طی نزدیک به 1.5 سال گذشته که مذاکرات هستهای پیشرفت قابل توجهی داشت، برخی رژیمها در خاورمیانه که پایان سناریوی ایران هراسی را به معنی ناتوانی خود برای توجیه سیاستهای منطقهایشان میدیدند، به صف مخالفان توافق هستهای پیوسته و تلاش کردند از طریق رایزنیهای پشتپرده یا نطقهای علنی، مانع از به نتیجه رسیدن گفتوگوهای ایران و 1+5 شوند.
در برابر این سنگاندازیها که با راهاندازی جنگهای متعدد منطقهای در هر دوره نزدیک به توافق جامع، ابعادی خونین به خود گرفت، کاخ سفید تلاش کرد از طریق بزرگنمایی یکسویه دستاوردهای مذاکره با ایران و بازی با واژهها، خیال تندروهای داخلی و منطقهای را از این گفتوگوها راحت کند.
بازی کری با واژهها درباره نظارتهای ابدی
در تازهترین این دست اظهارنظرها، جان کری، وزیر خارجه آمریکا، گفته «بازرسی از تاسیسات هستهای ایران در صورت رسیدن به توافقنهایی، نامحدود و همیشگی خواهد بود».
این البته حرف جدیدی نیست که کری به زبان آورده، چراکه تهران با امضای ان.پی.تی، عملا نظارت های همیشگی بر برنامه هستهای خود را پذیرفته، با این حال وزیر خارجه آمریکا بهگونهای این واقعیت را برجستهسازی میکند که تندروها گمان کنند یک اتفاق ویژه در جریان بازرسی رخ خواهد داد.
او به شبکه ۱۰ تلویزیون اسرائیل گفته «آنچه در 10 سال بعد از توافق رخ میدهد، کاهش ۹۸درصدی ذخایر اورانیوم غنیشده ـ از ۱۲ تن به ۳۰۰ کیلوگرم ـ است، ولی بازرسیها بعد از آن هم ادامه خواهد داشت».
وی که بهطور واضحی در حال توجیه لابیهای جنگطلب برای پذیرش توافق احتمالی است، هرچند در اظهارنظری کمسابقه، واکنش اسرائیل به مذاکرات هستهای ایران و 1+5 را «هیستریک» و «بیمارگونه» توصیف کرده، اما بار دیگر اطمینان داده است که «آمریکا هیچیک از گزینههای موجود را کنار نخواهد گذاشت. ما گزینههای مختلفی داریم؛ تحریمها، گزینه نظامی... ما هیچ کدام از اینها را کنار نمیگذاریم.»
روایت متفاوت مونیز از فردو
این اظهارات گرچه برای راضیکردن مخالفان توافق بیان میشود، اما بهنظر میرسد تاثیری منفی بر اعتماد تهران به 1+5 داشته باشد. بهویژه اینکه جان کری تنها مقام آمریکایی حاضر در مذاکرات نیست که اظهارنظرهایی تند علیه تهران کرده است و «ارنست مونیز» وزیر انرژی آمریکا هم در گفتوگویی با روزنامه آمریکایی «کریستینساینس مانیتور» به تکرار ادعاها درباره نظارت «هر زمان و هرکجا» در ایران پرداخته و بهرغم تکذیب چنین توافقی از سوی کشورمان، گفته «من میتوانم به شما تضمین دهم که وقتی درخصوص پروتکل الحاقی بحثهایی صورت میگیرد، در خصوص دسترسی به تأسیسات در هرکجای ایران نیز بحث میشود.
وقتی دلایل کافی برای مظنون شدن به فعالیتهای هستهای ایران وجود داشته باشد، فرآیندی وجود خواهد داشت تا دلایلی برای لزوم دسترسی به تأسیسات خاص مطرح شود و بهطور قطع دیگر یک کشور یا دو کشور نمیتواند این فرآیند را متوقف کند.
وقتی دلیل روشنی برای شک و تردید به یک تأسیسات وجود داشته باشد، میبایست یک نظام راستیآزمایی روشن برای دسترسی به هر تأسیساتی در هر کجای ایران وجود داشته باشد.»
او همچنین در خصوص سایت فردو تأکید کرد که «در توافق هستهای، «سایت فردو دیگر بهعنوان یک سایت غنی سازی به فعالیت خود ادامه نمیدهد و دو سوم سانتریفیوژهای این سایت حذف شده و نظارت بر این سایت همچنان ادامه خواهد داشت.
در این مرکز تبدیل اورانیوم به ایزوتوپهای پزشکی وجود خواهد داشت و فردو به یک سایت تحقیقات فیزیکی تبدیل میشود که با جامعه بینالملل همکاری خواهد داشت. طبق توافق نهایی، اطمینان کامل وجود خواهد داشت که تأسیسات فردو بعد نظامی نخواهد داشت.»
اظهارات مونیز نیز برخلاف اظهارات دیپلماتهای کشورمان نیست. پیش از این علیاکبر صالحی در یک گفتوگوی تلویزیونی در اینباره بدقت توضیح داده بود که «فردو بهعنوان تضمینکننده و استمراردهنده اصل غنیسازی ایجاد شد نه غنیسازی صنعتی که اکنون در آن 3000 سانتریفیوژ IR1 جای میگیرد بنابراین برای 190 هزار سو 190 هزار ماشین IR1 نیاز داریم که این مهم در فردو محقق نمیشود چرا که از ابتدا بنایمان به غنیسازی صنعتی در این مرکز نبود بلکه هدف ضمانت اصل غنیسازی در صورت تهدید دیگر مراکز بود... ما در مذاکرات درباره فردو محدودیتی پذیرفتیم اما ایزوتوپ تولید خواهد شد.»
دلخوشی متحدان، به قیمت تحریف واقعیت
هرچند روشن است که لحن متفاوت مقامات ایرانی و آمریکایی از بیانیه لوزان به برخی سوءتفاهمها درباره ابعاد این بیانیه دامن زده است، اما برخی مقامات غربی افزون بر لحن متفاوت، تلاش میکنند که واقعیتها در این خصوص را نیز تحریف کنند.
شاید برای همین است که لوران فابیوس، وزیر خارجه فرانسه گفته است: «تهران در لوزان اصل نظارت بر برنامه هستهای را در مقابل رفع تدریجی تحریمها پذیرفته اما راهی دشوار باقی مانده است.» او البته توضیح نداد که تهران اگر چنین امتیازی را به طرف مقابل داده باشد که تنها با لغو «تدریجی» تحریمها، هرگونه نظارتی اعمال شود، پس دیگر دلایل اختلافاتی که راه توافق را دشوار کرده چیست؟ البته باز هم معلوم است که فابیوس از چنین ادعاهایی برای جلب نظر تندروها در خاورمیانه درباره ایران استفاده میکند، چراکه او به وضوح گفته «ما مراقب تحول صحنه منطقهای و نقشی که ایران در این راستا به دست خواهد آورد، هستیم.»
او که در گفتوگویی با وبگاه روزنامه «الشرق» قطر سخن میگفت، خطاب به رقبای منطقهای تهران تاکید کرد که «ایران عملا طرفی مؤثر و فوقالعاده مهم است چه در لبنان با حزبالله، چه در سوریه که کمکهای نظامی میکند چه در عراق و امروز در یمن. ما تمایل داریم که این کشور بزرگ، قدرتی برای صلح باشد.»
قدرت ایران و هراس رقیبان در خاورمیانه
عشوههای دیپلماتهای غربی برای اعراب نگران از توافق هستهای 1+5 با ایران، بازنمایی آن فضایی است که رسانههای منطقهای آن را ترسیم میکنند.
روزنامه النهار درباره پیامدهای گفتوگوهای هستهای نوشته است: «توافق نهایی امضا میشود یا نمیشود. اعصابها نه فقط در واشنگتن و تهران بلکه در دیگر پایتختهای بزرگ و خاورمیانه نیز متشنج است... ایران صاحب تاریخ و جغرافیا و انرژی است و بعد از نزدیک به 4 دهه که از انقلاب آن میگذرد در پیرامونش همپیمانان قدرتمندی هستند که امتداد آنها تا خارج از مرزهایش میرسند. ایران موفق شد از اشتباهات دیگران اسب سفیدی بسازد تا بسادگی به دریای مدیترانه و دریای سرخ برسد.
مثل گازی که از محفظهای خارج میشود و از طریق هوای سیال به شرق و غرب میرود، ایران توانست به کشورهای همسایهاش نفوذ کند، با این نفوذ عدهای از آنها را خشمگین کرد، عدهای دیگر را ترساند و عدهای را هم به دشمن اول خود تبدیل کرد.
ایران اکنون چیزی از یک ابرقدرت منطقهای کم ندارد، چه از لحاظ مشروعیت بینالمللی چه از لحاظ مشروعیت منطقهای. مهمتر از همه: پول دارد؛ اگر پولهای بلوکه شده ایران آزاد شوند و تحریمها لغو شوند سیل پولی است که به ایران سرازیر میشود. پولی که میتواند شریانهای اقتصادی خسته ایران را احیا کند و نفوذ آن را تقویت کند و به همپیمانانش کمک کند تا همچنان با آن همراه باشند و شریک مصالح و زیانهایش باشند.»
روزنامه آمریکایی «آبزرور» هم در گزارشی، به مقایسه قدرت ایران و آمریکا در منطقه پرداخته و نوشته است: «باید گفت که ایران در حال بازیهای کودکانه نیست بلکه بازی بتلفیلد (یک بازی رایانهای تیراندازی) را در عرصه واقعی به اجرا گذاشته است. ایران در حالی سرگرم اجرای نمایش و اقدامهای خود است که آمریکا تنها در حال واکنش نشان دادن به اقدامهای ایران است و شما هرگز با واکنش نشان دادن برنده بازی نخواهید شد.»
«ایران»، محور رقابتهای انتخاباتی آمریکا
همین نگرانیها درباره قدرت ایران و هراس رژیم صهیونیستی و برخی دیگر از قدرتهای عرب از احتمال نزدیک شدن واشنگتن به تهران، باعث شده است تا همزمان با شدت گرفتن رقابتهای حزبی برای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، دموکراتها و جمهوریخواهان بر سر جلب نظر مثبت لابیهای یهودی وارد رقابت شوند.
برای همین هم دیروز از یکسو جان کری، دیپلمات دموکرات، گفته «راهی که در مذاکرات هستهای میرویم از اسرائیل محافظت میکند» و از سوی دیگر سارا پیلن از چهرههای جمهوریخواه مدعی شده است: «توافق با ایران معاشقه با شیطان است» او در فیسبوک خود ادعایی انتخاباتی مطرح کرده و نوشته «ما باید در نظر داشته باشیم که رهبران ایران حق موجودیت اسرائیل را به رسمیت نمیشناسند. ایران خواهان نابودی اسرائیل و در واقع خواهان نابودی ماست.»
به این ترتیب روشن است که در آستانه دیدار اوباما با سران عرب درباره مذاکرات هستهای و همزمان با آغاز رقابتهای انتخاباتی در ایالات متحده، ایران در صدر خبرهای سیاسی در غرب قرار گرفته و شاید بتوان بازی دولتمردان آمریکایی با واژهها درباره فرجام مذاکرات را از همین زاویه مورد بررسی قرار داد.
مصطفی انتظاری هروی - گروه سیاسی
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد