عصر ما؛ عصر امام

اواسط خرداد هر سال، یاد رهبر فقید انقلاب با مراسم و یادبودهای مختلف، زنده نگاه داشته می‌شود. بد نیست به بهانه همین یادبودها، به آثار امام سری بزنیم و اندیشه‌های این شخصیت مهم سده بیستم را مرور کنیم. یکی از مهم‌ترین آثار امام، نامه ایشان به گورباچف است.
کد خبر: ۸۰۴۰۶۹

این نامه از جهاتی، در بین دیگر آثار امام، اهمیتی ویژه دارد ؛ چرا که مخاطب این نامه یکی از بزرگ‌ترین ابرقدرت‌های زمان است. از سوی دیگر شوروی، برخلاف آمریکا، مرز مشترک با ایران دارد. بنابراین امام در این نامه با رهبر کشوری صحبت می‌کند که به لحاظ قدرت مادی به شکل بالقوه بزرگ‌ترین تهدید علیه ایران محسوب می‌شود؛ بنابراین سخن گفتن با این شخص براساس حساب و کتاب‌های متعارف، باید با محتاطانه‌ترین واژگان و جملات صورت گیرد.

اما امام خمینی(ره) در این نامه هرچند ادب متعارف را رعایت می‌کند، ولی با صریح‌ترین جملات مقصود خود را به مخاطب انتقال می‌دهد. امام(ره) براساس دریافتی که از وضع کنونی جهان و نیز ایدئولوژی مارکسیسم و کمونیسم حاصل کرده، یک پیش بینی دارد: سقوط کمونیسم. درستی و نادرستی این پیش‌بینی، مساله اولیه نیست. هرچند این پیش‌بینی خیلی زود به تحقق پیوست و درستی آن آشکار شد (اتفاقی که حتی بزرگ‌ترین دشمنان دولت کمونیستی شوروی در آمریکا، در زمان ارسال نامه امام به گورباچف، قادر به پیش‌بینی آن نبودند)، اما اهمیت اولیه این نامه، در بیان این پیش‌بینی، به مخاطبی است که در راس هرم قدرت کمونیسم قرار دارد. این روحیه امام(ره)، ویژگی ای بود که از ابتدای مبارزات علیه رژیم پهلوی، مشهود بود. اما در نامه تاریخی ایشان به گورباچف، این ویژگی شخصیتی، یک نظریه فراگیر جهانی را به چالش کشید. در زمانی که همه تحلیل‌ها براساس قدرت اقتصادی و مادی صورت می‌گیرد، امام با اتکا به قدرت معنوی خود، رهبر دولت ابرقدرت کمونیستی را خطاب قرار می‌دهد و پایان قدرت او را پیش‌بینی می‌کند. در اینجا مهم‌ترین نکته، «معنویت» است. امام با اتکا به قدرت معنوی خود، چنین نامه‌ای را به گورباچف نگاشت. در متن نامه نیز امام به مساله معنویت و خلأ آن در ایدئولوژی کمونیسم اشاره می‌کند: «جناب آقای گورباچف، برای همه روشن است که از این پس کمونیسم را باید در موزه‌های تاریخ سیاسی جهان جستجو کرد؛ چرا که مارکسیسم جوابگوی هیچ نیازی از نیازهای واقعی انسان نیست؛ چرا که مکتبی است مادی و با مادیت نمی‌توان بشریت را از بحران عدم اعتقاد به معنویت، که اساسی‌ترین درد جامعه بشری در غرب و شرق است، به در آورد.»

امام در نامه به گورباچف، بحران اعتقاد نداشتن به معنویت را نه درد کشورهای بلوک شرق، بلکه اساسی ترین درد جامعه بشری در غرب و شرق می‌دانند. بنابراین با سقوط شوروی، صرفا بخشی از پیش بینی امام به تحقق پیوست. آینده شاهد تحقق ابعاد دیگری از این نامه خواهد بود. درد خلأ معنوی بشر امروز هم ادامه دارد. بازگشت به پیام معنوی انبیای الهی و اولیاء، تنها راه نجات از سرنوشتی است که شوروی به آن دچار شد.

از این منظر، ما در عصری زندگی می‌کنیم که هنوز مورد خطاب نامه امام است. هنوز این نامه برای قدرتمندان جهان، حرف‌های زیادی برای گفتن دارد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
اجتهاد زنان سیره عُقلاست

درگفت‌وگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کرده‌ایم

اجتهاد زنان سیره عُقلاست

نیازمندی ها