گفت‌وگو با شاعر عرب‌زبان که با لهجه شیرین اصفهانی سخن می‌گوید

من‌سمیر‌مقبل، یک‌ضدصهیونیستم

نگاهی به کتاب «مثل یک درخت» سروده حامد محقق

همنشینی نقاشی و کلمه

رعد می‌زند توی گوش آسمان ابرها کبود می‌شوند گریه می‌کنند.
کد خبر: ۸۲۵۲۷۸
همنشینی نقاشی و کلمه

یکی از ویژگی‌های شعر کوتاه در زبان فارسی امروز توصیف است. شاعر در این‌گونه شعرها، زبانی ساده و بیانی وصفی و روشن مبتنی بر تجربه‌های حسی و خیالی دارد. شعرهای کتاب «مثل یک درخت» شرح‌های کوتاه و توصیف‌های دیداری آنی شاعر جوان، حامد محقق است. شاعر در یک لحظه به آسمان نگاه کرده،‌ رعد به صدا درآمده،‌ ابرهای کبود، شروع کرده به باریدن؛ این تجربه در ذهن شاعر به شعر تبدیل شده و او را واداشته تا آنچه را دیده شرح دهد. شکل‌گیری شعر کوتاه در زبان امروز ما چنین فرآیندی دارد.

شاعر در این‌گونه شعرها نقاشی است که تصویری هر چند کوچک، ساده و روشن از یک رویداد، مکان، زمان یا پاره‌ای از طبیعت و آفرینش اطراف خود را به دست می‌دهد؛ از این رو، این‌گونه شعرها را «طرح» نامیده‌اند؛ چرا که نسبتی و قرابتی با نقاشی دارند.

ویژگی بارز شعر بالا، حضور برجسته و مسلط آرایه ادبی «جان‌بخشی» یا «تشخیص» است. شاعر در اینجا با استفاده از این آرایه ادبی کوشیده است به عناصر طبیعی اطراف خود خصیصه‌ای انسانی ببخشد و آسمان و ابر و رعد را انسان‌هایی تصور کند که با هم درگیر شده‌اند.

ترکیب فعلی «در گوش کسی زدن»‌ به معنی «کسی را سیلی زدن» یک صفت انسانی است که شاعر به رعد داده و ابر را به گریه کردن واداشته است. این‌گونه بهره‌گیری شاعر از فن بیان و توانایی‌های زبان مجازی، نیروی بلاغی شعر را بیشتر کرده و آن را در قلمرو زبان و ادراک واقعیت نیرومندتر، پویاتر و پسندیده‌تر کرده است. شاعر در شعر دیگری از همین دفتر این‌گونه به اجمال از این آرایه ادبی استفاده کرده است؛ «یاد تو/ پشت پنجره نشست/ مثل یک کبوتر سفید/ با صدای در/ پر زد و پرید.»

برخی شعرهای کتاب مثل یک درخت آن‌قدر دیداری و چشمنواز هستند که خواننده احساس می‌کند با قطعه‌های کوچکی از یک پرده نقاشی روبه‌روست: «سال‌ها/ در کنار جاده‌ها و راه‌ها/ ایستاده‌اند/ چشم‌شان به راه یک پرنده/ یک کلاغ/ تیرهای چوبی چراغ».

همان‌گونه که می‌بینیم گاهی تصویرهای خیال‌انگیز و واژه‌ها و ترکیب‌های لفظی، بی‌واسطه، ساده و بدون اندیشه و عاطفه، خواننده یا شنونده را بی‌‌تامل، بی‌دقت، برانگیخته و آن را زودتر به فرآیند انتقال می‌رساند و تنها در این فرآیند، عاطفه خواننده است که بیش از هر چیز به حرکت درآمده، او را به لذت بردن از شعر سرگرم می‌کند؛ لذتی که تنها، حاصل پیوند آنی شاعر با طبیعت و پدیده‌های جاری زندگانی اوست که این ویژگی را در بیشتر شعرهای این دفتر می‌بینیم. این شعرها در واقع، نقش‌ها و تصویرهایی هستند رنگین و بی‌تامل و محصول یک طرفه‌العین و احساس یک دم ساده شاعرانه در بازتاب پدیده‌های روزمره زندگانی.

محقق در «مثل یک درخت» کوشیده با استفاده از آرایه ادبی «جان‌بخشی» به عناصر طبیعی اطراف خود خصیصه‌ای انسانی ببخشد

خواننده با دیدن این شعرهای کوتاه با خود می‌گوید: «شاعر فقط می‌خواسته یک تصویر یا یک طرح ساده بسازد و بس.» اینجاست که نقاشی‌های کتاب، جای شعرها را در این مجموعه تنگ کرده، به صورت طرح‌هایی کوچک در ذهن خواننده جای می‌گیرد. راستش این است که نقاشی‌های کتاب بیشتر از شعرها، گویا شاعرانه و معنی‌دار هستند و این چیرگی نقش و تصویر بر کلام خواننده را از زبان و کنش و توانش عناصر آن که پایه ساختار هر شعر و اثر هنری است غافل می‌کند: «دور گنبد طلا/ یک کبوتر سفید/ گرم چرخ خوردن است/ بال‌های او/ رنگ چادر نماز مادر من است.» با آن که در اینجا آهنگ کلام شاعر وزن خاصی دارد و سادگی زبان و بی‌آرایگی آن را آشکار کرده است، اما خواننده فقط «تصویر» را می‌بیند؛ تصویری که گاه با نقش‌های صفحه مقابل آن همتایی نمی‌کند و تناسب معنایی ندارد و می‌دانیم آن گاه تصویر می‌تواند موثر و محرک بوده و توان القایی شایسته‌ای داشته باشد که با تفکر، معنی و اندیشه‌ای همراه باشد.

اینجاست که میزان دامنه و گستردگی «تخیل» شاعر در شعر رخ می‌نماید. هرچند تخیل شاعر نیرومندتر باشد شعر او پایدارتر و هنری‌تر می‌ماند و در آخر، خواننده یا شنونده بهتر و درست‌تر می‌تواند به سوی «ادراک» هدایت شود. «تخیل» در اینجا نتیجه یک کار و عمل آگاهانه است؛ این عمل هوشیارانه، همان بازآفرینی حقیقت است.

اگر در نوشتن هر طرح یا شعر کوتاه به این موضوع پرداخته شود، شعر بودن کلام بیشتر نمایان می‌شود. اگر شاعر در شعرهایش میان «زبان» و «ذهن» خود معادله‌ای مناسب و منطقی برقرار کند و بکوشد تصویرهایی برآمده از اندیشه و خیال و تفکر شاعرانه بسازد، به یقین شعرهای او بیشتر فرصت ناب شدن و ابراز وجود پیدا می‌کنند. البته با توجه به سن، تجربه و جوانی شاعر، این فرصت برای او در نوشتن شعرهای بهتر و جامع‌تر وجود دارد.

عبدالحسین موحد

پژوهشگـر ادبیات

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها