نگاهی به فیلم «مردن به وقت شهریور» ساخته هاتف علیمردانی

تعهد تمام قد به فیلمفارسی

برخی از فیلم‌های اجتماعی سینمای ما در شعارهایشان اصرار دارند بگویند مشکلات و معضلات اجتماع و خانواده‌ها را بیان می‌کنند. برخی از این آثار کمی تا قسمتی درد را نشان می‌دهند و درمان را نیز تذکر می‌دهند، اما بیشتر آثار این گروه مانند فیلم «مردن به وقت شهریور» جز تکرار ضعیف همان شعارهای قبلی چیزی برای گفتن ندارند. تا اینجای کار یعنی در مرداد 94 مردن به وقت شهریور یکی از ضعیف‌ترین آثار سینمای اجتماعی اکران شده امسال است.
کد خبر: ۸۲۴۸۸۲
تعهد تمام قد به فیلمفارسی

هاتف علیمردانی از سال 88 وارد کار سینما شده و عمدتا نویسندگی و تهیه‌کنندگی کرده است. او که دانش‌آموخته نقاشی است، طی این شش سال 5 فیلم روانه اکران کرده که به لحاظ کمیت بسیار ممتاز و به لحاظ کیفیت متاسفانه قابل اعتنا نیستند. علیمردانی 38 ساله در مردن به وقت شهریور یک تعهد تمام قد به سینمای فیلمفارسی نشان داده و داستانی بدون کیفیت و کشش را ارائه داده است.

از راه به‌در شدن یک جوان معقول همیشه در سینمای قدیم و جدید ایران دستمایه آثار بسیاری بوده است. از این‌گونه دخترها و پسرها در این داستان‌ها بارها دیده‌ایم. تفاوت فقط در نحوه ابتلای آنها به گرداب و بحران بوده است. در مردن به وقت شهریور نیز با همین جوانک‌ها سروکار داریم.

سینا جوانی است که مانند همه همسن و سالانش دغدغه‌های خاص خود و بحران‌های مربوط به شروع جوانی‌اش را از سر می‌گذراند. او که برای آزمون کنکور آماده می‌شود در یک خانواده به ظاهر خوب پرورش یافته و والدین معقولی دارد. آشنایی سینا با جوانان همسن خودش که البته خیابانی و اهل موسیقی هستند باعث می‌شود او کم‌کم از شخصیت اولیه‌اش دور شود و به راهی برود که تباهی در آن کمترین عارضه است. ساختار آشفته و سراسر دم دستی مردن به وقت شهریور واقعا آزاردهنده است. علیمردانی اگرچه جوان است، ولی بی‌تجربه نیست. معلوم نیست به چه علت مجاب شده چنین داستان بی‌مایه‌ای را به تصویر در بیاورد. دست برقضا در جشنواره فیلم فجر سال گذشته پس از اکران این فیلم بود که سروصدای تماشاگران و منتقدان بلند شد چرا که عمدتا مردن به وقت شهریور را به هیچ عنوان شایسته حضور در بخش اصلی و بخش مسابقه نمی‌دانستند.

در اکران عمومی فیلم نیز تماشاگر عام چیزی را می‌بیند که بیش از چند دهه است به مقتضای سن و سالش و شرایط اجتماعی دیده است؛ دوست‌ناباب، بی‌توجهی خانواده و بازگشت به خویشتن خویش به باسمه‌ای‌ترین وجه و سردادن شعارهای دل به‌هم‌زن اخلاقی... .

مردن به وقت شهریور مانند فیلم‌های سامان مقدم با رد شدن از خطوط قرمز می‌خواهد سرو‌گردن نشان دهد. رفاقت دختر و پسری و در حقیقت سینمای دختر و پسری سال‌های اخیر اینقدر از این نوع جوانان در ژانرهای کمدی و ملودرام رو کرده که دیگر مجالی برای این چهره‌ها نیست. علیمردانی حتی با تکیه بر چهره‌های اینچنینی نیز نمی‌تواند فیلمش را سرپا نگه دارد.

در سینمای اجتماعی اگر داستانک‌ها مابه‌ازای اجتماعی داشته باشند که مراد حاصل شده و اگر یک بحران اجتماعی را با رویکردی جدید نیز هشدار دهند رسالت هنری و فرهنگی را ادا کرده‌اند، اما عمدتا آثار ضعیفی مانند مردن به وقت شهریور تلاش دارند با ادعای بسیار با نمایش بحران اجتماعی به شیوه نخ‌نما به چه هدفی دست یابند؟

جدای از فیلمنامه ضعیف و سردستی و بی‌قواره فیلم مردن به وقت شهریور، بازی‌ها نیز همگی ضعیف از کار درآمده‌ و با وجود نام‌هایی مانند حمید فرخ‌نژاد، هانیه توسلی و دیگران، فیلم هیچ درخششی در زمینه بازیگری ندارد. اگرچه بازی صبا گرگین‌پور کمی تا قسمتی بهتر به چشم می‌آید.

قاب کوچک (ضمیمه شنبه روزنامه جام جم)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها