به گزارش جامجم، خرداد سال گذشته زن میانسالی با مراجعه به دادسرای جنایی و طرح شکایت، از ناپدید شدن دختر 15 سالهاش به نام «هستی» در غرب تهران خبر داد. این زن در شکایتش به بازپرس پرونده گفت: دخترم صبح دیروز برای رفتن به مدرسه از خانه خارج شد و عصر هر چه منتظرش شدم، نیامد. برای بررسی موضوع به مدرسه رفتم که ناظم مدرسه گفت، هستی به مدرسه نیامده است. هر چه با تلفن همراهش تماس گرفتم، جوابگو نبود. چند ماه قبل با اصرار هستی برای او تلفن همراه اعتباری خریدم. رفتارهای دخترم در روزهای اول خوب بود، اما بعد از چند روز متوجه شدم بیشتر اوقاتش را در شبکههای اجتماعی میگذراند. وقتی به او اعتراض میکردم، رعایت میکرد، اما بعد از چند روز به همان رفتار ادامه میداد.
یک ماه قبل، با بررسی مخفیانه تلفن همراهش متوجه شدم با پسر جوانی به نام «جاوید» آشنا شده و بیرون از فضای مجازی هم یکدیگر را ملاقات کردهاند. روز گذشته که دخترم از خانه رفت، متوجه شدم مقداری از طلاهای من سرقت شده است. احتمال میدهم پسر جوان با فریب هستی، او را مجبور به سرقت و فرار از خانه کرده باشد.
با شکایت مادر این زن، تحقیقات برای شناسایی سرنوشت دختر آغاز شد و ماموران موفق شدند سه روز بعد، او را در خانهای در غرب تهران همراه جاوید و زنی 33 ساله شناسایی و دستگیر کنند. با انتقال هر سه نفر به دادسرا، تحقیقات از آنها آغاز شد.
دختر 15 ساله با بیان اینکه فریب حرفهای جاوید را خورده، ادعا کرد: پس از دوستی با پسر جوان در شبکه تانگو او به من ابراز علاقه کرد. من هم کمکم به او اعتماد کردم تا این که پیشنهاد داد طلاهای مادرم را سرقت کنم تا با او زندگی خوبی داشته باشم. من هم که با سختگیری مادرم روبهرو بودم، خام حرفهای او شدم و با سرقت مقداری از طلاها، از خانه فرار کردم. جاوید 30 ساله که دو سابقه کیفری به اتهام سرقت در پروندهاش بود، در بازجوییها گفت: دو سال قبل با زن جوانی به نام سمیه که از همسرش جدا شده بود آشنا شدم. کمکم رابطه ما خوب شد تا اینکه من به خانه او رفتم و با هم زندگی میکردیم.
چند ماه اول زندگی خوبی داشتیم تا اینکه بیکار شدم. یک روز در شبکه اجتماعی تانگو با هستی آشنا شدم و بعد از چند روز حرف زدن به من ابراز علاقه کرد. ابتدا موضوع را زیاد جدی نگرفتم، اما او هر روز پیام میداد و قصد داشت مرا ببیند تا این که فهمیدم از خانواده پولداری است و وضع مالیشان خوب است. فشار روی من زیاد بود. به همین خاطر موضوع را به سمیه گفتم و قرار شد با نقشه او، دختر نوجوان را از خانه فراری دهیم و به خانه سمیه بیاوریم و پس از سرقت پولهایش او را رها کنیم. به همین خاطر هستی را وسوسه کردم که از خانه، اشیای قیمتیاش را بیاورد و او هم مقداری طلا با خودش آورد و ما طلاها را از او گرفتیم. دو روز بعد ماموران به خانه سمیه آمدند و هر سه نفرمان را دستگیر کردند. در پی اعترافات متهمان و اعلام رضایت شاکی از دخترش، او تبرئه و آزاد شد.
با ارسال پرونده به دادگاه عمومی جزایی تهران، سمیه و جاوید محاکمه شدند و قاضی دادگاه هر کدام را به 3 سال و 4 ماه حبس محکوم کرد که حکم زن 33 ساله با در نظر گرفتن تخفیف به آزادی مشروط تبدیل شد و زن جوان باید در یک سال آینده هر شش ماه یکبار با معرفی خود به مسجد و کلانتری، گواهی حسن شهرت بگیرد و به دادگاه ارائه دهد، ضمن اینکه اگر مشخص شود او با افراد سابقهدار دوستی دارد، تعلیق حکم لغو میشود و او باید 3 سال و 4 ماه را در زندان سپری کند. با ارجاع حکم به شعبه اجرای احکام دادسرای ویژه سرقت، زن جوان با دستور محمدمهدی مرشدلو، قاضی اجرای احکام سمیه از زندان آزاد شد و جاوید نیز در حال گذران دوران محکومیت است.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد