زمان چاپشان نزدیک به یکدیگر است، جنس کاغذشان یکی است، جذابیت طراحی جلد و حتی اعتبار نویسنده یا مترجم یا شاعرشان هم سطح است، اما تفاوت فاحشی در قیمت دارند. این قصه از کجا آب میخورد؟
بی پرده بگوییم که بخشی از ماجرا به طمع برخی از ناشران بازمیگردد. بعضی از ناشران نیز معتقدند کتاب اگر گران به دست مشتری نرسد، برایش اعتباری قائل نخواهد شد. همان طور که برای کالاهای ارزان اعتباری قائل نمیشود. برخی نیز بر این باورند که کتاب، فروش بالایی ندارد. پس مخاطبان چند هزار تومان بیشتر بپردازند تا ناشر پول و انگیزه بیشتری برای چاپ کتابهای بعدی پیدا کند. به تمام این موارد، پرداخت هزینه مضاعف به ویراستار حرفهای برای اصلاح ترجمه یا تالیف کتاب خوبی که ارزش چاپ شدن دارد، نوع صحافی که با اولین ورق زدن کتاب پاره نشود، حتی نوع چاپ افست و دیجیتال و... را هم اضافه کنید. و البته نکتهای را که حاجیآبادی به این دسته عوامل اضافه میکند، نباید به راحتی فراموش کرد. او میگوید: «اگر تیراژ کتاب بالا باشد، خواهناخواه قیمت آن تا حدی کاهش پیدا میکند زیرا تیراژ بالا کتاب را راهی چاپ افست میکند که هزینه کمتری را بر ناشر تحمیل میکند. البته دندان گردی بعضی از ناشران را هم فراموش نکنید!» پس شاید قیمت گران برخی از کتابهای مشابه، به خاطر تیراژ اندکشان باشد.راستی اگر میبینید برخی کتابها قیمت کمتری از نرخ رایج در بازار نشر دارند، به این دلیل است که ناشر برای از میان برداشتن رقیبها فقط با محرک قیمت میتواند مخاطب را جذب کند.
نرخ تاثیرگذار ارز
مدیر انتشارات معین که ناشر آثار بسیاری از داستاننویسان و رماننویسان معاصر ایران است، میگوید: «قیمت کاغذ و چسب صحافی و برخی از هزینههای اولیه به نرخ ارز بستگی دارد. گاهی یک ناشر فقط یک ماه یا دو ماه پیش از ناشر دیگر کتابش را به چاپ رسانده و کاهش یا افزایش قیمتها موجب میشود نرخ کاملا متفاوتی را در نهایت انتخاب کند. از طرفی، برخی نویسندگان معتبر حقالتالیف بالاتری برای کتابهایشان درخواست میکنند. پس خواهناخواه قیمت کتابشان نیز افزایش مییابد. مگر آن که ناشر پیشنهاد آنان را بپذیرد ولی برای آن که کتاب، فروش خوبی در بازار داشته باشد و مخاطبان به خاطر قیمت کتاب را پس نزنند، از سود خود کم میکند و سود اولیه را به چاپهای متعدد کتاب واگذار میکند.
حورا نژادصداقت
جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم