در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گنجعلی در شعرهایش بر کارهای عجیب و غریب زبانی تکیه خاصی ندارد؛ در نگاه اول زبان شعری او ساده است و درخششی در آن دیده نمیشود، اما در برخورد دقیقتر با سرودههایش میتوان تسلط او را بر زبان و حرفهایگریاش را در گزینش واژگان متوجه شد.
شعر شماره 34 این مجموعه را با هم مرور میکنیم:
در میانسالی با من مهربانتر حرف بزن
من کودکیهای خوبی نداشتهام
و دغدغه مرگ خوابم را پاره کرده است
حال تازهواردی را دارم
که به هر طرف نگاه میکند آشنایی نمیبیند
در میانسالی با من آرامتر حرف بزن
من سالها آموزگار بودهام
مهربان و سادهدل با کودکان
و توقع دارم با من مهربان باشی
وقتی خوب یاد نمیگیرم
وقتی در باران میآیم
و به اشتباه زنگ خانهات را میزنم
چنانکه میدانیم یکی از مولفههای همیشه پایدار در ادبیات گذشته ایران وجود معشوقی غدار و ستمگر بوده است که همواره به عاشق وفادار و سخت جان، بد کرده است و در برابر همه این بدیها، از عاشق جز وفا و تحمل و راستی چیزی ندیده است. در ادبیات سنتی صبر کردن و جفا دیدن و خوش بودن، وظیفهای بوده است که هیچ عاشقی از آن شکایتی نداشته و همیشه معشوق را به دلیل ستمگریهایش سپاس نیز گفتهاند. در رابطه سنتی میان عاشق و معشوق، شاهد رابطهای برابر و انسانی نیستیم چرا که معشوق در ادبیات سنتی، الههای است که هرچه کند؛ درست است و باید به آن گردن نهاد. راه گفتوگو با او بسته است و با معشوق تنها با زبان ستایش و لحن التماس میتوان سخن گفت.
شعر جواد گنجعلی شعری مدرن است. در اینجا ما با لحن روبهرو هستیم. زبان به تناسب نوع مخاطبهای که در کلام هست متغیر است؛ گاهی لحن شاعر توصیهای و خواهشی است: در میانسالی با من مهربانتر حرف بزن و گاهی نیز توضیحی است: من کودکیهای خوبی نداشتهام.
البته در اینجا هم با معشوقی روبهرو هستیم که احتمالا اکنون با راوی شعر خوب حرف نمیزند و مهربان نیست، اما شاعر به عنوان نماینده انسان مدرن در برخورد با این نامهربانی و کج خلقی لب به ستایش مازوخیستی معشوق ستمکار خود نمیگشاید، بلکه او را نصیحت میکند و با او سخن میگوید. رابطه این دو، رابطه بنده ـ خدایگان نیست، بلکه رابطه دو انسان عادی است و به دلیل همین است که راوی وقت میگذارد؛ از خود، گذشتهها و امیدها و هراسهایش میگوید تا مخاطب خود را به رفتاری مهربانانهتر و انسانیتر وادار کند.
نکتهای که در پشت این لحن مهربان و قانعکننده راوی شعر وجود دارد و اتفاقاً یکی از رازهای جذابیت و خواندنی بودن این شعر میتواند باشد، این است که برخلاف لحن و زبان مهربان، ترحمآور و فروتنانه شعر، راوی با رندی و هوشیاری در حال سوق دادن رابطه میان خود و مخاطبش به سمتی است که خودش میخواهد. ما در اینجا با راوی زیرکی روبهرو هستیم که در انتخاب موضوعات بحث هوشیارانه و رندانه عمل میکند و هرجا نیاز داشته باشد بخشهایی از روایت خود را قطع میکند تا مخاطب متوجه رندی او نشود.
در ابتدا با این توصیه راوی روبهرو میشویم: «در میانسالی با من مهربانتر حرف بزن» این سخن یعنی اینکه اولا ما نه تنها در جوانی با هم خواهیم بود، بلکه در میانسالی همچنان وضع فعلی میان ما برقرار است! و ثانیا تو در شرایط فعلی با من آنچنان که باید مهربان نیستی. از اینجا به بعد راوی سعی میکند با استفاده از قلابهای عاطفی مخاطبش را در وضعیتی قرار دهد تا با او مهربان باشد و رفتاری را در پیش بگیرد که او میخواهد. برای همین است که از کودکی، هراس از دست دادن و غربت در میان جمع سخن میگوید به عبارت دیگر از مخاطب خود میخواهد که هم مادر باشد، هم پناه و هم یاور. مانند خود راوی، معلم مهربانی باشد که با کودکان مهربان و سادهدل باشد. از مخاطب خود میخواهد تا تنهاییهای گذشته و امروز او را علاج کند و دیگر چنان نباشد که هرگاه به جایی وارد شود به هر سمتی نگاه کند، آشنایی نبیند. همه اینها بهانهای است برای اینکه به بند پایانی شعر برسیم و درک کنیم که با چه راوی رند و هوشیاری روبهروییم:
توقع دارم با من مهربان باشی
وقتی خوب یاد نمیگیرم
وقتی در باران میآیم
و به اشتباه زنگ خانهات را میزنم
این راوی تنها، سرخورده و درک نشده در باران راهش را گم میکند، اشتباها زنگ خانهای را میزند و البته دقیقا زنگ خانه مخاطب خود را هم میزند! مخاطبی که به اندازه کافی مهربان نیست و شاید در را باز نمیکند و توقع از او این است که با درک تنهایی و گذشته تلخ راوی، مادرانه و معلموار بزرگواری کند و این اشتباه کودکانه را بر او ببخشاید و در بگشاید!
حالا یکبار دیگر شعر را بخوانید و ببینید با من درباره این راوی زیرک و رند هم نظر هستید یا نه؟!
آرش شفاعی / جامجم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین: