چرا در نقاشی‌های نوین به طراحی توجه نمی‌شود؟

فرآیند «دیدن»

نقطه آغاز آموزش نقاشی به کودکان کجاست؟

پیکاسو شدن دلبندمان

همه ما حداقل یک بار نقاشی کردن را تجربه کرده‌ایم. نقاشی با آبرنگ، مداد رنگی، مداد شمعی و حتی مداد سیاه هر کس تجربه خاص خودش را دارد. خیلی‌هایمان هم در کلاس‌های نقاشی و طراحی شرکت کرده‌ایم، آن را ادامه داده یا نیمه‌راه رها کرده‌ایم، اما آنچه مهم است حس خوب نقاشی و آرامشی است که هنگام استفاده از رنگ‌ها برای نقاشی‌مان به آن دست می‌یابیم.
کد خبر: ۷۸۶۶۶۹
پیکاسو شدن دلبندمان

والدین دوست دارند این حس را در کودکان تقویت کنند تا آنچه را خود تجربه و در نیمه راه رها کرده‌اند برای آنها رقم بزنند، اما آنچه برایشان مبهم است چگونگی آغاز راه برای پیکاسو شدن کودک دلبندشان است.

اما والدین باید بدانند نقاشی ابتدا برای کودکان در حکم یک بازی است. شروع این بازی بسیار لذتبخش خواهد بود، اما اگر این اشتیاق درست هدایت نشود، شعله‌هایش خیلی زود خاموش خواهد شد.

تعالی کودک با آموزش هنر

کارشناسان حوزه نقاشی درباره چگونگی آموزش نقاشی به کودک و نوجوان نظرهای مختلفی دارند. آنها بر این باورند که نقاشی باعث رشد و تعالی می‌شود، پس باید اصول آن را رعایت کرد.

بهنام کامرانی، عضو هیات علمی دانشگاه هنر تهران در این خصوص می‌گوید: «انسان قبل از آن که بتواند بنویسد، نقاشی می‌کرد. درخصوص کودک نیز این گونه است. او نخستین نشانه‌ها را با دست، انگشت یا هر ابزاری که در دست داشته باشد بر کاغذ انتقال می‌دهد. در این میان نقاشی از آن جهت که با دست، سر و کار دارد بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد؛ اما هنر در رشد و تعالی کودک و دریافتش نسبت به جهان تاثیر بسزایی دارد.»

دست‌ورزی نقاشانه برای کودک شعف و کشف به همراه دارد که در دید او نسبت به جهان موثر است. او ادامه می‌دهد: «بعد از کشف خط، نقش و رنگ هر پیشرفتی که صورت می‌گیرد دریچه‌های جدیدی در دید او نسبت به محیط پیرامون باز می‌شود. هنر محیطی و استفاده از عناصر محیطی ارتباط کودک با طبیعت و مسئولیت‌پذیری او را بیشتر می‌کند.»

آموزش‌های متفاوت برای سنین مختلف

کودکان می‌توانند افکارشان را از طریق نقاشی سازماندهی کنند و مربیان نیز می‌توانند از طریق نقاشی مهارت‌های تصمیم‌گیری، مسئولیت‌پذیری، تقویت خلاقیت، مهارت‌های اجتماعی و عزت نفس را به کودکان بیاموزند.

این استاد دانشگاه به نکته مهمی اشاره می‌کند و می‌گوید: «کودکان زیر هشت سال نباید به صورت متعارف آموزش نقاشی ببینند و نباید به چارچوب‌های طراحی محدود شوند؛ چراکه کودکان به دلیل حس و ارتباطی که با اطراف دارند از نگاه‌های خاصی نسبت به محیط پیرامون خود برخوردارند. برخی نگاه هلیکوپتری دارند و همه چیز را از بالا می‌بینند یا آدم‌هایی را پشت دیوار یا در می‌بینند که برای بزرگسالان متعارف نیست. در چنین شرایطی اگر آموزش از تاکید بر چشم چشم دو ابرو گرفته تا القای رنگ اجسام به او بدهیم نگاه خلاقانه را از او می‌گیریم.»

تفاوت سن یعنی تغییر باورها، خیال‌ها و رویاها. مثلا باور و شناخت یک کودک شش ساله از دنیا با یک کودک یازده ساله متفاوت است. اولین گام برای آموزش درست، شناخت ابزار مناسب است؛ ابزاری متناسب با روحیات و توانایی‌های فیزیکی کودک. کامرانی با اعتقاد بر آن که کودکان در سنین سه و چهار سال درک خاصی از ابزار نقاشی ندارند، می‌گوید: «مداد شمعی، رنگ‌های انگشتی و گواش‌های مخصوص کودکان که روی پوست آنها تاثیر نداشته باشد، می‌تواند ابزار مناسبی برای شروع نقاشی در این سنین باشد. می‌توان مقواهای بزرگ را روی دیوار و زمین گذاشت تا بتواند تجربیات متفاوتی را پشت‌سر بگذارد و جسارت را در کودک به وجود آورد.»

مداد رنگی، آبرنگ، گواش یا پاستل!

این در حالی است که مداد رنگی اولین ابزاری است که اکثر مربیان و والدین آن را در دسترس خردسالان قرار می‌دهند، اما مدادرنگی به دلیل داشتن سر باریک، فاقد اثرگذاری سریع است در نتیجه فقط کودک را خسته می‌کند.

جلیل جوکار، نقاش، نگارگر و استادیار دانشگاه مناسب‌ترین سن برای آغاز آموزش نقاشی را ۹ و ۱۰ سال می‌داند. او با اعتقاد بر آن که تمام شاخه‌های هنرهای تجسمی پنج قدرت ذهنی را افزایش می‌دهد، اظهار می‌کند: «تفکر، تخیل، تجسم، ابتکار و انطباق که پایه‌های اصلی IQ را شکل می‌دهد، نه‌تنها برای یک هنرمند بلکه برای یک دانشمند نیز الزامی است از این رو هنر به مثابه پایه‌‌ اساسی تقویت IQ در کودک به شمار می‌رود.»

این هنرمند با تاکید بر آن که نقاشی بیش از دیگر حوزه‌های هنرهای تجسمی پنج قدرت ذهنی را پرورش می‌دهد، می‌گوید: «از این رو نحوه و چگونگی آموزش نقاشی اهمیت دارد. بهتر است کودک قبل از آن که با متریال مختلف ازجمله گواش، آبرنگ، اکریلیک، پاستل و... آشنا شود، دستشان با قلم‌مو و ذهنش با رنگ‌ها خو گیرد.»

او نیز معتقد است شناخت و ترکیب رنگ با خمیر راحت‌تر انجام می‌شود و استفاده از مداد رنگی دشوار است، چراکه رنگ کردن یک سطح با مداد ساعت‌ها طول می‌کشد و از حوصله کودک خارج است، اما خمیر بازی و ساخت حجم و سپس نقاشی از آن می‌تواند ذهن کودک را فعال کند، او را از فضای سه‌بعدی به فضای دو بعدی سوق دهد و تفاوت‌ها را به او بشناساند. مداد و مدادرنگی در سنین ۱۰ سال به بالا مناسب خواهد بود و هر چه نرم‌تر و پررنگ‌تر باشد بهتر است.

بازی و نقاشی

این استاد دانشگاه، شیوه‌های بازی گونه همراه با شعر و داستان را روشی جذاب برای آموزش نقاشی به کودکان می‌داند و معتقد است: «این روش قدرت تفکر، تجسم و تخیل کودکان را به کار می‌گیرد. می‌توان قصه را برای کودک تعریف کرد و از او خواست تا از آن نقاشی بکشد. باید توجه داشت که به او نگوییم چگونه قلم را در دست بگیرد یا چه رنگ‌هایی برای نقاشی خود استفاده کند. ممکن است آسمان در نقاشی کودکان صورتی باشد یا چهره‌ای چشم، گوش و دهان نداشته باشد. تمام این عناصر مفاهیم عاطفی در ذهن او دارد که باید مورد توجه قرار گیرد.» بهتر است آموزش نقاشی به کودکان به روش غیرمستقیم انجام شود. می‌توان از موسیقی، تئاتر، بازی، ‌قصه،‌ شعر و... برای این منظور استفاده کرد و فضایی به وجود آورد تا هنرجوی خردسال خود را با زبان تصویری آشنا کند. نقاشی یک زبان بین‌المللی است؛ زبانی برای گفتن ناگفته‌ها. البته کارشناسان و اساتید هنر یادگیری تمام تکنیک‌ها را برای نوجوانان پیشنهاد می‌کنند.

جوکار می‌گوید: «بهتر است آموزش تکنیکال نقاشی از طراحی آغاز شود؛ طراحی با مداد‌های گروه B و کنته، سپس می‌توان به سوی زغال و بعد از آن طراحی با آب مرکب پیش رفت. طراحی از حجم و ترکیب‌بندی نیز در مرحله بعد قرار دارد. سپس می‌توان وارد آموزش رنگ شد. در این مرحله نیز باید تکنیک‌های رنگی آموزش داده شود؛ آبرنگ، گواش، رنگ‌روغن، پاستل و... در کنار آن باید مطالعه نیز انجام شود. سبک شناسی تاریخ هنر، آشنایی با افکار و زندگی هنرمندان و در مراحل بالاتر فلسفه هنر قرار دارد.»

موزه‌گردی، شعر و قصه برای نقاش شدن

موزه‌گردی و حضور در آتلیه‌ها و گالری‌های هنری نیز می‌تواند نگاه و نگرش کودکان و نوجوانان را نسبت به نقاشی تقویت کند. موزه‌های لوور و متروپولیتن مملو از کودکانی است که با مربی خود برای دیدن آثار بزرگان هنر آمده‌اند.

اسرافیل شیرچی، پیشکسوت هنرهای تجسمی با اشاره به این مهم می‌گوید: «بارها شاهد حضور گروه‌های۲۰ تا ۳۰ نفره از کودکان چهار تا هفت ساله در موزه‌های مطرح دنیا بوده‌ام. آنها در مقابل چند اثر فاخر و باارزش روی زمین می‌نشینند و با نگاه کردن به آن و آموزه‌ها و قصه‌هایی که مربی برایشان تعریف می‌کند با احوالات، تفکر و اندیشه هنرمندان شاخص دنیا آشنا می‌شوند. با این روش ژرفای دید کودک نسبت به هنرهای تجسمی بیشتر می‌شود و شروع بسیار خوبی برای آشنایی کودکان با نقاشی و هنرهای تجسمی خواهد بود. موزه‌ها، گالری‌های هنری و نمایشگاه‌ها می‌تواند در این حوزه بسیار موثر عمل کنند.»

او در ادامه به آموزش نقاشی در مدارس و مجامع فرهنگی و هنری اشاره کرده و توضیح می‌دهد: «آموزش نقاشی در جوامع رسمی آموزشی کشور آن گونه که باید و شاید در کشف استعدادها کوشا نیست این در حالی است که آموزش و پرورش باید مرجع این حوزه در کشور باشد. باید توجه داشت که نباید تفکر و تمایلات کودک را در هنر محدود کرد. باید اجازه داد تکنیک‌های مختلف را تجربه و در نهایت به انتخاب خود دست یابد.»

آغاز طراحی با مداد روشی است که شیرچی به آن اعتقاد داد. او می‌گوید: «اگر شروع طراحی با زغال انجام شود به دلیل پهنای آن، انضباط در طراحی از بین می‌رود، اما مداد توانایی و ناتوانی را نمایان می‌کند. یک نوجوان باید با مبانی هنر، ابزار و رنگ‌ها به طور دقیق آشنا شود، سپس به سوی گرایش‌های مختلف پیش برود.»

معصومه دیودار /‌ جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها