در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در سالهای ابتدایی و میانی دهه ۶۰ که دو شبکه تلویزیونی وقت، آثار اندکی را روی آنتن میفرستادند، برنامههایی همچون بازم مدرسهام دیر شد، محله بروبیا، محله بهداشت، در خانه و... بشدت مورد توجه مخاطبان بزرگسال هم قرار گرفتند که در کنار کمبود برنامههای جذاب نمیتوان از کیفیت ساخت خوب آنها نیز بسادگی گذشت.
همین اقبال عمومی نسبت به برنامههای یاد شده، بازیگران بااستعداد زیادی را به سینمای نوپای ایران معرفی کرد که از جمله آنها میتوان به آتیلا پسیانی، اکبر عبدی، حمید جبلی و... اشاره کرد.
سادگی در داستان و سبک روایت را میتوان دیگر خصوصیت بارز این آثار به حساب آورد که فهم و درک آن را برای مخاطبان خردسال نیز آسان میکرد.
همینطور باید به پیام داشتن آنها اشاره کرد که اتوماتیکوار در قصه آنها لحاظ شده و به یک اصل تغییرناپذیر تبدیل شده بود.
درواقع سازندگان مجموعههای یاد شده باید سرگرمی و آموزش را پا به پای هم پیش میبردند، بیآنکه یکی از آنها به نفع دیگری کمرنگ شود. در سالهای بعد این موضوع کمرنگتر از قبل شده و وجوه سرگرمکننده کار افزایش پیدا کرده و جنبههای آموزشی شکل زیرپوستیتری به خود گرفت.
در سالهای اخیر داریوش فرضیایی با برنامه عموپورنگ توانسته طیف وسیعی از مخاطبان کودک را جذب خود کرده و لحظات شادی را برایشان رقم بزند. در عین حال از آموزش غیرمستقیم هم غافل نشده و در ساختار برنامه خود گنجانده، بیآنکه گلدرشت جلوه کند.
برای مثال میتوان به آموزش چگونگی از خیابان رد شدن توسط کودکان و علائم راهنمایی اشاره کرد. برخورداری از یک سناریوی جذاب برای برنامهای مختص کودکان و نوجوانان، کلیدیترین عنصر به حساب میآید که میتواند به تنهایی موفقیت برنامههایی از این دست را تضمین کند.
در وهله دوم خود مجری برنامه است که میتواند مرز میان خود و مخاطبانش را برداشته و صمیمیتی واقعی را به ساختار برنامه خود تزریق کند؛ کاری که فرضیایی موفق به انجامش شده و این را بخوبی میتوان از واکنشهای مخاطبان کم سن و سالش دریافت.
شخصیت عمو پورنگ مانند بسیاری از شخصیتهای محبوب تلویزیونی در گذر زمان ادامه پیدا کرده و همچنان محبوبیت خود را حفظ کرده است. فرضیایی همچنین از کودکی به نام امیرمحمد متقیان در کنار خود بهره گرفته و تیم دو نفره خوبی را به وجود آورده که نقش مهمی نیز در محبوبیت برنامهاش داشته است.
ریتم تند و شاد را میتوان دیگر نقطه قوت برنامه عمو پورنگ به حساب آورد که برای طیف سنی زیر ده سال جذابیتهای زیادی دارد. این روزها عمو پورنگ در شبکه 2 سیما برنامهای با عنوان محله گل و بلبل را روی آنتن برده که تفاوتهای زیادی با کارهای قبلیاش دارد.
محله گل و بلبل که به لحاظ فرم، شباهتهایی با محله بروبیا دارد، یک جنگ ترکیبی شامل دو قسمت است؛ نخست داستان محله گل و بلبل و ساکنانش که در هر قسمت از آن داستانی روایت میشود و دوم بخش داخل استودیو با حضور عمو پورنگ و بچههاست که گاه شخصیتهایی از محله یادشده نیز به آن راه پیدا میکنند.
در بخش نخست با ورود عمو پورنگ و خانوادهاش به این محله قصههای مختلفی شکل گرفته و مخاطبان در هر بخش با عدهای از آنها و شکل روابطشان آشنا میشوند. در این محله فانتزی با شخصیتهایی مواجهیم که از واقعیت گرفته شده و با فانتزی ترکیب شدهاند.
برای نمونه میتوان از آقای خوشحال و خانم چمنی یاد کرد که اولی به عنوان نانوای محل بسیار خوب از کار درآمده و نقش مهمی در به دوش کشیدن بار کمدی کار دارد.
شخصیتی که خود را کمرو و خجالتی میداند در حالی که نهتنها اینگونه نیست، بلکه تا حدودی هم عکس آن صادق است! در کارهایی از این دست انتخاب صحیح بازیگران نقش مهمی در موفقیت کار دارد که در محله گل و بلبل شاهد این اتفاق هستیم.
استفاده از بازیگران نامآشنایی همچون نادر سلیمانی، آرش میراحمدی، امیر نوری و بهنوش بختیاری که در ایفای نقشهای کمدی تجربه زیادی دارند به شخصیتهای خلق شده رنگ و بوی خاصی بخشیده و طنز موجود در متن را کاملا تقویت کرده است. از طرف دیگر نمیتوان از طراحی صحنه و دکور خوب کار هم یاد نکرد که شمایل باورپذیری برای مخاطبان کمسن و سال خود داشته و در آن از عنصر مهمی به نام رنگ بهره هوشمندانهای گرفته شده است.
محمد جلیلوند - قاب کوچک (ضمیمه شنبه روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد