این سیاست دوگانه اما طی یکسال گذشته، دچار گسست شده است. نکته مهم این است که عربستان سعودی طی سالهای گذشته بخصوص با کمک شاهزاده بندر بن سلطان یک هیولا به نام داعش خلق کرد؛ اما اکنون بسرعت دارد کنترل این هیولا را از دست میدهد. همین موضوع برای دیگر متحدان عربستان از جمله ترکیه نیز صدق میکند. ترکیهای که با بازگذاشتن 510 مایل مرز خود با سوریه، کمک شایانی به داعش و جبهه النصره رساند وامروز خود درگیر با این گروههای تروریستی شده است.
یکی از تفاوتهای بین القاعده و داعش این است که داعش، سازماندهی بهتری دارد. اگر این گروه به اهداف غربی حمله نمیکند، اما عملکردی واقعا ویرانکننده دارد. دولتهای غربی همواره وجود ارتباط بین عربستان سعودی و وهابیت را رد کردهاند؛ ولی هیچ چیز مخفی در این خصوص وجود ندارد که 15 نفر از 19 عضو القاعده که در هواپیماربایی 11 سپتامبر 2001 نقش داشتند اتباع سعودی بوده و توسط بن لادن تامین مالی میشدند.
پاتریک کاکبورن در مطلبی در ایندیپندنت نوشت برخلاف القاعده بنلادن، داعش در مناقشه جدیدی دخالت دارد که اساسا مسلمان در مقابل مسلمان قرار میگیرند. متأسفانه، مسیحیان ساکن در مناطقی که به تصرف داعش درآمدهاند میدانند این امر صحت ندارد، چرا که به کلیساهایشان هتاکی شده و مجبور به فرار شدهاند.
کمک مالی عربستان
ریچارد دیرلاو ـ که از 1999 تا 2004 ریاست 16 M را بهعهده داشت ـ در انستیتوی رویال یونایتد سرویسز میگوید: کمکهای مالی قابل توجه و مستمر از جانب اعانهدهندههای خصوصی در عربستان و قطر، نقشی محوری در شکلگیری گروه داعش در مناطق سنینشین عراق داشته است. به گفته دیرلاو، رهبران قبایل و گروههای قومی در استانهای اغلب سنینشین عراق، تا حد زیادی زیر دین مالی پرداختکنندگان سعودی و دیگر کشورهای عربی خلیجفارس هستند و همکاری آنها با داعش، بدون رضایت این پرداختکنندگان بسیار بعید به نظر میرسد.
رئیس سابق سرویس اطلاعات مخفی انگلیس بر این باور است که هیچ شکی وجود ندارد افراد زیادی در عربستان و قطر تامین مالی اقدامات داعش در عراق و سوریه را بهعهده دارند و این مساله نقش مهمی در ادامه پیشرویهای داعش در این دو کشور داشته است. قطر و عربستان به عشایر موصل برای کمک به داعش کمک مالی کردهاند. به گفته وی، این گونه اتفاقات و تحولات به خودی خود اتفاق نمیافتد. این اتفاقات زمانی رنگ واقعیت به خود میگیرد که رهبران قومی و قبیلهای سنیهایی که مدیون عربستان و سایر شیخنشینان خلیجفارس هستند رضایت و آمادگی خود را از اقدامات داعش اعلام میکنند.
دیرلاو معتقد است تفکر استراتژیک سعودیها، براساس دو دیدگاه دیرینه شکل گرفته است. نخست، آنها بر این عقیدهاند که اعتبار، وثوق و مشروعیت وهابیت آنها، به عنوان ناب و خالصترین قرائت از اسلام نمیتواند مورد چالش قرار بگیرد؛ اما مهمتر این که با توجه به تعمیق تقابل سنی ـ شیعی، سعودیها معتقدند این انحصار حقیقت اسلام در دستان آنها میتواند آنها را به سمت هرگونه نزاعطلبی که به طرز موثری تشیع را به چالش بکشد، جذب کند.
طرحهای ضد شیعه
از اسناد رسمی آمریکا که به بیرون درز پیدا کرده، میتوان براحتی همراهی سعودیها را با جریانات شبهنظامی ضدشیعی شناسایی کرد. هیلاری کلینتون، وزیر خارجه سابق آمریکا در دسامبر 2009 در یکی از مکاتبات وزارت خارجه که توسط سایت ویکی لیکس افشا شد، نوشت: عربستان سعودی کماکان یک پایگاه اصلی برای حمایت مالی از القاعده، طالبان، لشکر طیبه در پاکستان و دیگر گروههای تروریستی به شمار میرود. به گفته کلینتون، هر جا که عربستان علیه القاعده اقدامی انجام داده، دلیل آن احساس خطر از جانب القاعده در کشور و نه از جانب فعالیتهای القاعده در خارج از عربستان بوده است.
بالا گرفتن کار داعش برای شیعیان عراق خبر بدی بود ولی این خبر بسیار بدتری برای سنّیها خواهد بود که رهبری آنها به یک جنبش تشنه به خون و غیرقابل تحمل واگذار شده است که نوعی خمرهای سرخ مذهبی را تداعی میکند که هیچ هدفی جز جنگ بیپایان ندارند |
اکنون که شاهزاده بندر از سمت ریاست دستگاه اطلاعاتی عربستان برکنار شده، احتمالا میتوان نتیجه گرفت این سیاست دوگانه در حال تغییر است. اما این تغییر، بتازگی اتفاق افتاده و شاید خیلی دیر شده باشد.
طرح ضد مالکی، ضد اسد
مشکل سعدیها اینجاست که تمام تلاش آنها از زمان برکناری شاهزاده بندر برای ایجاد یک حوزه ضد مالکی و ضد اسد و همزمان ضد القاعده در منطقه بوده که به شکست انجامیده است. عربستان سعودی و متحدان آن، با تلاش در جهت تضعیف مالکی و اسد به نفع یک گروه معتدل سنّی، عملا در زمین داعش بازی میکردند. همان داعشی که بسرعت کنترل اپوزیسیون سنّی را در سوریه و عراق به دست گرفت. در موصل، همانگونه که قبلا در رقّه، مرکز عملیاتیاش در سوریه اتفاق افتاد، منتقدان و مخالفان بالقوه داعش خلع سلاح و مجبور شدند یا سوگند وفاداری به خلیفه جدید یاد کنند یا اینکه کشته شوند. غرب ممکن است بهخاطر اتحاد با عربستان سعودی و دولتهای عرب خلیجفارس که همیشه جهادیگری سنّی را جذّابتر از دموکراسی میدانستند، تاوان بپردازد.
اندیشکده واشنگتن در مقالهای به قلم سایمن هندرسون، مدیر برنامه سیاستهای خلیجفارس و انرژی این مؤسسه نیز مینویسد: حمله داعش به عراق، نشاندهنده جنگی گسترده میان شیعه و سنی برای کنترل خاورمیانه است و این حمله جنگ عربستان سعودی علیه ایران است. عربستان مسئول وحشیگریهای داعش بوده و شکست نوری مالکی، یکی از آرزوهای ملک عبدالله بود. پادشاه عربستان سعودی که مالکی را مهره دستنشانده ایران میدانست، از اعزام سفیر به بغداد خودداری کرد و حاکمان دیگر کشورهای شورای همکاری خلیجفارس همچون کویت، بحرین، قطر، امارات عربی متحده و عمان را نیز تشویق به اتخاذ چنین موضعی کرده بود.
در پایان میتوان گفت آنچه عراق را از سال ۲۰۱۱ به بعد بیثبات کرد شورشهای سوریه بود و سوار شدن جهادیهای سنی بر این شورش که غالبا از عربستان سعودی، قطر، کویت و امارات عربی متحد کمک مالی دریافت میکردند. سیاستمداران عراقی، بارها هشدار دادند رهبران غرب با پایان ندادن به جنگ داخلی در سوریه، شروع مجدد مناقشه در عراق را اجتنابناپذیر کردهاند. بالا گرفتن کار داعش برای شیعیان عراق خبر بدی بود، ولی این خبر برای سنّیها بسیار بدتر خواهد بود که رهبری آنها به یک جنبش تشنه به خون و غیرقابل تحمل واگذار شده و بهنوعی خمرهای سرخ مذهبی را تداعی میکند که هیچ هدفی جز جنگ بیپایان ندارند. خلیفه خود خوانده داعش بر منطقهای گسترده، فقیر و منزوی حکومت میکند که مردم از آن فراری هستند.
معصومه زارع
بینالملل
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
بازگشت ترامپ به کاخ سفید چه تاثیری بر سیاستهای آمریکا در قبال ایران دارد؟
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
رضا جباری: درگفتوگو با «جام جم»:
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم: