اما نکته اینجاست که سال آینده سال هرکدام از این گونههای جانوری که باشد فرقی نمیکند، زیرا اجداد این دو گونه، یعنی کل و قوچ اکنون شرایط شکنندهای دارند و از جمعیت ده هزار راسی آنها که تا چند سال پیش در بیشتر مناطق کشور قابل مشاهده بود، اکنون چیزی باقی نمانده و جمعیت آنها در مناطق حفاظتشده کشور نیز فراتر از یکصد راس برآورد نمیشود.
حدود 8000 سال از زمانی که تعدادی از بزهای کوهی و قوچهای وحشی اهلی شده و زندگی در کنار انسان را آغاز کردند، میگذرد. در این مدت زندگی این دو گونه که باید آنها را اجداد بز و گوسفندان به حساب آورد دستخوش حوادث زیادی شده، حوادثی که اگر جدی گرفته نشوند میتواند انقراض آنها را رقم بزند.
زیستگاه اصلی کل و بز مناطق صخرهای و صعب العبور است، مناطقی که هیچ حیوان دیگری نمیتواند زندگی را در آن تاب بیاورد، زیرا سمهای خاص کل و بزها به آنها این امکان را داده که براحتی روی صخرهها زندگی کنند.
هوشنگ ضیایی، استاد دانشگاه و کارشناس حیاتوحش درباره ویژگیهای گونه کل و بز به جامجم میگوید: به نر این گونه، کل گفته میشود و مادهها را بز مینامند، البته این گونه جانوری اسمهای مختلفی در ایران دارد از کل و بز گرفته تا بز وحشی و پازن.
به گفته وی چون کل در مواقع خطر پایش را به زمین میزند به آن لقب پازن نیز دادهاند.
در سالهای گذشته در بیشتر مناطق صخرهای کشور کل و بز قابل مشاهده بود. برای نمونه در مناطق جنوب فارس چندده هزار کل و بز وجود داشت یا در مناطق حفاظتشده بختگان بیشتر از ده هزار راس از این گونه زندگی میکرد.
ضیایی ادامه میدهد: افزون براین در بیستون کرمانشاه نیز جمیعت این گونه به ده هزار راس میرسید، اما اکنون براساس آخرین آمار در مناطق آزاد نسل این گونه منقرض شده و درمناطق حفاظتشده مانند بختگان نیز جمعیت این گونه زیر یکصد راس برآورد میشود.
تا مدتی پیش در منطقه بیستون به دلیل خصوصیات ویژهاش جمعیت کل و بز رشد خوبی داشت تا آنجا که بزرگترین کل دنیا در این منطقه شکار شد، گونهای که رکورد شاخ آن به 145 سانتیمتر رسیده بود، اما اکنون در این منطقه دیگر کل و بزی وجود ندارد.
قوچ و میش
هرچند بیشتر افراد براین باورند که سال 94 سال بز است، اما عدهای نیز هستند که ادعا میکنند سال پیش رو را باید سال گوسفند نامید، گونهای که اجدادش را باید قوچ و میشهایی دانست که در تپه ماهورها زندگی میکنند.
در کشورمان دو گونه قوچ و میش وجود دارد؛ قوچ و میش ارمنی در غرب ایران زندگی میکند و قوچ و میش اوریال نیز در شرق کشور. قوچ اوریال شاخهای پیچیدهای دارد، روی سینه این گونه موهای سفید بلندی به چشم میخورد و رکوردشاخ این گونه در کشورمان حدود 115 سانتیمتر ثبت شده است.
ضیایی درباره ویژگیهای قوچ و میش ارمنی عنوان میکند: شاخ این گونه رو به بالای سر پیچ خورده و در برخی مواقع دو سر شاخ به یکدیگر میرسد، لکه سفیدی نیز روی کمر قوچ و میش ارمنی وجود دارد.
به گفته وی در مناطق آزاد نسل این گونه از بین رفته و در مناطق حفاظت شده نیز تعداد آنها خیلی کاهش یافته است.
شکار بیرویه و تخریب زیستگاه
سال آینده به نام این دوگونه است، اما اگر در این سال توجه ویژهای به وضع شکننده آنها نشود، بعید نیست که در آینده نزدیک انقراض این دوگونه خبر ساز شود. به همین دلیل امسال باید برای رفع عوامل تهدیدکننده این دو گونه تلاش کرد.
ضیایی با بیان اینکه یکی از عوامل تهدید گونههای جانوری ضعف سازمان حفاظت محیطزیست است،اظهار میکند: برای نمونه تعداد محیط بانان در قبل از انقلاب 2500 نفر بود، اما اکنون که جمعیت کشور تقریبا دو برابر شده و افراد بیشتری به زیستگاهها دسترسی پیدا کردهاند، تعداد محیطبانان تغییر زیادی نکرده است.
این در حالی است که دسترسی مردم به اسلحه راحتتر شده تا آنجا که برخی کارشناسان هشدار میدهند که حدود یک میلیون قبضه اسلحه شکاری در دست افرادی است که کمترین اطلاعی از اصول اولیه شکار ندارند.
این کارشناس حیاتوحش یادآور میشود: افزون براین محیطبانان فعلی کارایی محیطبانان قدیم را ندارند، برخلاف اینکه افراد علاقهمند در بین محیطبانان وجود دارد، اما تعداد محیطبان بیتفاوت بسیار زیاد است.
به گفته وی محیطبانان کنونی ما یکچهارم کارایی محیطبانان سابق را ندارند.
علاوه براین باید هشدار داد که اکنون بیشتر زیستگاههای مناسب ازسوی دام اشغال شده به این شکل که گلههای گوسفند و سگهای گله به حیاتوحش اجازه نمیدهد به آبشخورها نزدیک شود. در مناطق کوهستانی نیز اجازه چرای دام داده میشود یا کمترین منطقه حفاظتشدهای در کشور وجود دارد که جادهای در میان ساخته نشده باشد به همین دلیل تا زمانی که این عوامل برطرف نشود نمیتوان به حفظ گونههایی مانند کل و بز یا قوچ و میش امیدوار بود.
مهدی آئینی
بازگشت ترامپ به کاخ سفید چه تاثیری بر سیاستهای آمریکا در قبال ایران دارد؟
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رضا جباری: درگفتوگو با «جام جم»:
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم: