زوج آلمانی در گفت‌وگو با جام‌جم از سفر به ایران می‌گویند

سفر به ایران سختی ندارد

«اولریش ورز» و «دوروتی ورز» زوجی آلمانی هستند که ایران را یکی از ثروتمندترین کشورها از لحاظ جاذبه‌های تاریخی و فرهنگی می‌دانند، این زوج که هر دو حدود 73 سال دارند و پزشک هستند، چند روزی است میهمان کشورمان شده‌اند و به قول معروف برای بازدید از مکان‌های دیدنی کشورمان شال و کلاه کرده و پاشنه کفش‌هایشان را ور کشیده‌اند.
کد خبر: ۸۰۲۰۹۸
سفر به ایران سختی ندارد

جالب اینجاست که این بار اولی نیست که آنها گذرشان به ایران می‌افتد؛ این زوج جهانگرد 45 سال پیش نیز سفر به ایران را در کارنامه گردشگری خود ثبت کرده بودند، به همین دلیل این روزها و در سفر دوم خود با تغییرات زیادی روبه‌رو می‌شوند؛ تغییراتی که گاهی آنها را شگفت‌زده می‌کند. برای این‌که بیشتر از تغییراتی که آنها را ناراحت یا متعجب می‌کند، بدانیم با این زوج پرانرژی همراه شدیم و از چند مکان دیدنی تهران مانند کاخ موزه سعدآباد، موزه فرش و موزه هنرهای معاصر بازدید کردیم.

چه شد که بعد از 45 سال تصمیم گرفتید دوباره به ایران سفر کنید؟

برای سفر دوباره ما به ایران بیش از یک دلیل وجود دارد. چند دوست ایرانی داریم که می‌خواسیتم آنها را از نزدیک ببینیم، علاوه بر این ما پیش از این نیز به ایران سفر کرده بودیم، بنابراین خیلی دوست داشتیم ببینیم شهرهایی که قبلا به آنها سفر کرده‌ایم، چه شکلی شده‌اند؛ البته باید یادآور شویم که از لحاظ تاریخی و فرهنگی، ایران یکی از ثروتمندترین کشورهای تاریخی است، به همین دلیل برای گردشگران جاذبه‌های زیادی دارد.

بار اول هدفتان از سفر به ایران چه بود؟

آن زمان در یک سفر شش ماهه از آلمان به هند رفتیم، چون می‌خواستیم کوتاه‌ترین و سریع‌ترین مسیر را انتخاب کنیم به همین دلیل باید از ایران عبور می‌کردیم، درواقع هیچ امکان دیگری برای ما وجود نداشت.

ایران 45 سال پیش را چگونه دیدید؟

از لحاظ تاریخی و فرهنگی ایران کشور جالبی بود، بخصوص‌ از لحاظ فرهنگ اسلامی و بناهای زیبایی که در اصفهان دیدیم. مردم نیز خیلی ساده، مهربان و آماده کمک بودند؛ البته غذا‌های لذیذ را نیز نباید فراموش کرد.

آن زمان هیچ نگرانی نسبت به سفر به خاورمیانه نداشتید؟

به هیچ عنوان نگران نبودیم.

در آن سفر با چه مشکلاتی روبه‌رو شدید؟

45 سال پیش راهنمای سفر وجود نداشت و اطلاعات زیادی نیز دراین‌باره نمی‌توانسیتم به دست بیاوریم، به همین دلیل با اطلاعات کمی به ایران سفر کردیم، تنها مشکل ما این بود که با فولکس واگن سفر می‌کردیم، به همین دلیل باید جای پارک مناسبی را برای پارک خودرو انتخاب می‌کردیم.

سفر دوم به ایران و مشاهده تغییرات چقدر شما را شگفت‌زده کرد؟

می‌توانیم بگوییم هم غافلگیر شدیم، هم نشدیم. تعجب نکردیم چون اطلاعات لازم را از قبل به دست آورده بودیم و اخبار ایران را از قبل پیگیری می‌کردیم. برای نمونه خوانده بودیم که جمعیت تهران به 15 میلیون نفر رسیده، می‌دانستیم تهران شهر بزرگی شده، اما وقتی با چشم خودمان دیدیم متعجب شدیم.

چرا اخبار ایران را پیگیری می‌کردید، این خبرها چه جذابیتی برای شما دارد؟

اخبار کشوری که سابقه سفر به آن را داریم، برایمان جالب است.

چه شهرهایی را دوباره دیدید و چه تغییراتی در آنها برای شما عجیب بود؟

شیراز و اصفهان را دوباره دیدیم، درباره تغییرات نیز می‌توانیم به تخت‌جمشید اشاره کنیم، چون قبلا خیلی آزادتر بود و خیلی موانع برای بازدید وجود نداشت، هرچند اکنون این محوطه تمیزتر و بهتر شده، اما حال و هوای سابق و حس بکر بودن را ندارد، ما در سفر اخیرمان بکر بودن این منطقه تاریخی را حس نکردیم. جالب است بدانید 45 سال پیش که به دیدن این آثار رفتیم، تنها اشخاصی بودیم که در تخت‌جمشید حضور داشتیم.

آیا برای سفر به ایران با مشکلی روبه‌رو شدید؟

در مجموع مشکلی وجود نداشت، اما امکاناتی که از طرف آژانس‌های گردشگری در آلمان ارائه می‌شود، برای سفر به ایران محدود است. برای نمونه برای سفر به تمامی نقاط اردن، لبنان و ترکیه انتخاب‌های خوبی وجود دارد، اما برای سفر به ایران کمبود داریم و برنامه‌ها خیلی محدود است. به عبارت دیگر برنامه‌های تورها محدود به چند شهر تهران، شیراز، اصفهان و یزد می‌شود و فرصت سفر به دیگر شهرهای ایران بندرت پیش می‌آید.

شما و دیگر اعضای گروه به کدام شهرهای ایران می‌خواستید سفر کنید که در برنامه تورها وجود ندارد؟

شهرهایی مانند مشهد، کرمان، بم، تبریز و بیشاپور.

چرا خارج از برنامه‌های تور به این شهرها سفر نمی‌کنید؟

برای ما سفر بدون گروه مشکلی ندارد، اما نمی‌دانستیم بعد از 45 سال شرایط در ایران به چه گونه‌ای است، اما حالا که دیده‌ایم، می‌توانیم به تنهایی نیز به ایران سفر کنیم. نکته دیگری که باید به آن توجه کرد، این است که برای افراد سالخورده مهم است که گروهی سفر کنند تا همه چیز از قبل برایشان تهیه شده و مشکلی برای کارهای اداری و رزرو هتل نداشته باشند.

از زمانی که وارد ایران شدید چطور، آیا مشکلی از بابت هتل نداشتید یا تمام برنامه‌ها و خدماتی را که به شما وعده داده شده بود، دریافت کردید؟

هیچ مشکلی وجود نداشت. تور به ما اطلاعات لازم را می‌داد، به همین دلیل مساله‌ای که ما را اذیت کند، اتفاق نیفتاد.

راهنمای تور به زبان آلمانی تسلط داشت؟

راهنمای اصلی تور تبعه مصر بود و از آلمان با ما همراه شده بود. او همه توضیحات لازم را به زبان آلمانی ارائه می‌کرد، اما یک راهنمای محلی که اهل ایران بود نیز ما را همراهی می‌کرد و زمانی که به زبان فارسی نیاز داشتیم، به ما کمک می‌کرد.

هزینه سفر به ایران نسبت به دیگر کشورهای خاورمیانه تفاوت زیادی دارد، آیا این مساله در انتخاب ایران از سوی گردشگران آلمانی به عنوان مقصد گردشگری مهم است؟

هزینه برای آلمانی‌ها مهم نیست؛ بلکه جذابیت‌های فرهنگی ملاک آنهاست.

تور سفر به ایران چقدر برایتان هزینه داشت؟

حدود 2300 یورو (حدود 5/8 میلیون تومان) برای هر نفر بود.

با توجه به این‌که گاهی تبلیغات منفی درباره ایران وجود دارد، آیا شهروندان آلمانی نسبت به سفر به ایران ترس و نگرانی دارند؟

به صورت مستقیم ترسی وجود ندارد، اما برخی کمی نگرانی دارند، برای نمونه تعدادی از دوستان ما پیش از سفر از ما سوال می‌کردند با توجه به شرایط خاورمیانه، آیا واقعا قصد سفر به ایران را دارید. فکر می‌کنیم افرادی که می‌خواهند به ایران سفر کنند، اطلاعات لازم را دارند و ترسی نسبت به سفر به ایران ندارند، بخصوص تورهایی که به شکل محدود شهرهای مرکزی ایران را پوشش می‌دهند، اما افرادی که سمت مرز ایران و عراق می‌روند یا به سوریه می‌روند، باید برای هر مشکلی آماده باشند.

به نظر شما چطور می‌توان به شهروندان آلمانی این اطمینان را داد که نباید‌ از سفر به ایران نگران باشند؟

این کار روزنامه‌نگاران است که باید برای سفر به ایران تبلیغ‌ و در این حوزه بدرستی اطلاع‌رسانی کنند. مسئولان کشور شما نیز باید پیام صلح و آرامش به دیگر کشورها بفرستند. علاوه بر این جذب گردشگر بیشتر به ثبات سیاسی کشور شما بستگی دارد.

تفاهم‌نامه لوزان تاثیری در تغییر باورهای هموطنان شما داشت؟

قطعا به رفع نگرانی‌ها کمک می‌کند، چون وقتی توافق و ثبات ایجاد شود، می‌تواند تاثیرگذار باشد، اما این پروسه خیلی زمانبر است.

با توجه به این‌که در ایران هتل‌های 4 و 5 ستاره زیادی وجود ندارد، می‌توانید بگویید برای گردشگران آلمانی اقامت در چنین هتل‌هایی چقدر مهم است؟

برای بیشتر گردشگران مهم است که در هتل4 ستاره و محلی اقامت داشته باشند که امکانات بهداشتی مناسب ارائه کند، اما در این بین گروه دیگری از گردشگران نیز وجود دارند که به دنبال ماجراجویی هستند، برای این افراد محلی که امنیت داشته و تمیز و مرتب باشد، کافی است.

اعضای گروه شما از هتل‌ها و امکانات بین شهری ایران راضی بودند؟

کلا همه چیز برای ما خیلی خوب بود و جای انتقاد وجود ندارد؛ راننده، برنامه‌ریزی، هتل و راهنمای تور همه مناسب بودند؛ البته نباید فراموش کرد که تمامی اعضای گروه ‌20 نفره ما را روشنفکران و افراد دانشگاهی تشکیل می‌دهند، به همین دلیل از قبل درباره سفر به ایران تحقیق و بررسی‌های لازم را انجام داده و نسبت به تمامی مسائل آگاهی لازم را داشتند.

بخش زیادی از گردشگران اروپایی که به ایران سفر می‌کنند، آلمانی هستند. به نظر شما بجز وضع اقتصادی مناسب و علاقه‌مندی به گردشگری چه عواملی در این بین تاثیرگذار است؟

اکنون بیشتر گردشگران را بازنشسته‌ها تشکیل می‌دهند، چون پول و وقت کافی دارند. زمانی که جوان بودیم و دانشجو، پول زیادی برای مسافرت نداشتیم، اما نباید فراموش کرد آلمانی‌ها براحتی ویزای کشورهای مختلف را گرفته و به نقاط مختلف دنیا سفر می‌کنند. از تاثیر این عامل که بگذریم، از قرن 17 میلادی، روشنفکران آلمانی علاقه و کشش عجیبی نسبت به سفر به خاورمیانه پیدا کرده‌اند. آن زمان نیز افراد سعی می‌کردند به هر نحوی که شده به این منطقه سفر کنند.

در بین اعضای گروه شما آیا شخصی وجود دارد که بخواهد دوباره به ایران سفر کند؟

تمام اعضای گروه می‌خواهند دوباره به ایران سفر کنند، اما آنها بقدری سالخورده هستند که شاید عمری برایشان باقی نماند. (با خنده و طنز)

گردشگری موشکافانه

برنامه زوج آلمانی در تهران خیلی فشرده طراحی شده بود، چون آنها می‌خواستند در مدت کوتاهی که در تهران هستند، نقاط دیدنی شهر را ببینند و با فرهنگ مردم این کلانشهر نیز تا حد امکان آشنا شوند، به همین دلیل روزی که آنها قصد داشتند از موزه فرش، موزه هنرهای معاصر و کاخ موزه سعدآباد بازدید کنند، با آنها همراه شدیم، اما مساله اینجا بود که تنها فرصت برای گفت‌وگو با آنها زمانی بود که فاصله بین این موزه‌ها را طی می‌کردیم، زیرا آنها به محض ورود به موزه، جذب این محیط‌ها می‌شدند و با چنان وسواس و دقتی اشیا را نگاه می‌کردند که درکش برای خیلی از بازدیدکننده‌های ایرانی دشوار بود، زیرا بیشتر ما یاد گرفته‌ایم خیلی آسان از کنار زیبایی‌ها رد شویم، اما برخلاف ما گردشگران اروپایی نسبت به همه چیز کنجکاو هستند.

نحوه بازدید آنها از موزه‌ها نیز برای بیشتر گردشگران داخلی عجیب به نظر می‌رسید، چون آنها هر اثر هنری را از زوایه‌های مختلف برانداز می‌کردند، اما نکته اینجاست که برای پاسخگویی به پرسش‌های آنها در موزه‌های کشور پیش‌بینی‌های لازم صورت نگرفته است. برای نمونه در بیشتر موزه‌ها راهنمایی که به زبان انگلیسی تسلط داشته باشد، در دسترس نبود. این در حالی است که بلیت این اماکن نیز با بهای حدود پنج برابر به این افراد فروخته می‌شود و تفاوت زیادی با بهای بلیت موزه‌ها در دیگر کشورها ندارد، بنابراین آنها حق دارند که در قبال این هزینه، توقع ارائه خدمات مناسب داشته باشند. برای نمونه هنگام بازدید از موزه هنرهای معاصر، زوج آلمانی قصد داشتند از محوطه بیرونی این محل نیز بازدید کرده و از مجسمه‌هایی که در این فضا قرار دارد، عکس بگیرند، اما مسئولان این موزه مانع این کار شده و دلیل قانع‌کننده‌ای نیز برای این کار ارائه نکردند.علاوه بر این باید یادآور شد با توجه به این‌که سن گردشگران اروپایی که به ایران سفر می‌کنند، بالاست و این افراد بیشتر تمایل به بازدید محل‌هایی مانند موزه‌ها دارند. مسئولان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری باید شرایط مناسبی را در موزه‌ها ایجاد کنند تا این افراد هنگام بازدید از موزه خسته نشوند. نکته اینجاست که تلاش مسئولان با گذاشتن چند صندلی محدود شده، این در حالی است که بیشتر گردشگران دوست دارند در بین بازدید خود در محلی مانند کافه نشسته و با خوردن یک نوشیدنی، خستگی خود را رفع کنند، اما از سه محلی که ما بازدید کردیم، فقط موزه هنرهای معاصر کافه نسبتا مناسبی داشت. کافه موزه فرش فعال نبود و در کاخ موزه سعدآباد نیز برای رسیدن به کافی‌شاپ یا محلی برای تهیه یک بطری آب باید مسیر دور و درازی را پشت سر می‌گذاشتید.

مهدی آیینی / گروه جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها