ایران البته در مجموع 9 میلیون و 716 هزار بیسواد دارد که همه گروههای سنی را شامل میشود، ولی این سه میلیون و 456 هزار نفر، بیسوادان کمتر از 50 سال هستند که برنامههای ریشهکنی بیسوادی و محدودیتهای اجتماعی نیز دقیقا برای همینها تعریف شده است.
پس دولت فعلا با بیسوادان بالای 50 سال کاری ندارد، اما زیر پنجاه سالهها که انرژی و اشتیاق و دلایلشان برای باسواد شدن زیاد است در تیررس برنامهها قرار دارند که اینها نیز امسال و سال بعد را برای باسواد شدن فرصت دارند و اگر تا پایان 95 باز هم بر بیسوادی اصرار کردند آن وقت تحت سختترین محدودیتهای اجتماعی قرار میگیرند.
روز گذشته ایسنا خبری را به نقل از علی باقرزاده، رئیس سازمان نهضت سوادآموزی مخابره کرد که چند مورد از محدودیتها را تشریح کرده بود، از جمله این که بیسوادها گواهینامه رانندگی نمیگیرند و گواهینامهشان تمدید نمیشود، پروانه کسب نمیگیرند و جوازشان تمدید نمیشود و مددجویان تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی در صورتی مستمری دریافت میکنند که باسواد شوند.
پیگیریهای ما برای گفتوگو با علی باقرزاده و دریافت جزییات بیشتر از او دیروز میسر نشد و تماس ما با معاون آموزشی نهضت سوادآموزی نیز بینتیجه ماند، اما اطلاعاتی که عبدالله اسدی، رئیس اداره سوادآموزی منطقه 8 تهران و نیز حسن عربنژاد، رئیس اداره سوادآموزی منطقه 15 تهران در اختیار ما قرار دادند حاکی از پیشبینی 37 محدودیت اجتماعی است که از امسال بتدریج اجرا میشود و بعد از سال 95 نیز در ابعاد وسیعتری اعمال خواهد شد.
طبق اطلاعاتی که این دو مسئول در اختیار ما گذاشتند از این پس افراد دارای مدارک تحصیلی کمتر از ششم ابتدایی به هیچ عنوان در سازمانها، ادارات و موسسات دولتی و غیردولتی به کار گرفته نخواهند شد و ادامه همکاری نیروهای فعلی نیز منوط به باسوادی است. نکته این که افرادی که مدرک ششم ابتدایی ندارند حتی به صورت موقت و روزمزد نیز به کار گرفته نخواهند شد.
ممنوعیت دریافت و تمدید گواهینامه رانندگی، ممنوعیت دریافت و تمدید بیمهنامه شخص ثالث خودرو، ممنوعیت دریافت و تمدید جواز کار با خودروهای سبک و سنگین، ممنوعیت دریافت و تمدید پاسپورت، خروج از کشور و دریافت روادید نیز از محدودیتهای پیشبینی شده است. این در حالی است که در مصوبه دولت، نیروهای مسلح حق ارائه کارت پایان خدمت و معافیت به افراد بیسواد را ندارند.
علاوه بر این، آن دسته از اولیای دانشآموزانی که سواد ندارند در هنگام ثبتنام فرزندانشان شناسایی خواهند شد، چون همه اولیا موظفند مدرک تحصیلی خود را به مدرسه ارائه دهند (حداقل مدرک تحصیلات ابتدایی) و چنانچه فاقد مدرک باشند باید در دورههای سوادآموزی ثبتنام کنند تا فرزند آنها اجازه تحصیل داشته باشد.
همچنین درمورد آن بخش از جمعیت که به نوعی با جهادکشاورزی در ارتباط هستند اعم از کشاورزان، باغداران، دامداران و... تنها درصورتی از تسهیلات این وزارتخانه بهرهمند میشوند که مدرک تحصیلی خود و مدارکی دال بر باسوادی را ارائه دهند.
همچنین قطع یارانه فرد بیسواد، ممانعت از سند زدن به نام آنها، جلوگیری از ثبتنام فرزندان افراد بیسواد در آزمونهای مختلف و خودداری بانکها از ارائه تسهیلات به افراد بیسواد از جمله محدودیتهای شدیدتری است که در صورت مقاومت بیسوادان علیه آنها اعمال خواهد شد.
امسال که این محدودیتها پلهپله و با شیب ملایم اعمال شود حتما عدهای در مقابلش گارد خواهند گرفت و این کار را خلاف موازین اخلاقی و انسانی خواهند دانست. اما اگر بدانیم عده زیادی از افراد بیسواد از روی کاهلی تاکنون به سوادآموزی تن ندادهاند (و البته با وجود بیسوادی) کارشان هم پیش رفته آن وقت به دولت حق میدهیم که واکنشی قهری در مورد این افراد داشته باشد، ضمن این که سوادآموزی نعمتی است که به افراد هدیه میشود و مقاومت در برابر آن توجیه ندارد.
علاوه بر این نگاهی به آمارهای سال 93 ضرورت اعمال محدودیتها را جدیتر میکند، آماری که رئیس این سازمان ارائه داده و نشان میدهد سال گذشته فقط 443 هزار نفر تحت پوشش سوادآموزی قرار گرفتهاند و تنها 200 هزار نفر حاضر شدهاند در دورههای تکمیل و تحکیم ثبتنام کنند.
نگران نباشید، مشوق هم هست
روی خشک و جدی مصوبه تازه دولت در مورد بیسوادان، رافت و نرمی هم دارد که نامش مشوق برای مشتاقان سوادآموزی است. علی باقرزاده میگوید این مشوقها مالی است، به طوری که اگر کسی داوطلبانه در دورههای نهضت شرکت کند بعد از قبولی در آزمون 650 هزار تومان جایزه دریافت میکند.
اما عبدالله اسدی، رئیس اداره سوادآموزی منطقه 8 تهران به ما میگوید این مبلغ 720 تا 750 هزار تومان است که هدف اصلی نیز کار روی دانشآموزان است تا اگر پدر یا مادر بیسواد یا فامیلی بیسواد دارند آنها را آموزش دهند و خودشان این مبلغ را دریافت کنند.
این نیز مشوق نسبتا خوبی است، افراد هم باسواد میشوند و هم پولی به دست میآورند، از قید و بند محدودیتها نیز آزاد میشوند و در نهایت ایران نیز از بدنامی داشتن نزدیک به چهار میلیون بیسواد خلاص میشود البته اینها همه منوط به جدیت در کار است و سفت و سخت گرفتن نظارتها و کنترلها از سوی همه نهادها و مراجعی که مسئول رصد بیسوادی هستند تا بلکه عرصه بر جمعیت بیسواد تنگ شود و بدانند که بدون توانایی خواندن و نوشتن به زبان مادری از بسیاری از امتیازات اجتماعی بیبهره خواهند ماند.
مریم خباز - گروه جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد