اگر بخواهیم برنامههای علمی گفتوگو محور را به عنوان موضوع گفتوگو انتخاب کنیم بهترین گزینه اسماعیل میرفخرایی است که سابقه خوبی در کارنامه فعالیت حرفهای او به ثبت رسیده است. او از میان طیف وسیعی از برنامههای تلویزیونی، برنامههای علمی را برگزیده است؛ زیرا در هر دو حوزه علمی و برنامهسازی یک متخصص است.
سالهای متمادی بهعنوان تهیهکننده برنامه علمی در رادیو و تلویزیون نقش معلم را ایفا کرده و معتقد است برای یک برنامه گفتوگو محور بخصوص برنامهای از جنس علم و فناوری باید یک خلبان ماهر کنترل هواپیما را در دست گیرد تا این هواپیما با زمین برخورد نکند. با این برنامهساز تلویزیونی که در بنیان نهادن برنامههای علمی در رادیو و تلویزیون نقش تاثیرگذاری داشته است گفتوگویی خواندنی داشتهایم. گفتوگویی که گرچه ساعتها به طول انجامید اما گذر زمان در این مدت محسوس نبود.تسلط استاد به فن مصاحبه در ضمن گفت و گو به روشنی هویدا بود.
شاید به همین دلیل است که پخش برنامه علمی با طبیعت که سالها پیش از تلویزیون پخش می شد با استقبال خوبی از سوی مخاطبان روبهرو شده بود.
چطور شد به برنامههای علمی تلویزیونی قدم گذاشتید؟
وقتی سال دوم دانشگاه بودم برای نخستین بار وارد تلویزیون شدم. در رشته زیستشناسی درس میخواندم. از وقتی وارد دانشگاه شدم به حضور در مراسم مختلف و اعلام جشنها و مراسم دانشگاهی علاقه زیادی داشتم. یک روز به طور اتفاقی متوجه شدم در بیایانهای اطراف هتل استقلال امروزی آنتنی دیده میشود که البته یک آنتن موقت بود. به این ترتیب فهمیدم قرار است تلویزیونی راهاندازی شود. پیش از آن تلویزیون شخصی وجود داشت اما تلویزیون ملی نداشتیم. پس از آن در دانشگاه متوجه شدم قرار است دولت تلویزیون راهاندازی کند.
در دانشگاه یکی از دوستهای قدیمی من که او هم علاقه زیادی به اجرای برنامه داشت از اطلاعیه تلویزیون برای جذب گوینده خبر داد.
به پیشنهاد دوستم تقاضایی به تلویزیون ارسال کردم که بعد از چند ماه به این تقاضا جواب دادند و ضمن شرکت در آزمونهایی متوجه شدیم قرار است برنامه آزمایشی تلویزیون دولتی آبان 1345 راهاندازی شود.
منظور از آزمایشی این بود که این برنامه بهطور کامل روی آنتن نمیرفت. من کارم را با گویندگی برنامهها شروع کردم. بیست و نهم اسفند 1345 تلویزیون رسما افتتاح شد. حدود یکسالونیم در تلویزیون گوینده برنامهها بودم. آن زمان برنامههای تلویزیون از ساعت 19 تا 23 روی آنتن می رفت.
پس، از گویندگی به برنامهسازی علمی رسیدید؟
وقتی از دانشگاه فارغالتحصیل شدم رئیس تلویزیون ـ آقای قطبی ـ از من خواست به جای اعلام برنامه، برنامه دانش بسازم. مطلع شدم اداره اطلاعات سفارت آمریکا که آن زمان مسئولیت آموزش درس زبان انگلیسی را بر عهده داشت مجموعه ای از فیلمهای علمی دارد. به آنجا مراجعه کردم و پیشنهادم برای استفاده از فیلمهای علمی در ساخت برنامههای علمی با استقبال خوبی روبهرو شد.
فیلمها را ترجمه کردیم. ابتدای فیلم متنی با صدای خودم قرار می گرفت. این برنامه مونتاژی با عنوان «دانش» از تلویزیون پخش میشد. بعد از مدتی بخشهای تولیدی مانند گزارشی از موسسه سرمسازی رازی به این برنامه افزوده شد.
این برنامه با استقبال خوبی از سوی مخاطبان روبهرو شد. یکی از شرطهای موفقیت این برنامه تلویزیونی علاقه مدیریت رادیو و تلویزیون به علم و دانش بود. این برنامه بهعنوان یک برنامه گزارش فناوری شکل گرفت تا تاکید شود پشت این فناوری دانشی وجود دارد.
مدیریت رادیو و تلویزیون به من پیشنهاد داد با توجه به سوابق کاری و تحصیلی دوره صوتی ـ تصویری و تله تصویر را بگذرانم، اما معاونت رادیو و تلویزیون در آن زمان پیشنهاد داد به جای گذراندن دوره در دانشگاه در این رشته تحصیل کنم. به این ترتیب زمینهای فراهم شد تا در دانشگاه ایلینوی آمریکا در این رشته درس بخوانم.
با پذیرش لیسانس زیستشناسی در این دانشگاه در رشته رادیو و تلویزیون لیسانس دوم گرفتم و بعد از آن دوره فوق لیسانس را هم در همان دانشگاه گذراندم. پس از بازگشت به ایران به عنوان برنامه ساز در تلویزیون مشغول کار شدم.
بهتدریج شبکههای جدید تاسیس شد و در شبکه دوم رادیو و تلویزیون مسئولیت برنامههای مستند، فرهنگی و علمی را بر عهده داشتم. علاوه بر تولید، ارائه بعضی از برنامههای دیگر نیز به عهده من بود.
بعد از انقلاب نیز بهعنوان تهیهکننده با تلویزیون همکاری داشتم و پس از مدتی بازنشسته شدم. چند سال بعد بهعنوان تهیهکننده آزاد با تلویزیون همکاری نمودم. یکی از اشتباهات سیستم آن زمان این بود که بسادگی هر فردی را که میتوانست به آنها خدمت کند، نمی پذیرفتند و بهعنوان نیروی آزاد از وی استفاده می کردند.
یکی از برنامههای محبوبی که آن زمان سر و صدای زیادی به راه انداخت برنامه با طبیعت بود که نه تنها اجرای آن را برعهده داشتم بلکه بهعنوان یکی از عوامل ساخت در تولید آن مشارکت داشتم. برنامه گفتوگوی رادیویی با بزرگان از دیگر برنامههای علمی آن زمان بود که ساعت 3 بعد از ظهر از رادیو ایران پخش میشد.
در این برنامه با چهرههایی مانند دکتر حسابی و دکتر مجتهدی، رئیس مدرسه البرز گفتوگو کردیم. نوع ارائه موجب شد این ساعت که به اصطلاح ساعت مرده رادیو بود زنده شود. بعد از آن بهطور موردی با ساخت برنامههای مختلف با رادیو و تلویزیون همکاری داشتم. آن زمان برای سازمانهای مختلف فیلمهای مستند تهیه میکردم تا بتوانم امور روزمره زندگی را بگذرانم.
پس از آن تصمیم گرفتم در استرالیا زندگی کنم. در استرالیا در رادیو 6 NR به زبان انگلیسی برنامه داشتم که به معرفی ایران برای مردم استرالیا اختصاص داشت. در زمینه آموزش رادیو و تلویزیون نیز همکاری داشتم. در دانشگاه مرکزی ایالت کنتیکت آمریکا هم در یک دوره زمانی به تدریس مشغول بودم.
بنابراین من کار تلویزیون را با گویندگی شروع کردم و با تشویق مقامات و بتدریج بهعنوان تولیدکننده یا بهتر بگویم معلمی که گچ و تخته نداشت و از دوربین بهعنوان ابزاری برای ارائه محتوای آموزشی بهره میگرفت، فعالیت در این زمینه را ادامه دادم.
چرا در سالهای اخیر استقبال از برنامههای علمی کمرنگ شده و برنامههایی با این ساز و کار نمیتواند توجه مخاطبان را بهخود جلب کند؟
به نظر من باید این پرسش را از مردم و جامعه پرسید. متاسفانه مخاطب فقط قصد دارد زمان را به شکلی بگذراند که حس و حال خوبی پیدا کند. تولید و تماشای برنامههای علمی به انرژی نیاز دارد و مخاطب خسته از شهر و ترافیک ترجیح میدهد برنامهای را تماشا کند که گرچه شاید محتوای خوبی ندارد اما میتواند حس و حال خوبی در او ایجاد کند.
مخاطب امروز خسته است و به تفریح نیاز دارد، بنابراین بدیهی است برنامههایی که با هدف تفریح ساخته میشود مخاطب بیشتری داشته باشد. وقتی شما در مطب پزشک در انتظار نشستهاید بیشتر ترجیح میدهید بیننده یک برنامه مفرح باشید تا یک برنامه علمی. شرایط جامعه امروز موجب شده که مردم بیش از پیش تفریح را بهعنوان اولویت مورد توجه قرار دهند.
آیا پخش برنامههای علمی از یک شبکه اختصاصی هم در این زمینه تاثیرگذار بوده است؟
در گذشته تلویزیون تا این اندازه گسترده نبود و در برنامههای شبکه یک جایگاه برای علم درنظرگرفته شده بود.
با افزایش تعداد شبکههای تلویزیونی و انحصاری شدن آنها برنامههای علمی برای مثال از یک شبکه بخصوص مانند شبکه چهار تلویزیون روی آنتن میرود و به این ترتیب به نوعی برنامههای علمی کنار گذاشته میشود. وقتی فردی گرسنه باشد غذایی را انتخاب میکند که راحتتر آماده یا خورده میشود.
به نظر من به جای تفکیک موضوعی شبکهها باید براساس مخاطب شبکهها را از هم تفکیک کرد. به عبارت دیگر شما باید بتوانید در شبکه یک تلویزیون هم سهم کافی از برنامههای علمی داشته باشید. با این تفاوت که باید برای این سطح از مخاطبان برنامههای علمی سادهتری ساخت.
نمایش علمی و تولیدات تفریحی که میتواند مردم را به یادگیری ترغیب کند از جمله برنامههایی است که می تواند علم را به زبانی ساده به مردم آموزش دهد. یا این که شبکهدو با توجه به اهدافی دارد برنامههای علمی به زبان کودکانه تولید کند و شبکه چهار بیشتر به بحث و گفتوگوی علمی اختصاص یابد.
گنجاندن همه برنامههای علمی از برنامههای مستند تا گفتوگو بهطور اختصاصی در یک شبکه تلویزیونی موجب از دست دادن طیف وسیعی از مخاطبان میشود. در کشورهای آمریکا و انگلیس و استرالیا مخاطب خودش سلیقه دارد و میتواند از میان برنامههای متنوع برنامهای مناسب انتخاب کند، اما در ایران که برنامه سازها در شکلگیری سلیقههای مردم تاثیرگذار هستند مسائل علمی نهتنها نباید از مسائل عمومی جدا شود، بلکه هزینه مناسبی را نیز باید به آن اختصاص داد. البته اگر بخواهیم برنامه علمی مخاطب داشته باشد.
آیا معیارها و استانداردهای ساخت برنامه علمی در ایران در مقایسه با دیگر کشورها تفاوت زیادی دارد؟
خیر، اینطور نیست که این استانداردها متفاوت باشد. باید ببینیم استانداردهای برنامهسازی در ایران چیست. متاسفانه در ایران 98 درصد استانداردهای برنامهسازی علمی زیرپا گذاشته میشود.
برای کاهش هزینهها این استانداردها مورد توجه قرار نگرفته و در همه برنامههای تلویزیونی این نقاط ضعف دیده میشود. برنامه علمی هم از این قاعده مستثنا نبوده و مشخص نیست که محتوای علمی برنامههای ما توسط چه کسی پخته می شود. اگر یک فرد دانشگاهی این مسئولیت را بر عهده داشته باشد با رسانه آشنایی ندارد.
اگر استاد دانشگاه بخواهد بهعنوان مجری در یک برنامه علمی حضور پیدا کند، برنامه نمیتواند با مخاطبان ارتباط برقرار کند. اگر مجری یک برنامه علمی یک فرد معمولی و صاحب تخصص کافی نباشد بازهم مشکل ایجاد می شود. پس در نوع ارائه هم حتی به نتیجه نرسیدهایم و کمتر فردی را مییابید که تفکر آکادمیک داشته باشد و بتواند خود را با شرایط تولیدی در ایران هماهنگ کند.
تهیهکننده، مهمترین فرد در فرآیند تولید و نماینده مدیر سازمان است که باید ماموریتهای سازمان را پیش ببرد. حتی اگر تهیهکننده آزاد باشد باید تحت نظارت باشد. تهیهکننده طبق تعاریف کلاسیک، سه فرد در یک فرد است.
او مدیر پروژه بوده و آخر پروژه را به صورت عینی میبیند و از عملکرد و اجزای برنامه آگاهی کلی دارد. به عبارت دیگر تهیهکننده صدابردار نیست، ولی صدابرداری بد را تشخیص میدهد. چنین تهیهکنندهای با تهیهکننده فیلم متفاوت است. تهیهکننده فیلم سرمایهگذاری می کند تا سود ببرد. اما تهیهکننده برنامه علمی باید به جای گچ و تخته کلاس درس، به کمک رادیو و تلویزیون نقش آموزشی خود را ایفا کند. در نتیجه یکی از دلایل شکست برنامهسازی علمی، نبود امکان تلفیق بین فضای آکادمیک و فضای علمی است. تهیهکننده تلویزیون مانند معلم مامور است و اگر دیدگاهی غیر از این وجود داشته باشد نمیتوان برنامه ساخت.
بهترین نوع برنامه علمی چه برنامهای است؟ آیا داشتن تخصص برای مجری یک برنامه علمی ضروری است؟
بهترین نوع برنامه علمی برنامهای است که مجریان آن یا خودشان مدیر مسئول تهیهکنندگی باشند یا این که تهیهکننده با آنها هماهنگ باشد. مجری برنامه علمی نمیتواند یک مجری معمولی باشد، پس مجری یک برنامه علمی و تهیهکننده میتوانند یکی باشند. مجری برنامه علمی باید تلویزیون را بشناسد.
اکنون بسیاری از مجری- کارشناسهای ما تلویزیون را نمیشناسند و بنابر این بهترین تهیهکننده برای یک برنامه علمی کسی است که تلویزیون را به عنوان یک پدیده فنی بشناسد. آموزش چنین افرادی نیز ساده است. یعنی میتوان برای متخصصان دانشگاهی دوره رادیو و تلویزیون گذاشت تا با اصول این کار آشنا شوند. این در شرایطی است که نگاه امروز ما به تهیهکننده برنامه علمی همان نگاه تهیهکننده فیلم است. در حالی که بسیاری از کشورها فیلمبردار علمی متخصص در اختیار دارند؛ ما چنین امکاناتی نداریم.
اساسا برنامههای علمی برای چه مخاطبانی ساخته میشود؟
پرسش جالبی است. برنامه علمی را میتوان در سطح پایینتری برای مخاطب عام تهیه کرد. منظور از مخاطب عام فردی است که می تواند از این تفکر علمی حتی در رانندگی استفاده کند. برنامه علمی فقط به بیان فرمولهای ریاضی و فیزیکی محدود نمیشود. باید تفکر ساخت یک برنامه علمی از نوع تفکر علمی باشد.
منظور این است که سازنده این برنامه باید مسائل را علمی ببیند و هدف ایجاد یک رابطه علت و معلولی در ذهن تماشاگر باشد ، نه رابطه تخیلی. اگر برنامه علمی درستی درباره ترافیک یا سوخت ساخته شود، می توان به موضوعاتی از قبیل تاثیر رانندگی بر کاهش مصرف سوخت، رعایت قوانین رانندگی در ارتباط با میزان آلودگی و نقششان در ابتلا به بیماریهای ریوی اشاره کرد. در انتهای یک برنامه علمی مخاطب باید یاد بگیرد بر دنیا عینیتی حاکم است.
نظر شما درباره برنامههای علمی گفتوگو محور چیست؟
به اجرا بستگی دارد. بسیاری از برنامههای گفتوگو محور از موفقترین برنامههای تلویزیونی بوده و اجرا و مجری مهم است. یکی از موفقترین برنامههای علمی دنیا در گذشته، برنامهای درباره جمعیت بود. این برنامه بخوبی کارگردانی شده بود.
پس لزوما گفتوگو و برنامههای گفتوگو محور خستهکننده نخواهد بود و به نوع اجرا بستگی دارد. از همه مهمتر مجری برنامه است. در بسیاری از برنامههای گفتوگو محور مجری به جای این که بخواهد برنامه را پیش ببرد، میخواهد توانمندیهای خود را به نمایش گذارد. مجری برنامههای علمی باید در اختیار موضوع برنامه باشد.
چرا پخش زنده برنامه آپولو تا این اندازه در آن زمان خبرساز شد؟
در حقیقت شرایطی که در آن زمان وجود داشت موجب خبرساز شدن برنامه و توجه مخاطبان به آن شد. در حقیقت این نخستین بار بود که یک برنامه علمی بهصورت زنده پخش میشد. آن زمان برنامههای تلویزیون از ساعت 19 تا 23 پخش میشد و این برنامه ساعت 11 صبح از تلویزیون پخش شد .
فکر میکنید تلویزیونهای دولتی باید برنامه علمی بسازند یا این که این مسئولیت باید به تلویزیونهای خصوصی واگذار شود؟
تلویزیونهای دولتی به دو دسته تقسیم میشود؛ بعضی از تلویزیونهای دولتی فقط برای تبلیغ دولت راهاندازی میشود.
گروه دیگر مانند تلویزیونهای دولتی کشور ما در کنار مسائل سیاسی به مسائل فرهنگی هم توجه دارند. اگر برنامههای علمی در این تلویزیونها مورد توجه قرار گیرد ، موفقتر است. تلویزیونهای خصوصی بهدنبال کسب درآمد هستند و برنامه علمی نمیتواند چندان درآمدزا باشد. دولت باید به ساخت برنامههای علمی بودجه اختصاص دهد.
و سخن پایانی؟
رقابت با برنامههای شبکههای ماهواره ای موجب شده است سطح برنامهها تا حد زیادی تغییر کند. این در حالی است که سطح بسیاری از برنامههای تلویزیون ما از نظر محتوایی از برنامههایی که از شبکههای ماهوارهای پخش می شود بالاتر است. مدیران میانی صدا و سیما باید از میان افراد برنامهساز انتخاب شوند که خوشبختانه این روزها تغییرات خوبی را در این زمینه شاهد هستیم.
نباید به مسائل فرهنگی دیدگاه کمی داشت و در کنار توجه به کیفیت برنامه باید برای مخاطب هیجان ایجاد کرد. در یک برنامه علمی نباید پایان برنامه برای مخاطب مشخص باشد.
اگر افرادی که به این موضوعات آگاه نیستند به عرصه برنامهسازی قدم بگذارند موفق نمیشویم. ما نباید برای رقابت با ماهواره برنامههای سبک بسازیم. برنامههای علمی فقط با صحبت و گفتوگو پیش نمیرود. باید هزینهای اختصاص داده شود تا این برنامه از رشد کیفی برخوردار شود.
باید برای برنامههای علمی و مستند هزینه کرد. ما برای ساخت سریالها هزینههای خوبی اختصاص میدهیم. شبکههای مطرح دنیا تولید را سرلوحه کارشان قرار دادهاند و بین برنامههای مختلف از سرگرمی تا برنامههای علمی و فرهنگی توازن خوبی دیده میشود. تعدد شبکههای تلویزیونی راهکار مناسبی برای رقابت با شبکههای ماهوارهای نیست. باید تولید و محتوای تولیدی را تقویت کنیم و در برنامهسازیها به این نکته مهم توجه داشته باشیم.
فرانک فراهانیجم / گروه دانش
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اکبرپور: آزادی استقلال را به جمع ۸ تیم نهایی نخبگان میبرد
در گفتوگوی اختصاصی «جام جم» با رئیس کانون سردفتران و دفتریاران قوه قضاییه عنوان شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی بیپرده با محمد سیانکی گزارشگر و مربی فوتبال پایه