وقتی لبخندی به پهنای صورت بر چهره رضا کیانیان نشست، فهمیدیم که در غافلگیر کردنش موفق شدهایم!
در آستانه 29 خرداد ماه سالروز تولد رضا کیانیان از آتیلا پسیانی دوست قدیمی و همکارش دعوت کردیم تا در برگزاری جشنی کوچک، ما را همراهی کند و این چنین بود که رضا کیانیان در یک غافلگیری کامل، کیک تولد 64 سالگیاش را برید و با آرزوهای خوب برای کشورش شمع تولدش را فوت کرد.
آنچه در ادامه میخوانید، گفتوگو با این دو بازیگر است؛ در این گفتوگو هم مباحث جدیتری مانند وضعیت سینما و بازیگری، هنر متعهد و ... مطرح شد و هم مباحث سرگرمکنندهای مانند علاقهاش به ظرف شستن.
من و رضا حرفهای زیادی داریم
در این جشن کوچک پسیانی با لحنی طنزآمیز گفت: ما خیلی خوشحالیم که رضا به دنیا آمده است. آنچه در او دوست دارم، این است که ذهن و زاویه نگاهش را خیلی جوان میبینم.
او خطاب به کیانیان ادامه داد: وقتی بچههای ایسنا درباره تولد تو با من صحبت کردند، با کمال میل قبول کردم چون برای این همکاری دلایل زیادی داشتم.
او ادامه داد: رضا از دوستان قدیمی من و برایم بسیار دوستداشتنی و محترم است. ما از دانشکده با هم بودیم و به رغم برخی اختلاف سلایق، دوستی نزدیکی داشتیم و داریم و همیشه حاصل این همکاریها برایم رضایت بخش بوده است چون در این همکاریها همیشه فایلهای جدیدی برایم باز شده و حاصل گپهای دوستانهمان نتیجه بخش بوده است. ما حرفهای خیلی زیادی داریم.
این بازیگر و کارگردان تئاتر به دغدغههای اجتماعی کیانیان اشاره کرد و افزود: او علاوه بر فعالیتهای هنری با حضور در کمپینهای اجتماعی نیز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی انجام میدهد و همه اینها به جنس نگاهش به دنیا و جامعه برمیگردد.
پسیانی که در چند سال گذشته در اجرای دو نمایش «پرفسور بوبوس» و «عرق خورشید، اشک ماه» با کیانیان همکاری داشته است، درباره این همکاری دیرهنگام توضیح داد: ذات حرفه ماست که گاه همکاری با دوستان خیلی نزدیکمان، خیلی دیر اتفاق میافتد و گاهی اصلا پیش نمیآید.
درسی که از آتیلا گرفتم
در ادامه رضا کیانیان نیز با ابراز قدردانی از پسیانی گفت: چیزی که در آتیلا برایم دوستداشتنی و احترامبرانگیز است، حضور همیشگی اوست. او همیشه کار میکند و هرگز غُر نمیزند و طلبکار هم نیست. این ویژگی را از دوران دانشکده داشت. خود من در بسیاری از دورهها تئاتر کار نکردم، اما آتیلا همیشه فعال بوده و حالا در سطح دنیا هم شناخته شده است. همین موضوع باعث شده خیلیها از او بدشان بیاید و از کار کردن امثال او ناراحت باشند چون کارنکردن خودشان معلوم میشود.
این بازیگر تئاتر و سینما اضافه کرد: سلیقه و نوع نگاه آتیلا در تئاتر با من متفاوت است، اما این تفاوت باعث نزدیکی و دیالوگ ما میشود.
بازیگر فیلمهای «یه بوس کوچولو» و «روبان قرمز» با اشاره به یکی از درسهایی که از آتیلا گرفته است، ادامه داد: گاهی که بیکار میشوم، تنبلی بر من چیره میشود و حالم بد میشود. همیشه در این گونه مواقع آتیلا را به یاد میآورم که همیشه کار میکند. او در این زمینه یگانه یگانه است. اگر سالن نداشته باشد، در خانه یا حتی گاراژ، تئاتر اجرا میکند و من افتخار میکنم دوست او هستم.
برای خودم کلاه شرعی دست نمیکنم
کیانیان در ادامه این گفتوگو اضافه کرد: امسال 64 سالم تمام میشود. چهار سال پیش که 60 ساله شدم، این فکر به من هجوم آورد که سه تا 20 سال را گذراندهام و خیلی خوب هم زندگی کنم، 20 سال دیگر زندهام. با خودم فکر کردم میخواهی چه کنی و این برایم سوال خیلی مهمی شد.
او با یادآوری تولد چهل سالگیاش گفت: آن زمان هم همین پرسشها به ذهنم هجوم آورد چون انگار سنینی مثل 40 و 60 مقاطع مهمی است. در 40 سالگی یکسری تصمیمات مهم گرفتم. تصمیم گرفتم به خودم دروغ نگویم هرچند در جهانی زندگی میکنیم که گاهی باید دروغ بگوییم، اما میتوانیم دست کم به خودمان دروغ نگوییم. البته روراست بودن با خود، خیلی سختتر از دروغ گفتن به خود است. چون ما عادت کردهایم برای توجیه کارهایمان کلاه شرعی درست کنیم ولی در چهل سالگی تصمیم گرفتم کلاه شرعی درست نکنم.
خودت باش!
او ادامه داد: از آن زمان به بعد به خودم میگویم فلان کار بد است، اما آن را انجام بده تا دغدغهاش از ذهنت پاک شود. یعنی تصمیم گرفتم خود خودم باشم. همچنان که تمام مذاهب و مکاتب فلسفی هم میگویند خودت باش! درباره خودت متوهم نباش، خودت را نه کوچکتر ببین و نه بزرگتر بلکه اندازهات را بشناس!
بازیگر فیلم «یه حبه قند» یادآور شد: در 60سالگی به خودم گفتم اگر میتوانی به دیگران هم دروغ نگو، چون وقتی آدم به یک سنی میرسد، راحتتر میتواند نه بگوید زیرا به لحاظ شخصیتی محکمتر شده است.
کیانیان در پاسخ به اینکه پس به همین دلایل در سالهای دورتر برخی نقشها را نتوانستید، نپذیرید؟ گفت: بله متاسفانه. البته در بعضی مواقع هم اگر کاری را دوست نداشتم، برای رد کردنش هزار بهانه میآوردم اما حالا میگویم دوست ندارم هر چند گفتن همین هم سخت است.
اسمم رضاست و همیشه راضیام
کیانیان افزود: دوستی دارم که روزی به من گفت میخواهی اسم اعظم را به تو بگویم و گفت خداوند هزار اسم دارد و اسم تو هم یکی از این اسمهاست که بخشی از تمام اسمهای دیگر را در خود دارد. بنابراین اسم اعظم اسم خودت است. اسم تو رضاست پس راضی باش و من از آن زمان همیشه میگویم اسمم رضاست و راضی هستم!
فقط دایی جان ناپلئون به فتح ممسنی افتخار میکند
روز تولد فرصتی است که به گذشته و آیندهمان فکر میکنیم، به آرزوهایمان و تجربههایی که هنوز فرصت انجامش پیش نیامده است، رضا کیانیان هم درباره همین آرزوها گفت: اگر 99 سالگی هم بمیرم، جوانمرگ شدهام چون هنوز دوست دارم خیلی کارها را انجام بدهم. اصلا کم توقع نیستم. خیلی کارها و نقشها را دوست دارم. مثلا دلم میخواست مثل کارتن باشم، سرم 360 درجه بچرخد، بولدوزر از رویم رد شود و بعد بتوانم دوباره بلند شوم.
بازیگر فیلمهای «گاهی به آسمان نگاه کن» و « یک تکه نان» اضافه کرد: یکسری کارها هست که به خاطر انجام ندادنش آدم خوبی میشوی و یکسری کارها هست که به خاطر انجام دادنش خوب میشوی. من همیشه کار بعدیام را بیشتر از همه کارهای قبلی دوست دارم.
او که همیشه نگاهش رو به جلو است، افزود: همچنان شب اول اجرای تئاتر برایم مثل شب امتحان پر از اضطراب است اما همین که روی صحنه میروم همه چیز آرام میشود. وقتی قرار است فیلم بازی کنم، حتما سر بینیام جوش میزند. به خاطر همین همیشه پنبه و الکل آماده دارم چون نمیگویم بازی کردن برای ما که دیگر کاری ندارد! زیرا نگاه به بعد دارم.
بازیگر نمایشهای «بازی استریندبرگ» و «مردی برای تمام فصول» معتقد است: فقط دایی جان ناپلئون است که هنوز به فتح ممسنی افتخار میکند! شما میتوانید یک ژنرال پیروز پیر باشید یا ژنرال جوانی که فتوحات زیادی پیش رو دارد. من هنوز فتوحات زیادی پیش رو دارم.
کیانیان در تمام این سالها نشان داده که فقط بازیگری راضیاش نمیکند. او در کنار این فعالیت عکاسی هم میکند، مجسمه هم میسازد. پایش که بیفتد، کتاب هم مینویسد.
عکاسی فولو را دوست دارم
در ادامه نشست از این دلمشغولیها هم سخن گفتیم و رضا کیانیان توضیح داد: چیزی که در عکاسی همیشه خیلی دوست داشتهام و آن را عنصری قوی میدانم، عکس فولو است، دنیای ارزشمندی که باید آن را کشف کرد. گرفتن عکس فوکوس در این زمانه با وجود این همه پیشرفتهای تکنولوژیک، اهمیتی ندارد. همچنان که اگر علاقهمند به عکاسی در هر حوزهای باشید، کافی است جستجوی سادهای در اینترنت بکنید و میبینید از تمام ایدهها چندین عکس وجود دارد. پس تنها راهش این است که به خودت رجوع کنی و نگاه خودت را بیابی که پیدا کردنش هم سهل است و هم ممتنع.
قابلمههای قدیمی را برق میاندازم!
اما به جز مباحث هنری چه کار دیگری را دوست دارید؟ کیانیان در پاسخ به این پرسش گفت: از ظرف شستن خیلی خوشم میآید. همیشه ظرفها را با یک ترتیب خاص در سینک میچینم. همسرم میگوید چه اهمیتی دارد که این چینش چگونه باشد؟! اما برای من موضوع جالبی است چون ترتیبی دارد که مثلا براساس آن ظرفها را در آب چکان قرار میدهم. گاهی که میخواهم متمرکز شوم، قابلمههای قدیمی را از کابینت بیرون میآورم و برق میاندازم و یک هلو تحویل میدهم!
بسیاری از ما با دیدن فیلمهای قدیمیتر احساس میکنیم گذشته بهتر بود، فیلمهای بهتری ساخته میشد و بازیگرها بیشتر میتوانستند تواناییهای خود را نشان دهند، کیانیان درباره این موضوع توضیح داد: در 10 سال گذشته اتفاقی افتاد که سعی داشت سینما را نابود و آن را کاملا دولتی کند. در این دوره، قشر متوسط جامعه نابود و به اقشار فقیر یا پولدارهای نورسیده تبدیل شد. در حالی که قشر متوسط، همیشه مولد فرهنگ و حتی دموکراسی است و سرنوشت کشور را رقم میزند.
تلاش برای دولتی کردن سینما در گذشته
او اضافه کرد: در سینما کارگردانهای مطرح بسیاری داشتیم که به خاطر دیدن آثار آنها، به سینما میرفتیم ولی این کارگردانها در چند سال گذشته به مرور کمرنگ و در نهایت محو شدند و این چنین بود که جشنواره فیلم فجر دیگر جذابیت نداشت و برعکس جشنواره تئاتر مدام رشد کرد.
بازیگر فیلمهای «قدمگاه» و «آژانس شیشهای» ابراز تأسف کرد: تهیهکنندهای را سراغ دارم که بعد از توقیف فیلمش، آن را به وزارت ارشاد فروخته در واقع سرمایهاش را فروخته است.
چگونه فیلم فاخر هنرمندان را نابود میکند
رضا کیانیان با ابراز تاسف از شکلگیری و رواج سینمایی به نام سینمای فاخر توضیح داد: کاری اساسی برای دولتی کردن سینما با ساخت فیلمهای فاخر انجام شد. سینمای فاخر یعنی فیلمی دولتی که دولت کارفرمای آن است. در ظاهر میخواهیم فیلمی در حد هالیوود بسازیم اما چند ایراد دارد. این نگاه فکر میکند خلاقیت و رشد سینمای هالیوود فقط به دلیل امکاناتش است. از سوی دیگر هنرمندان ما را فاسد میکند زیرا آنها را به دستمزدهای بالا عادت میدهد و دیگر نمیتوانند در پروژههای دیگر کار کنند. در حالی که سینمای ایران دورهای معشوق اروپا بود و اروپا عاشقانه سینمای ما را دوست میداشت.
نوستالژی سینمای ایران برای اروپا
او با برشمردن دلایل علاقه اروپا به سینمای ایران ادامه داد: زمانی تمام اروپا سینمای مستقل داشت، اما آمریکا این سینما را نابود کرد و آنها اگر میخواستند روی پای خود بایستند، باید فیلم آمریکایی میساختند ولی در این دوره، سینمای ایران مستقل از آمریکا بود و اروپاییان به خاطر حس نوستالژی به سینمای خودشان، سینمای ایران را دوست میداشتند تا جایی که اگر جشنوارهای فیلم ایرانی نداشت، برایشان لطفی نداشت. البته در این میان سوءاستفادههایی هم بود اما اگر سینمای اصیل ما جشنوارهها را فتح کرده بود، به دلیل همان استقلال بود.
کیانیان اضافه کرد: کشور ما به دلیل شروع نامش با حرف I انگلیسی در کنار اسرائیل و عراق قرار میگرفت. به تدریج با حذف سینمای ایران، اسراییل صندلی ما را پر کرد آن هم با فیلمهایی که کپی فیلمهای ماست و ما کم کم به عقب آمدیم و حالا باید پرسید در شرایطی که سینمای بدنه ما نابود شده این همه فیلمهای فاخر کدام یک برگشت سرمایه داشته است؟! اما اصلا برایشان مهم نیست چون پولش را دولت تأمین کرده است.
او ابراز تاسف کرد: در این وضعیت سرمایه خصوصی از بین میرود، هنرمند ما نابود و دنبالهرو سینمای آمریکا میشود. این اتفاقات ضربههای اساسی به سینمای ما وارد کرد، ولی هرگز نمیتوان جلوی رشد و گسترش هنر را گرفت. به همین دلیل در نبود هنرمندان بدنه سینما، به جوانان پر و بال دادند که از میان آنها چندین جوان با استعداد سربرآوردند و اینها برآمد جدیدی از سینمای ما هستند.
راه رفتن در میدان مین
در همین زمینه آتیلا پسیانی که همواره در تئاتر همکاریهای بسیاری با جوانان داشته است نیز توضیحاتی را ارائه داد، این بازیگر و کارگردان تئاتر گفت: اساس کار بازیگر در سینما و تئاتر سه مرحله دارد؛ انتخاب کار، زمان تولید، بروز و بازتاب. این سه، کار بازیگری را کامل میکنند، اما در شرایط فعلی سیستم تولید درستی در سینما نداریم و این سیستم معیوب است. در هر سه مرحله، راه رفتن ما شبیه راه رفتن روی میدان مین است.
تلاش مضاعف بازیگران در ایران
او تأکید کرد: بازیگران ایرانی اساسا بسیار خلاق هستند که در چنین سیستم معیوبی میتواند این گونه کار کنند. در حالی که در همه جای دنیا بازیگر خوب حتما در یک سیستم سالم تولیدی قرار میگیرد، اما در اینجا تلاش مضاعفی وجود دارد.
ضد ارزشی به نام جوان کشی
پسیانی با تأکید بر اینکه همواره از همکاری با هنرمندان جوان استقبال میکند، خاطر نشان کرد: معتقدم بخش غافلگیری در هنر در کسانی است که تازه وارد میشوند. همچنان که باور دارم نسل بعد از ما ادامه ما هستند و قرار نیست خود را مقطوعالنسل کنیم. یکی از ضدارزشهای هنر ما جوان کشی است چون با این شیوه استمرار فعالیت هنری را از بین میبریم. اگر نسل قبلی ادامه خود را در نسل بعدی نبیند چرخه هنری ما کامل نمیشود.
در ادامه این گفتوگو مباحثی هم درباره هنر متعهد و هنر برای هنر مطرح شد.
برای دل خودم تئاتر کار میکنم
پسیانی در این زمینه تأکید کرد: من همواره برای دل خودم تئاتر کار میکنم و تماشاگری که برای دل خودش تئاتر میبیند، برایم محترم است. زیرا تماشاگر تئاتر همیشه انتخابگر است در حالی که تماشاگر سینما گاه انتخابگر است و گاهی نیست و تماشاگر تلویزیون اصلا انتخابگر نیست. به همین دلیل هیچ تعهدی به مردمی که دنبالکننده سریال هستند ندارم. اما به تماشاگری که سالها تئاتر دیده و به تماشاگر تربیت شده تئاتر تبدیل شده، متعهدم.
دروغی تاریخی به نام تئاتر برای همه
سرپرست گروه تئاتر «بازی» خاطرنشان کرد: هرگز به تئاتر برای همه معتقد نیستم چون تئاتر یک هنر عام نیست و این عبارت فقط عوامفریبی و دروغ تاریخی است.
کیانیان هم در ادامه این توضیحات گفت: کلی گویی همیشه مخالف آزادی است. تمام کسانی که میخواهند حق دیگران را بخورند، حرف کلی میزنند. هیچ کس نمیتواند توضیح بدهد که مردم چه میخواهند زیرا مردم فقط یک کلیت نیستند. آنها بی شمار نظر و عقیده دارند. ما میتوانیم تا ابد حرف کلی بزنیم و هیچ اتفاقی هم نیفتد، اما وقتی به نتیجه میرسیم که درباره جزئیات حرف بزنیم.
او یادآور شد: هنرمند انسان خلاقی است که برای لذت شخصی خودش کار هنری میکند. عدهای ممکن است خوششان بیاید و عدهای نه. اما کسانی که برای مردم کار هنری میکنند، تکنیسین هستند چون شعار دولت را به طور تکنیکال روی صحنه میبرند. اما خلاقیت زمانی رخ میدهد که به طور خودجوش آبستن ایدهای بشوی و شاید مدتها طول بکشد تا این ایده به زایش برسد. چنین چیزی نه برای مردم است و نه هیچ سفارشدهندهای دارد.
کیانیان ادامه داد: کسانی که میگویند برای مردم کار میکنیم، از آنها متوقع میشوند و مدام از حکومت و مردم طلبکارند، اما کسانی مثل ما که برای دل خودمان کار میکنیم، هرگز از کسی طلبکار نیستیم.
این بازیگر درباره نگاهی که از بیرون به خودش دارد، با خنده گفت: گاهی که تصویر خودم را در آیینه میبینم، برای لحظهای پیش خودم فکر میکنم چقدر این تصویر آشنا بود!
و پسیانی هم با لحنی طنز آمیز گفت: رضا خیلی به فاصلهگذاری برشت علاقهمند است!
در پایان لوح یادبودی به رضا کیانیان اهداء و به رسم یادبود عکس یادگاری آتیلا پسیانی و رضا کیانیان نیز به این دو هنرمند تقدیم شد. (ندا آلطیب/ ایسنا)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد