سنت‌های یک بهار فراموش شده

ساعت موبایلم را کوک کرده‌ام که سحر خواب نمانم. با صدایش بیدار می‌شوم و تلویزیون را روشن می‌کنم. مناجات‌های سحری و ادعیه‌خوانی‌ها پخش می‌شود. همین طور که مشغول آماده کردن سحری هستم ذهنم می‌رود به سال‌های کودکی‌ام. به همان سال‌هایی که همسایه‌ها خانه به خانه را از نظر می‌گذراندند که کسی سحر خواب نماند، اما طی همین دو دهه آن‌قدر همه مناسبات زندگی تغییر کرده که من از همسایه واحد کناری‌ام هم بی‌خبرم.
کد خبر: ۸۱۵۲۵۲
سنت‌های یک بهار فراموش شده

بعد هم ذهنم می‌رود سمت خاطرات پدر بزرگ‌ها و مادربزرگ‌هایی که می‌گفتند با صدای سحری‌خوان‌ها بیدار می‌شده‌اند. دیگر صدایی از سحرخوان‌ها شنیده نمی‌شود. هر چند این تغییرات طبیعی است و به مرور زمان رخ می‌دهد، اما قطعا ماه رمضان قبلا حال و هوای دیگری داشته است؛ حال و هوایی که گاهی بی‌آن‌که تجربه‌اش کنیم دلمان برایش پر می‌کشد.‌ وقتی این موضوع را با هوشنگ جاوید، پژوهشگر و مدرس دانشگاه مطرح می‌کنم، او هم به خاطرات کودکی‌اش نقبی می‌زند و از حال و هوای ماه رمضان‌های قدیم حرف می‌زند.

او می‌گوید: به خاطر دارم زمان کودکی‌ام ماه رمضان شور و هیجان خاصی داشت. مثل بهار که وقتی می‌آید همه خودشان را آماده می‌کنند، با آیین‌ها و مراسم مختلف. در یکی از شب‌های همین بهار قرآن و ماه رمضان مادربزرگم مرا به پشت‌بام خانه یکی از اقوام در قوچان برد. من محو زیبایی آسمان شده بودم و مادربزرگ هم ذکرخوانی و زمزمه دعاهایی را آغاز کرد. مرد شب‌خوان هم روی پشت‌بام خانه‌اش در حال مناجات‌خوانی بود و با صدای او کسی سحر را خواب نمی‌ماند.

او ادامه می‌دهد: تا این که رادیو آمد و ما مدام شهری و شهری‌تر شدیم. دیگر خبری از مرد شب‌خوان نبود، دیگر هر محله برای خودش موذن و شب‌خوان نداشت، چون رادیو همه اینها را در اختیار ما قرار داده بود.

همان‌طور که هوشنگ جاوید می‌گوید جامعه ما روز به روز شهری‌تر و مناسباتش دستخوش تغییرات بیشتری شده تا رسیده به امروز که ما مدرن و مدرن‌تر می‌شویم و از حال هم بی‌خبرتر. شاید باورش سخت باشد که تا نیم قرن پیش حال و هوای ماه رمضان‌ها درست شبیه خاطرات کودکی هوشنگ جاوید بوده و حالا این همه تغییر کرده باشد. چنانچه جاوید می‌گوید تا 50 سال پیش، بیش از 90 نوع صلوات‌خوانی گروهی در نقاط مختلف ایران وجود داشته که متاسفانه اکنون تنها دو نوع آن مانده است. مناجات‌خوانی، سحرخوانی، شب‌خوانی رمضان، سحرآوازی، مناجات سحری و دم دم سحری نام‌های گوناگونی بود که در هر منطقه بر این نوع آوازخوانی به وقت سحر گذاشته بودند.

جاوید با تاکید بر این که رسانه‌ها، ارتباط ارگانیک مردم با فرهنگ و هنر خود را به هم ریخته و به فرهنگ آسیب زده‌اند، می‌گوید: ذائقه شنیداری مردم تا حدی تغییر کرده که از مناجات‌خوان هم می‌خواهند با همان سبک ترانه‌های پاپ برایشان مناجات و نیایش بخواند. رسانه‌ها با همه خوبی‌هایشان بلاهایی هم داشته‌اند که یکی از همان‌ها همین اتفاق تلخ است.

او شناسایی نواها و مناجات‌های ماه رمضان و حمایت برای حفظ و نگاهداشت آنها را وظیفه متولیان فرهنگی می‌داند و بیان می‌کند: شناسایی این هنرها، وظیفه پژوهشگران و حمایت برای همگانی شدن آن، وظیفه متولیان فرهنگی است. همان مسئولانی که در همه این سال‌ها تلاشی برای زنده ماندن نغمه‌ها و آیین‌های سنتی نکرده‌اند، در صورتی که می‌توانستند و می‌توانند بودجه مستقلی به موسیقی مذهبی و از جمله موسیقی رمضان اختصاص دهند.

جاوید با تاکید بر فراموشی آیین‌های رمضان ـ که بسیاری از آنها با موسیقی هم گره خورده بودند ـ می‌گوید: ما باید فرهنگ و پیشینه فرهنگی خود را بخوبی بشناسیم و پاسدار آن باشیم. متاسفانه نتوانسته‌ایم آن گونه که باید و شاید، نسل جدید را با ریشه‌هایشان آشنا کنیم. جاوید اعتقاد دارد موسیقی رمضان یک موسیقی مذهبی است، زیرا در خدمت مذهب است و در نتیجه این نوع موسیقی جزو بهترین موسیقی‌های ایران است.

او ادامه می‌دهد: آیین‌های ویژه ماه رمضان، روایتگری‌ها، شب زنده‌داری‌ها، آیین ویژه کودکان و نوجوانان و... است که در این ایام کاربرد بسیاری دارد. همچنین نوع مراسم مردان و زنان در مناطق مختلف با یکدیگر متفاوت است و به صورت گروهی این مراسم یا عزاداری‌ها اجرا می‌شود. آواز «هور بابایی» یا «هوم بابایی» در اصفهان، یزد، اراک و.... اجرا می‌شود که این موسیقی مختص ایام ماه رمضان است.

این پژوهشگر که این روزها کتاب موسیقی رمضان را منتشر کرده است، بیان می‌کند: شاعران شعر خاص ایام رمضان دارند که جنبه عاشقانه و عارفانه دارد که به این اشعار رمضانیه گفته می‌شود و این اشعار توسط خوانندگان به صورت آوازی خوانده می‌شده است و از آن با عنوان رمضان‌خوانی یاد می‌شد. متاسفانه در یک صد سال اخیر این هنر از میان رفته است و ما باید آن را دوباره احیا کنیم. وقتی از موسیقی رمضان حرف می‌زنیم بسیاری تصور می‌کنند این موسیقی بیشتر آوازخوانی بوده و جای ساز در آن خالی است؛ اما هوشنگ جاوید از نقاره‌کوبی‌ها برای استراحت خواننده سخن می‌گوید و حاتم عسگری، ردیف دان موسیقی ایرانی به نقش مهم نی‌نوازی در موسیقی این ماه اشاره می‌کند.

عسگری در این باره می‌گوید: در این ماه بیشتر از ساز نی استفاده می‌شد، زیرا همه به این اعتقاد داشته‌اند که صدای این ساز نفیر انسان است. همچنین علاوه بر ساز نی از سازهای دیگر مانند سه تار وعود نیز بهره می‌برده‌اند.

او تاکید می‌کند: موسیقی رمضان بیشتر جنبه آوازی دارد و در این نوع موسیقی کمتر از ساز استفاده می‌شود. امروزه بسیاری از موسیقی‌هایی که در این ایام ساخته می‌شود جنبه مذهبی ندارد و در آن از همه نوع سازی استفاده می‌شود. این ردیف دان هم معتقد است موسیقی رمضان رو به منسوخ شدن و فراموشی است.

جهانگیر نصراشرفی، دیگر پژوهشگر موسیقی، این فراموشی را تا حدی طبیعی می‌داند و می‌گوید: امروزه می‌بینیم تعداد زیادی از موسیقی‌هایی که در گذشته رایج بوده مسیر فراموشی را طی می‌کنند. از نظر من این اتفاق در دنیای امروز اجتناب‌ناپذیر است. البته همه می‌دانیم به جای این فراموش‌شده‌ها، فرهنگ و هنر دیگری جایگزین می‌شود. البته نمی‌توان از این تغییرات گریخت، چون هر برهه زمانی اقتضائات خاص خودش را دارد و هر فرهنگی روزی بر اثر تحولات به فراموشی سپرده می‌شود.

نصر اشرفی اظهار می‌کند: اگر امروزه مردم موسیقی رمضان را فراموش کرده‌اند، به دلیل تحولاتی است که در روند اقتصاد، فرهنگ مردم و هنر آنها به وجود آمده است؛ اما فراموش نکنیم باید نسبت به هنر این مرز و بوم متعهد بود تا هیچ یک از آنها بخصوص موسیقی به دست فراموشی سپرده نشود.

فرهـنگ و هــنر

زینب مرتضایی فرد

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها