درباره کتاب جدید دکتر بهروز یاسمی

امروز، صبح ساعت 10 نامه‌ات رسید

روزی دربــاره دوســت فقیـــد فراموش‌نشدنی‌ام حسین منزوی گفتم: «غزل منزوی‌وار زیبا بود» و الحق آن زنده‌یاد از شاعرانی بود که قالب غزل را یک بار دیگر به نحو دلپسند و ارجمندی برای بیان عشق و بی‌تابی و دوستی و دوست داشتن به کار گرفت. از آن زمان‌ها تا کنون غزل در میان نسل جوان با رویکردی عاطفی، هنری و پراشتیاق مواجه بوده است.
کد خبر: ۸۲۱۲۸۶
امروز، صبح ساعت 10 نامه‌ات رسید

یکی از این افراد دکتر بهروز یاسمی است که من او را از دوران دانشجویی‌اش در دانشگاه شهید چمران اهواز می‌شناسم؛ ایلامی باغیرت و عاشقی که باوجود رشته تحصیلی‌اش دامپزشکی – هرگز از شعر و غزل غافل نمانده و من قبلا در بررسی اولین مجموعه شعرش با عنوان «همان گناه همیشه» حرف‌هایم را درباره استعدادهای او در غزل و ابتکاراتش به گمانم در صفحه به‌یادماندنی «بشنو از نی» روزنامه اطلاعات که توسط علیرضا قزوه دوست عزیز شاعرم اداره می‌شد، زده‌ام و فعلا نیازی به تکرار نیست.

اما به هر حال باید بگویم خوشبختانه بهروز یاسمی طی این سال‌ها تاکنون که کم‌کم موهایش رو به سفید شدن گذاشته‌اند نه‌تنها عقبگرد نکرده یا ساکن نمانده بلکه مجدانه کوشیده است تا بهتر غزل – با همه ویژگی‌های دلنشین‌اش – بسراید، مجموعه شعر جدید دکتر یاسمی «تقویم گناهان تازه» نام دارد که انتشارات دالاهوی تهران آن را در 100 صفحه آراسته و منتشر نموده است.

هر چند محتوای قالب‌های دیگر مورد استفاده بهروز یاسمی نیز بسیار عاطفی و عاشقانه هستند، اما بد نیست بگویم:

غزل، یاسمی‌وار

زیبا بود...

82 صفحه از این کتاب همان طور که انتظار می‌رود به غزل اختصاص دارد: 35 قطعه غزل، دو مثنوی (که شاعر در این قالب هم از خود توانایی شادی‌انگیزی بروز داده) و نیز دو چارپاره.

اما به هر حال بهروز یاسمی را به عنوان شاعری غزلسرا و بسیار جدی و عاشق درکار غزلسرایی شناخته‌ایم و می‌شناسیم و هر چند که محتوای قالب‌های دیگر مورد استخدامش نیز بسیار عاطفی و عاشقانه هستند، اما باید این بار بگویم: غزل، یاسمی‌وار زیبا بود»...

اولین غزل کتاب نامه نام دارد با مطلع

بعد از دو ماه چشم به راهی ـ و ناامید ـ امروز صبح، ساعت 10 نامه‌ات رسید

او در تعدادی از این سروده‌ها از کرمانشاهی بودن خود سخن می‌گوید: یک شاعر عاشق زیبایی‌شناس کرد با همان روحیه دالاهویی سرشار از عشق به میهن و مردم و معشوق:

مواظب خود باش ای غزال قشنگم/ دوباره بوی تو افتاده در مشام پلنگم

(که البته نوعی سکته در مصرع اول دیده می‌شود)

بعضی اصطلاحات کوچه و بازار را به کار می‌برد که با نوع غزل و با واژگان قبلی آن سروده همخوانی ندارد:

به باد رفت غزل‌های عاشقانه من

که تور من نشدی تو، غزال من نشدی

در همین غزل می‌گوید:

امید با تو پریدن بلند بود و دراز

ولی دریغ که «هم‌جفت» بال من نشدی

آیا ترکیب «هم‌جفت» درست است؟! جفت از به هم برآمدن دو واحد جدا از هم به وجود آمده و با هم بودن در واژه جفت کاملا مستتر است و نیازی به پیشوند «هم» ندارد و نه تنها حشو بلکه زائد است.

در غزل 8 با عنوان بم، فاجعه زلزله چند سال پیش بم را به رسایی نشان می‌دهد. با مطلع:

چه تلخ سر زدی از شرق، آفتاب امروز

متاب بر دل ویرانه‌ها متاب امروز

چراغ‌های اهالی تمام خاموشند

تو نیز سر مزن از روزنت، متاب امروز

(البته آوردن واژه اهالی به تنهایی به رسایی شعر لطمه می‌زند. اهالی کجا؟ درست است که عنوان شعر بم است اما به یاد بیاوریم که در غزل هر بیت استقلال خودش را دارد یا لااقل با بیت قبل یا بعد خود تنها می‌تواند مرتبط باشد.)

او از به کار بردن استعارات، تلمیحات، ارسال المثل‌ها و آرایه‌های دیگر رایج در شعر بخصوص غزل بهره‌ای هوشمندانه می‌گیرد، مثلا در همین غزل:

بخواب تا تب این ماجرا فرو خوابد/

و آب‌ها همه افتند از آسیاب امروز

(ضرب‌المثل آب‌ها از آسیاب افتادن)

خروس سرخ اجل بی‌محل نمی‌خواند/

دمیده صبح قیامت در این سراب امروز

(اصطلاح خواندن خروس بی‌محل که بسیار متداول است)

یاسمی، شاعر غزلسرای هنوز جوان ایران «مانیفست» خود را در مورد غزل در غزلی با عنوان بازگشت (شعر شماره 10) چنین بیان می‌کند:

در من بگیر بار دگر ای دم غزل/

من بازگشته‌ام به تو ای عالم غزل

ای عالم عزیز که تقدیر روزگار/

چندی گرفت از تو مرا، از غم غزل

که وابستگی گریزناپذیر خود را با قالب و محتوای غزل به طور موثری بیان می‌کند.

به هر حال نکات زیادی در این مجموعه شعر هست که می‌توان ذکر کرد، زیبایی‌های آن را باز نمود و البته با بعضی ضعف تالیف‌ها، اغتشاشات وزن، ناهمخوانی واژه‌هایی با واژگان غالب غزل و قالب غزل .... .

اما در اینجا که هم مجال کوتاه است و هم ممکن است صحبت‌ها تکراری باشند به همین بسنده کرده و برای دکتر یاسمی عزیز آرزوی توفیق روزافزون دارم.

ای کاش...

ـ کاش عنوان کتاب خواناتر و مشخص‌تر روی جلد کتاب نگاشته می‌شد.

ـ کاش نام مجموعه شعر قبلی شاعر یعنی «همان گناه همیشه» که چند بار در کتاب حاضر به ابیات یا مصرع‌هایی از آن استناد شده یا به اشاره آمده‌اند می‌آمد تا خواننده شاید ناآشنا با سوابق شعری یاسمی بداند این عبارت همان گناه همیشه به چه انگیزه آمده. کاش شاعر درباره بعضی از اصطلاحات، زبانزدها، اسطوره‌ها، تلمیحات و استقبال‌ها بیشتر می‌نوشت.

ـ کاش در ویرایش شعرها دقت بیشتری می‌شد تا بعضی لغزش‌های املایی مثل زجه به جای ضجه یا طیمو به جای تیهو (نام پرنده ‌ای معروف) در کتاب نبود.

سید محمود سجادی

جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها