عربستان این اقدام خود را با ائتلافی از کشورهایی به انجام میرساند که اکثریت جمعیتشان اهل سنت هستند و این تصور تقویت میشود که این اقدام بخشی از کشمکش منطقهای گستردهتری است که عربستان با ایران دارد؛ کشور قدرتمندی که بیشتر جمعیت آن را شیعیان تشکیل میدهند. این چنین است که در مناطق گوناگون خاورمیانه و در بازی شطرنج ژئوپلیتیکی بزرگتری که در جریان است، گرهی بزرگ بین ایران و عربستان افکنده شده است.
در میان فهرست کشورهایی که رسانههای رسمی عربستان مدعیاند در حمله به یمن «تمایل خود به مشارکت را نشان دادهاند»، پاکستان بسیار جلب توجه میکند. در بیانیهای که چندی قبل از طرف دفتر نوازشریف، نخستوزیر پاکستان صادر شد خبر از احتمال سفر هیات بلندپایهای از مقامات پاکستان به ریاض برای همکاری داده شد. با وجود این، چندان مشخص نیست آیا اسلام آباد تمایل واقعی برای حضور و عرضه منابع راهبردی برای جنگ در یمن را دارد یا خیر.
در بخشهایی از این بیانیه آمده بود: «نخستوزیر پاکستان علاقهمند به روابط نزدیک و برادرانه با عربستان و دیگر کشورهای خلیج (فارس) است و برای امنیت آنها اهمیت زیادی قائل است.»
این بیانیه افزود: «هر گونه تهدیدی علیه تمامیت ارضی عربستان پاسخ محکم پاکستان را به همراه خواهد داشت.» (از نظر نباید دور داشت که خود اقدام عربستان، دخالت در تمامیت ارضی کشور دیگری است.)
در تحلیلی دیگر، این رویه شاید به سیاست شخص نواز شریف مرتبط باشد، زیرا در پی کودتای نظامی که در سال 2000 به برکناری نخست وزیرپاکستان منجر شد، عربستان به نواز شریف امکان پناهندگی داد. سال گذشته نیز ملک سلمان، وزیر دفاع پیشین عربستان و پادشاه کنونی برای همراه کردن دولت نواز شریف برای پیوستن به فراخوان عربستان به برکناری بشار اسد، سفر نادر و غیرمتداولی به پاکستان داشت.
اما به هر حال روابط ریاض و اسلامآباد عمیقتر از آن چیزی است که اشاره شد؛ هر دو کشور دارای حکومتهای ایدئولوژیک هستند البته به روشهای منحصر به خودشان. آنها در طول سالها، نوعی روابط و مشارکت حیاتی را ایجاد کردهاند به طوری که به قول یکی از روسای سابق اطلاعات عربستان، روابط بین اسلامآباد و ریاض «احتمالا یکی از صمیمیترین روابطی است که بین دو کشور در جهان وجود دارد.» مشهورترین نشانه این روابط برمیگردد به حمایتها و کمکهای مالی عربستان که از طریق پاکستان به مجاهدین افغان، که در برابر اشغالگری شوروی در دهه 1980 مبارزه میکردند، رسانده میشد.
از سوی دیگر، منتقدان پاکستانی بر تاثیرات مخرب این کمکهای مالی و نیز ایدئولوژی وهابیت بر اسلام سیاسی در پاکستان تاکید دارند و تاسیس صدها مرکز آموزشی مذهبی را که اصطلاحا مدرسه نامیده میشود در کشوری با این تنوع ریشهدار در سنتهای اسلامی مورد انتقاد قرار میدهند. خشونتهای فرقهای که جان هزاران پاکستانی را در سالهای اخیر گرفته است به زعم این منتقدان ناشی از این حضور و کمکها بوده است.
البته پاکستان نیز تاثیرات متقابلی بر عربستان داشته است. در دهه 1960، پاکستان به برخی کشورهای نوظهور عرب در زمینه مسائل نظامی، کمکهای آموزشی ارائه میداد. حتی یک واحد از نیروهای نظامی پاکستان به دستور ضیاءالحق، رئیسجمهور وقت این کشور برای مقابله با مبارزان فلسطینی در اردن مستقر شدند.
در گزارشی که سال 2008 در موسسه بروکینگز به چاپ رسید، روابط نزدیک نظامی عربستان و پاکستان شرح داده شده که نشان از وجود زمینههای پیشینی برای اقدام کنونی پاکستان در یمن دارد. در بخشی از این گزارش چنین آمده است: «پاکستان برای دهههای متوالی کمکهای نظامی و کارشناسی را به عربستان عرضه داشته است. این همکاریها با کمک به نیروی هوایی سلطنتی عربستان برای بهرهبرداری از اولین جتهای جنگنده در دهه 1960 آغاز شد. در سال 1969 نیروی هوایی پاکستان خلبانانی را برای دفع حمله یمن جنوبی به مرزهای جنوبی عربستان اعزام کرد. در فاصله بین دهه 1970 و 1980 بیش از 15هزار نیروی نظامی پاکستان در عربستان و برخی از آنها به عنوان تیپ رزمی در نزدیکی مرز اسرائیل ـ اردن مستقر شدند.»
همچنین بر اساس گزارش مجله دیپلمات، مهندسان پاکستانی برای ساخت استحکامات در امتداد مرز جنوبی عربستان به این کشور کمک کردند. تا جنگ اول خلیج فارس هزاران سرباز پاکستانی همچنان در عربستان حضور داشتند. از آن سالها، تواناییهای ارتش عربستان به صورت قابل توجهی پیشرفت داشته است؛ چنانچه بتازگی این کشور به عنوان بزرگترین واردکننده سلاح در جهان شناخته میشود. با این حال هنوز نیروی انسانی پاکستان در کشورهای نفتخیز خلیج فارسکه اتباع خارجی اغلب طیف وسیعی از نهادهای دولتی را به کار میگیرند، حضور گستردهای دارند.
حکومت بحرین که از اقلیت اهل سنت تشکیل میشود هزاران پاکستانی را در سرویسهای امنیتی خود به استخدام گرفته است به طوری که در جریان تظاهرات دموکراسی خواهانه در سال 2011 در این کشور، دستورات آنها به تظاهرکنندگان به دو زبان انگلیسی و اردو صادر میشد. چنانچه یکی از فعالان سیاسی بحرین در سال 2011 به الجزیره گفت: «شیعیان ما نمیتوانند وارد نیروهای امنیتی کشورمان شوند در حالی که حکومت، نیروهایی را از خارج به استخدام در میآورد.»
این همه در حالی است که سیاستمداران اپوزیسیون در پاکستان به طور قابل درکی نگران وضع موجود هستند. بنا به گفته شیرین مزاری، رهبر جنبش عدالت در پاکستان: «با وجود تروریسم فرقهای داخلی در پاکستان، اسلامآباد نمیتواند از عهده درگیر شدن در تخاصمات شیعه ـ سنی در خاورمیانه و خلیج (فارس) برآید و باید کاملا بیطرف بماند.»
منبع: واشنگتن پست
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد