یاداشتی برای یک شهید

محراب قاسمخانی در صفحه اینستاگرام خود یادداشتی برای شهیدی به نام جلال بهمن پور نوشت: دیشب بیرون یه مغازه منتظر شقایق بودم که چشمم افتاد بهش. هفده سالش بود. هم سن دختر من. به پدر و مادرش فکر کردم که چقدر براش آرزو داشتن. چقدر دلشون میخواسته بزرگ شدن و مرد شدن و موفق شدنش رو ببینن. اگه بود الان پنجاه و دو سالش بود. شاید ازدواج کرده بود و بچه داشت.
کد خبر: ۸۲۳۳۳۸
یاداشتی برای یک شهید

بچه هایی که شاید الان از سنی که خودش عمر کرد بزرگ تر بودن... ولی الان یه عکسه روی دیوار میدون چیذر.

مثل هزاران عکس دیگه ای که مثل خودش سر کوچه ها و توی میدون ها خیره موندن به خیابون و مردم از صبح تا شب بدون این که ببیننشون از جلوش رد میشن... کاش جنگ نبود.

کاش جلال الان کنار زن و بچه اش بود. کاش پدر و مادرش الان دلشون تنگش نبود... کاش هیچ وقت نبودن آدمایی که جنگ رو دوست دارن.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها