بعضی از زن و شوهرها معتقدند نباید به همسرشان همه حقیقت را بگویند، چون تصور میکنند اگر راست مطلبی را بیان کنند ممکن است با مخالفت همسرشان مواجه شوند یا در شرایطی قرار بگیرند که نتوانند مطابق میل و خواسته خود رفتار کنند.
بنابراین ترجیح میدهند دروغ بگویند.دروغگویی ترفند رهایی از انتظارات و توقعات همسر است، چون تنها با دروغگویی و عدم صداقت است که میتوان همسر را قانع و مجاب کرد، اما در بیشتر موارد این مساله نیز، عاقبت خوشی نداشته و به نتیجه نامطلوبی منتهی میشود
چهبسا بسیاری از اختلافات خانوادگی، شک و سوءظنها، انتقادهای تند و خشن، تحقیر، سرزنش و ... از پیامد منفی دروغگویی یک یا هر دو زوج به یکدیگر است.
هیچکس نمیتواند آنقدر با ظرافت دروغ بگوید که دروغش برای همیشه پنهان بماند یا آنقدر مهارت لحظهای برای این کار داشته باشد که در یک زمان خاص بتواند با توجه به دروغهای قبلی خود، دروغی دیگر ببافد یا نمیتواند تنها به صرف لاف زدن، خود را فرد مستعد و توانایی نشان دهد و...
به همین دلیل برملا شدن دروغ حتمی و اجتنابناپذیر است. دروغگویی در هر رابطهای خطرناک است، اما در رابطه زناشویی مانند سم مهلکی است که میتواند در چشم برهم زدنی کل زندگی مشترک را کنفیکون کرده و باعث امنیت خاطر نداشتن و دلسردی عاطفی زوجین از یکدیگر شود.
چرا زن و شوهرها دروغ میگویند؟
درک دلایل دروغگویی و چگونگی غلبه بر آن، امری بسیار مهم و حیاتی است. به علتهای دروغگویی همسران توجه کنید:
کم نیاوریم
برخی از افراد برای بالا بردن حس خودبزرگبینی یا خوب جلوه دادن خود در برابر همسر، متوسل به دروغ میشوند. آنها به قول معروف برای «کم نیاوردن» درباره مسائلی چون کمالات، شایستگیها و دستاوردهای خود به طرف مقابلشان دروغ میگویند
تا به این طریق شاید بتوانند بر احساس بیکفایتی و حقارت درونیشان سرپوشی بگذارند؛ غافل از آن که این حس منفی همیشگی ممکن است در نهایت آنها را به دروغگویی مزمن دچار کند. برخی از افراد عادت دارند مزایای اخلاقی و شخصیتی دیگران را به رخ همسرشان بکشند؛ برای مثال زنی میگوید:
«شوهر دخترخالهام، مرد بسیار دست و دلبازی است و برای اثبات علاقهاش نیز، تمامی مال و اموالش را در اختیار او گذاشته است»؛ یا مردی به همسرش میگوید: «همسر دوستم، خانمی بسیار متشخص، بافهم و کمالات و اهل زندگی است و از انجام هر کاری برای پیشرفت و آسایش همسرش دریغ نمیکند تا جایی که برای خرید خانه، طلاهایش را فروخته است».
بیشک هر فردی در مقابل این قیاسها احساس ناراحتی کرده و نسبت به آن حساسیت نشان خواهد داد و حتی ممکن است یک حس حسادت ناخودآگاه آنان را مجبور به واکنشی تند و خشن کند چرا که هیچکس دوست ندارد همسرش، دیگری را برتر از او ببیندگرچه گاهی نیز فرد برای مقابله با تحسین و تمجید همسرش از دیگری، متوسل به گفتن دروغهایی میشود
که به واسطه بیان آنها بتواند خودی نشان دهد و ابراز وجود کند؛ مثلا مردی میگوید: «امروز به من اطلاع دادند تا چند روز آینده با تقاضای وامم موافقت خواهد شد و تصمیم دارم برایت انگشتری را که دوست داشتی، بخرم»؛ او مجبور به گفتن چنین دروغی به همسرش میشود، تنها به این خاطر که ثابت کند او هم دست و دلباز است.
برای پرهیز از این عامل دروغگویی، بهتر است شرایطی را فراهم کنید که همسرتان مجبور به گفتن دروغهایی کوچک و گاه حتی شاخدار نشود. یادتان باشد هر فردی روحیه، شخصیت و ویژگیهای منحصر بهفرد و خاص خویش را دارد، پس جایز نیست همسرتان را با همسر فرد دیگری مقایسه کنید، بهتر است او را همانطور که هست بپذیرید و دوستش داشته باشید.
مصلحتاندیشی
گاهی دروغگویی همسران به خاطرمصلحتاندیشی و از روی نوعدوستی است. بسیاری از زوجینی که احساس میکنند همسرشان تحمل شنیدن حقیقتی را ندارد یا ممکن است به دلیل بیان واقعیت زیر سوال بروند و متهم به سهلانگاری و بیتوجهی شوند، بسادگی دروغ میگویند.
به همسرتان دروغ میگویید چون نمیخواهید او را ناراحت و نگران کنید؛ در این زمان، به اشتباه گمان میکنید که با دروغگویی میتوانید همسرتان را در برابر چیزی که برایش آزاردهنده است، محافظت کنید؛
در حالی که شما با رفتارتان، تنها روی موضوعی که به حقیقت آن پی بردهاید و برای همسرتان نیز ناراحتکننده است، سرپوش گذاشتهاید. این تنها یک روی سکه است آیا بهتر نیست به روی دیگر سکه دروغگویی نیز، نیمنگاهی داشته باشید؟!
اگر همسرتان متوجه دروغ شما شود، چه خواهد کرد؟ آیا او قبول خواهد کرد که شما به خاطر او و ناراحت نشدنش مجبور به دروغ گفتن شدهاید؟ اگر شما را متهم کند یا اگر سلب اعتماد از شما کند، چه؟ و...
حتما میدانید که ماه همیشه پشت ابر نمیماند و روزی آشکارا همه چیز برملا خواهد شد و بعد از فاش شدن حقایق است که بیشک آینده زندگی مشترکتان در معرض آسیب قرار خواهد گرفت، چرا که ممکن است همسرتان اعتماد پیشترش به شما را از دست بدهد و از این که به بیصداقتی شما در زندگی پی برده، احساس ناامنی کنید.
بسیاری از اختلافات موجود در خانوادهها از یک دروغ مصلحتی کوچک شروع و از همان جا نیز کار به جاهای باریک کشیده شده است؛ پس اجازه ندهید چنین شود. عقل سلیم حکم میکند که راست بگوید هرچند که وفق مراد دل همسرتان نباشد. گفتن راست هر مطلبی به صلاحتر است زیرا هرچقدر هم همسرتان از بیان حقیقت و رویارویی با آن نگران و مشوش شود.
بهتر از آن است که بفهمد شما به او دروغ گفتهاید. مثلا اگر همسرتان جویای حقیقت مطلبی میشود، برای نشکستن دلش یا رضایت خاطر به او دروغ نگویید؛ اگر میپرسد قرار مهمانی فردا چه شد؟!
به جای توسل به دروغگویی و بهانهجوییهایی چون «فردا تا دیروقت اضافهکار باید بایستید»، «مرخصی ندارید»، و ... با قاطعیت پاسخ دهید و حقیقت را بیان کنید مثلا به او بگویید: «حوصله مهمانی فردا شب را ندارید و دوست دارید او هم اصرار به رفتن نکند».
و اما یک توصیه دیگر، در صورتی که احساس کردید همسرتان بنابر دلایلی مصلحت دیده به شما دروغ بگوید و این دروغ تاثیر چندانی در وضعیت زناشویی، صمیمیت و محبت میان شما ندارد، بهتر است زیاد مته به خشخاش نگذارید، به روی خود نیاورید و از کنارش بیتفاوت بگذرید.
مطمئن باشید همسرتان هم متوجه خواهد شد که شما با آنکه به حقیقت موضوع پی بردهاید، اما چشمپوشی کردهاید و اینجاست که ایشان شرمنده شما خواهد شد.
ترس از غرغر و نق زدن
برخی دیگر از زوجین در برابر نق زدن، غرغر کردن، تمسخر، تحقیر و سرزنش، ترس از دعوا یا ناتوانی در انجام یا برآوردن انتظارات و نیازهای همسرانشان مجبور به دروغ گفتن میشوند.
محرک و انگیزه اصلی این نوع از دروغگویی هم چیزی نیست جز پرهیز و اجتناب از واکنشهایی چون ناکامی و درماندگی یا خشم و عصبانیت طرف مقابل. در چنین وضعیتی فرد حس میکند دروغ گفتن بهتر از تحمل یا تجربه واکنش عاطفی منفی با همسر است؛
چون چنین فردی، خود را تنها کسی میبیند که باید برای درک واکنشهای منفی و آزاردهنده طرف مقابل، سختیهای فراوانی را تحمل کند.
لازم است به این همسران نیز بگوییم که هیچ گاه همسرتان را تحت فشار نگذارید و از او انتظارات بیش از حد یا درخواستهای ناشدنی نداشته باشید؛ چه بسا طبیعی است وقتی همسرتان زیر بار فشار سخنان شما باشد، دست به دروغگویی بزند و وعدههایی به شما بدهد که خودش هم میداند هرگز نمیتواند از عهده انجام آنها برآید.
اما تنها به این خاطر که شما را ساکت کند و از کشمکش و جنگ اعصاب به دور باشد، مجبور به بیان آنها میشود. بیتردید اینجا مقصر اصلی همسری است که باعث دروغگویی شده است، زن و شوهر باید شرایط یکدیگر را بفهمند و آن را درک کنند و هرگز بیش از توان همسرشان، توقع نداشته باشند.
از سوی دیگر بر همسران واجب است مواظب غرور و شخصیت یکدیگر باشند و آن را با هر چیز کوچک و بیاهمیتی زیر سوال نبرند؛ همسران باید آنقدر همدیگر را دوست داشته باشند که اگر در طول زندگی به مسالهای برخوردند یا با کمی و کاستیهای زندگی مواجه شدند، همراه و همدل با یکدیگر به جنگ مشکلات بروند و با مسائل پیش آمده دست و پنجه نرم کنند، نه اینکه پشت یکدیگر را خالی کنند و با بیتوجهی به موقعیت هم، سبب لافزنی و اغراقگویی و دروغگویی شوند.
حفظ آبرو
حفظ آبرو و شأن شخصیتی خویش یکی دیگر از دلایل رایج دروغگویی در بین همسران است. وقتی راجع به مسالهای دروغی را به همسرتان بگویید، در دفعات بعد نیز مجبور خواهید شد پیرو همان دروغ قبلی، دروغی دیگر بگویید تا مبادا بی صداقتی شما برملا شود و اینچنین است که اندکاندک به دروغگویی اجتنابی بشدت وابسته میشوید
و در نهایت نیز کارتان به جایی میرسد که همیشه مجبور خواهید شد برای حفظ آبروی خود نزد همسرتان یا دیگران، مدام دروغهایی بگویید که دروغ اصلیتان را پنهان کند.
از سوی دیگر، وقتی دروغهایتان نیز برای همسر یا شخص مقابلتان آشکار شود، بیتردید درصدد دفاع از خود برمیآیید و برای اینکه احساس خجالت و شرمندگی نداشته باشید و پیامدهای دروغهایتان را دفع کنید، مجبور به گفتن دروغهای بیشتری میشوید که این خود، متاسفانه کار را بیش از پیش خرابتر میکند.
اگر این بار قصد دارید دروغی را به همسرتان بگویید، لطفا دست نگه دارید، بهتر است بدانید اگر دروغ اول را بگویید دروغ دوم را حتما خواهید گفت و دروغ سوم اجتنابناپذیر است و بالاخره دروغ پشت دروغ خواهید گفت و دردناکتر آن که به دروغگویی عادت خواهید کرد.
پس تا دیر نشده تکانی به خودتان بدهید و از همین امروز سعی کنید این رفتار اشتباه یا عادت ناپسندتان را برای همیشه ترک کنید؛ اجازه دهید همسرتان شما را آدم صادقی بشناسد که هرگز حاضر نیستید برای جلب رضایت او هم شده، دروغ بگویید، نه این که شما را فرد غیرقابل اعتمادی ببیند که یک روده راست در شکمش نیست و به وقت لزوم از گفتن هیچ دروغی ابایی ندارید!
یادتان باشد این شما هستید که انتخاب میکنید دروغ بگویید و همیشه در تلاطم و اضطراب افشای آن باشید یا آن که حقیقت کلام را ولو آن که به ضررتان باشد، مطرح کنید، اما آرام و رها باشید.
کینهتوزی
گاهی همسران از دروغگویی به عنوان سلاحی برای آزار دیگری استفاده میکنند. وقتی خشم و عصبانیت، دلخوری و کینه در بالاترین حد خود باشد، احتمال وقوع چنین رویدادی در زندگی زناشویی بسیار بالاست.
در چنین شرایطی است که فرد راجع به همسرش دروغ میگوید و شایعه میبافد بدون آن که به عواقب کار خویش بیندیشد یا درباره اثرات منفی و ضربههای احتمالی آن فکر کن.
چه بسا به دلیل همین رفتار غیرمنطقی و هیجانی و بیان چنین سخنان کاذبی است که بسیاری از زوجها، ناآگاهانه به آینده زندگی مشترک خود و همسرشان ضربههای عدیدهای وارد میکنند که گاه حتی جبرانناپذیر است و تاثیرات آن برای همیشه در زندگیشان زنده و پویا خواهد ماند.
معمولا این افراد به هنگام درگیری، با سرزنش و انتقاد یا تحقیر و گاه حتی با طرح مسائل آزاردهنده و غیرواقعی راجع به همسر و خانوادهاش سعی میکنند باعث طرد و انزوای دیگری شده و با مقصر دانستن وی، زمینهای را برای ابراز وجود، بازیابی موقعیت یا برتر نشان دادن خویش فراهم کنند.
ما توصیه میکنیم زندگیتان را فدای خشم لحظهایتان نکنید، شما و همسرتان وجود یکدیگر و معرف همدیگرید پس هرگز شایسته نیست نسبت به خودتان بیاهمیت باشید و بخشی از وجودتان را نادیده بگیرید و آن را مورد تهاجم موقتتان قرار دهید، چرا که شما نیز از آسیبهای احتمالی این حمله نه تنها در امان نخواهید بود بلکه بیش از همسرتان نیز لطمه خواهید دید.
پنهانکاری
برخی از افراد نیاز و انگیزهای قوی برای پنهان کردن خود از دیگران بالاخص از همسرشان دارند. آنها احساس میکنند اگر خود واقعیشان آشکار شود، دیگر چون سابق، نزد همسرشان حرمت و عزت نخواهند داشت و ممکن است
حتی از میزان علاقه و تمایل همسرشان نسبت به آنان نیز کاسته شود. معمولا این افراد با پنهان کردن خود حقیقیشان سعی میکنند بر احساس حقارت و شرمندگیشان غالب شوند و دقیقا نیز به همین دلیل است که درباره خود و تجربیاتشان دروغ میگویند. اما پنهانکاری تا به کی و تا به کجا؟!
چه خود افشاگری کنید و چه نکنید، دیر یا زود همسرتان به خود واقعی شما دست خواهد یافت و حتی ممکن است آن را کمتر از آنچه که هستید، دریابید، پس توصیه میکنیم در اولین گام، خودتان و واقعیت وجودتان را بپذیرید و دوستش داشته باشید.
تا زمانی که خودتان را قبول نداشته باشید هرگز نمیتوانید انتظار داشته باشید که همسرتان شما را آنگونه که هستید دوست داشته باشد، چهبسا خود دوستداری مولفهای مهم برای درک دیگران از شماست.
در دومین گام بهتر است بدانید که شما هم چون دیگران کامل نیستید و نباید هم کامل باشید، اما میتوانید با قرار گرفتن کنار شخصی چون همسرتان خلأهای وجودیتان را تکمیل و اشباع کنید، زیرا همسر شما هم چنین است و قرار است کنار شما تکامل بیاید و فلسفه ازدواج نیز چیزی جز اکمال بشر نیست، پس بیهیچ ترس و ابایی از نقصهای وجودتان، برای برطرف کردن آنها گام بردارید.
خودانکاری
برخی دیگر از افراد دچار خودانکاری هستند، خودانکاری یک ساز و کار دفاعی است که در این ساز و کار، فرد به خودش نیز دروغ میگوید، این مساله نوعی انکار برای عدم پذیرش حقیقتی بسیار
ناراحت کننده و دردناک است.
از سوی دیگر، خودانکاری مانعی مهم در جهت رشد آزادانه نیاز «صمیمیت» در ارتباط است که باعث میشود فرد نهتنها با خود صادق نباشد، بلکه دیگران را نیز مورد اعتماد نبیند و با آنها احساس راحتی و نزدیکی نکند. این وضع نشان از بهمریختگی روانی فرد بوده و درمان آن نیز مستلزم پیگیریهای تخصصی است.
حرف آخر
آیا تاکنون با خود اندیشیدهاید وقتی دروغی میگویید، پس از مدتی دروغگویی برایتان آسانتر میشود؟ آیا تا به حال به دلیل دروغگوییتان احساس پشیمانی و شرم کردهاید؟ آیا اضطراب و ترس از افشای دروغ آزارتان میدهد؟ آیا همسرتان بهخاطر دروغ، از شما سلب اعتماد کرده است؟ و...
گرچه بعضی از دروغها بار منفی دارند و برخی هم بار مثبت، اما آنچه که حائز اهمیت، مورد تائید و پسند همگان است، صداقت و راستگویی است.
صداقت پایه اعتماد و اطمینان همسران نسبت به یکدیگر است و دقیقا زمانی که اعتماد به شک تبدیل شود، کنترل رابطه مانند فنری که از جا خارج میشود، سخت و دشوار خواهد شد، زیرا زوج، خود را در میان دروغهایی که هرگز انتظارش را نداشته، مییابد، درنتیجه احساس یاس و ناامیدی به آینده ارتباط،آنها را بسیار آزار میدهد
و این وضع زمانی وخیمتر میشود که انگیزه اصلی دروغگویی، لطف کردن به دیگری باشد که در این صورت دروغها به طور ذاتی ظرفیت زیاد شدن را دارد. در زندگی مشترک بیان حقیقت ولو اینکه به ناراحتی و دلخوری منجر شود، به صلاح و باارزش است، بنابراین زن و شوهرهای عاقل و فهیم، باید حقیقتگرا باشند و راستگویی را سرلوحه زندگی و اساس جزئیترین رفتارهایشان قراردهند .
چاردیواری (ضمیمه دوشنبه - روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد