برخی قاتلان پس از جنایت به جسد قربانی خود نیز رحم نمی کنند

جنایت‌های پس از قتل

«دیگر راز ما برملا شده بود، به همین خاطر او را کشتم تا همسرم متوجه ماجرا نشود، بعد هم جسدش را آتش زدم تا کسی راز جنایت را نداند.» این بخشی از اعترافات مرد متاهلی است که چندی قبل به دلیل ارتباط پنهانی با دختری نوجوان و قتل او، در برابر پنج قاضی جنایی پای میز محاکمه قرار گرفت.
کد خبر: ۷۷۹۳۱۲

کاظم که از تهدیدهای مهلا خسته شده بود، تصمیم گرفت به این رابطه پایان دهد. به همین دلیل بیستم فروردین امسال از دختر سیزده ساله خواست برای مصرف شیشه به ارتفاعات کوی فراز بروند. بعد از این که شیشه کشید از مهلا خواست دست از سر او بردارد، اما دختر نوجوان که فریب وعده‌های مرد بیست و هفت ساله را خورده بود، فقط به او می‌خندید. مرد جوان از روی زمین سنگی برداشت و با آن چند ضربه به سر مهلا زد. وقتی از مرگ او مطمئن شد، جسد را به آتش کشید.

آتش زدن جسد، مثله کردن، دفن جسد و.... یکی از روش‌های قاتلان برای از بین بردن آثار جرم است. آنها می‌دانند که پیدا شدن جسد مقتول باعث کشف راز قتل می‌شود، به همین دلیل سعی در از بین بردن جسد می‌کنند.

از سوی دیگر هم گاهی جنایت بر میت- اقدامی که قاتل روی جسد قربانی می‌کند- برای تخلیه کینه و انتقام است و قاتل برای این‌که نفرت خود را خالی کند دست به کارهایی هولناک می‌زند.

در این‌گونه پرونده‌ها پزشکی قانونی میزبان خانواده‌هایی می‌شود که هم باید با درد به قتل رسیدن عزیز خود کنار بیایند و هم با نگاه به پیکر سوخته‌اش، بسوزند و اشک بریزند. خانواده‌هایی که گاهی شاید سهم‌شان از جسد عزیزشان فقط یک بدن بی سر و دست باشد...

آتش‌افروزی برای سوزاندن جسد مرد بدهکار

اختلاف مالی مردی جوان با پسرخاله‌اش با قتل و سوزاندن جسد پیوند خورد. این جنایت فقط به خاطر یک میلیون و 800 هزار تومان رقم خورده است.

متهم به قتل که این پول را به پسرخاله‌اش قرض داده بود، وقتی برای بازپس‌گرفتن طلبش با او قرار ملاقات گذاشت هیچ‌کس تصور نمی‌کرد جنایتی هولناک رقم بخورد، اما او حاضر به پس دادن بدهی‌‌اش نبود. با هم درگیر شدند. مرد بدهکار روی زمین افتاده بود که ناگهان پسرخاله عصبانی با فشار دادن گلویش او را به قتل رساند. مرد خشن که از تصمیمش پشیمان نشده بود برای پاک کردن رد جنایتش نقشه‌ای هولناک‌تر کشید. جسد پسرخاله‌اش را در صندوق عقب خودروی دوستش گذاشت و به سمت بیابان‌های اطراف اسلامشهر حرکت کرد. در نزدیک یک کارخانه بستنی‌سازی بود که آتش افروخت و قربانی‌اش را در میان شعله‌های سوزان به آتش کشید تا آثاری از جسد برجای نماند.

راز این جنایت هولناک زمانی فاش شد که رفت و آمد مردی غریبه به خانه‌ای در نسیم‌شهر ظن همسایگان را برانگیخت. با کنجکاوی یکی از همسایه‌ها مشخص شد این مرد یک قاتل است که برای فرار از قانون به خانه دوستش پناه آورده بود.

همین موضوع کافی بود تا ماموران کلانتری 11 شهرستان بهارستان در غرب استان تهران برای دستگیری مرد فراری وارد عمل شوند. با دستگیری متهم مشخص شد جسد سوخته مرد بدهکار یک روز پس از جنایت کشف شده بود.

جسد تکه‌تکه شده در جوی آب

متهم این پرونده با سه داستان‌سرایی متفاوت قصد داشت از چنگال قانون بگریزد. بیست و یکم اردیبهشت 91 وقتی پسر جوانی به نام محسن به طرز مشکوکی ناپدید شد هیچ‌کس تصور نمی‌کرد او در خانه پسردایی‌اش به قتل رسیده باشد.

محسن که با همراه داشتن یک مجسمه طلا، پسردایی جوانش را به وسوسه انداخته بود خیلی زود قربانی جنایت بیرحمانه او شد. صحبت‌هایشان در رابطه با قیمت مجسمه و فروش آن به درگیری تبدیل شد. پسردایی عصبانی به او حمله کرد و درگیری شدت گرفت. محسن روی زمین افتاده بود که با شلیک مرگبار اسلحه شکاری پسردایی‌اش به قتل رسید. مرد خشن برای پاک کردن رد این جنایت خانوادگی تصمیم گرفت جسد محسن را تکه‌تکه کرده و در جوی آب رها کند. رازگشایی از این حادثه همزمان با شکایت خانواده محسن مبنی بر ناپدید شدن پسرشان آغاز شد تا این‌که در تحقیقات فنی کارآگاهان مشخص شد محسن آخرین بار به دیدن پسردایی‌اش رفته است.

همین موضوع کافی بود تا ماموران پسر مرموز را بازداشت کنند. او که هرگز تصور نمی‌کرد راز جنایتش برملا شده باشد سه ادعای متفاوت از روز جنایت را پیش روی قضات قرار داد، تا این‌که در آخرین جلسه دادگاه کیفری، قضات متهم را به قصاص محکوم کردند.

عشق آتشین

مرد شیشه‌ای که با دختر جوانی رابطه دوستی برقرار کرده بود وقتی خودش را در مخمصه دید جنایت آتشینی را رقم زد.

این مرد متاهل بود و از مدت‌ها قبل سر راه دختری جوان قرار گرفت، ابراز علاقه کرد و در عرض مدتی کوتاه به او نزدیک شد. وعده‌های فریبکارانه پسر شیشه‌ای آن‌قدرها دوام نداشت و وقتی در برابر عشق پاک دختر جوان قرار گرفت زندگی‌اش را در خطر دید و تصمیم گرفت او را از سر راهش بردارد.

همین ماجرا باعث شد تا او نقشه از بین بردن دختر را طراحی کند. به همین خاطر دختر جوان را به پارکی جنگلی در غرب تهران برد و به قتل رساند. او پس از جنایت برای افشا نشدن راز جنایت، جسد را به آتش کشید.

قاتل پس از محاکمه در دادگاه کیفری استان تهران به قصاص محکوم شدکه قضات دیوان عالی کشور حکم را تائید کردند.

پاک کردن ردپای جنایت با اره‌برقی

مادر و دو دختر جوانش برای خارج کردن جسد مرد خانواده او را با اره برقی تکه‌تکه کردند. جنایت عجیبی که بیست و دوم تیر در خانه‌ای حوالی نواب رقم خورد آن‌قدر هولناک بود که هیچ‌کس تصور نمی‌کرد عاملان این جنایت هولناک، همسر و دو دختر مقتول بوده‌اند.

آغاز این جنایت با نقشه مسموم کردن شوهر میانسال توسط همسرش آغاز شد. وقتی مرد بیهوش روی زمین افتاد زن خشمگین در حالی که نفرت وجودش را گرفته بود طنابی را محکم‌ به دور گردن شوهرش پیچید. چند دقیقه بعد با قتل شوهرش پا به دنیای جنایتکاران گذاشت و حالا تنها دغدغه‌اش دخترانش بودند تا این‌که دو دختر این زوج در جریان جنایت هولناک مادرشان قرار گرفتند.

آنها که هرگز باور نداشتند به این سادگی زندگی‌شان از هم پاشیده برای نجات مادرشان از مجازات مهر سکوت به لب زدند. ۲۴ ساعت با جسد پدر زندگی کردند. بوی جسد فضای خانه را پر کرده بود و به همین دلیل برای خارج کردن جسد پدرشان به بیرون تصمیم عجیبی گرفتند.

دو خواهر جوان با خرید اره‌برقی جسد پدرشان را داخل حمام بردند، تکه‌تکه‌اش کردند و در نایلون پیچیدند، اما این همه ماجرا نبود و دختر کوچک خانواده که دیگر توان ادامه این جنایت هولناک را نداشت پلیس را در جریان ماجرا قرار داد و به این ترتیب راز این قتل خانوادگی برملا شد.

نگاه کارشناس1

دیه برای کارهای خیریه

نورالله عزیزمحمدی/ قاضی دادگاه کیفری: انگیزه اصلی جنایت بر میت اغلب از بین بردن یک سری آثار جرم است، برای مثال چند هفته پیش قاتلی در کوی فراز دختری سیزده ساله را به نحوی سوزانده بود که تمام بدنش از بین رفته بود. آنچه اثبات می‌شد این بود که به این دختر سیزده ساله تجاوز شده و قاتل نمی‌خواسته آثار تجاوز باقی بماند.

البته یک عده دیگر هم هستند که جنازه را می‌سوزانند تا شناسایی نشود و قاتل بتواند رد گم کند، در هر صورت هر کسی که چنین حرکتی می‌کند باید انگیزه‌ای داشته باشد، این انگیزه یا می‌تواند مسائل ناموسی و عاطفی باشد یا تنفر و کینه. در واقع قاتل با سوزاندن یا تکه تکه کردن جسد یا قصد خالی کردن خشم و نفرت خود را دارد یا می‌خواهد پس از ارتکاب جنایت آثار باقی مانده را از بین ببرد.

البته در بحث مثله کردن جنازه باید به این نکته اشاره کرد که این اقدام زمانی صورت می‌گیرد که قاتل بخواهد جنازه را از نقطه‌ای به نقطه دیگر منتقل کند، به همین دلیل این کار را می‌کند تا براحتی بتواند آن را با خود حمل کند. ما گاهی اوقات با جنازه‌هایی رو به رو می‌شویم که بدون سر یا دست و پا است یا بالاتنه کشف شده اما باقی بدن متوفی هیچ وقت پیدا نشده است.جنایت بر میت اقدامی است که علاوه بر مجازات قصاص، دیه هم دارد، به این صورت که اگر جنازه بسوزد یک دهم دیه باید پرداخت شود یا اگر دست جدا شود، یک بیستم دیه از قاتل گرفته می‌شود، اما این دیه به اولیاء دم داده نمی‌شود بلکه صرف امور خیریه و بدهی‌های متوفی خواهد شد.

نگاه کارشناس2

راهی برای تخلیه روانی

دکتر علی نجفی‌توانا/ جرم‌شناس: جنایت بر میت یا به اصطلاح ضرب و جرح، مثله کردن، آتش زدن یا در اسید حل کردن و از بین بردن اصل جرم قتل به علل مختلفی انجام می‌شود. در جرائمی با نقشه و اندیشه قبلی یا در قتل‌هایی که شخص با گرفتن پول یا به دستور اشخاص معینی مرتکب جنایت می‌شود اقداماتی مانند از بین بردن جنازه برای رد گم کردن یا از بین بردن آثار جرم موضوعی تکراری است. برای مثال قاتل سوژه مورد نظر خود را با سم، اسلحه سرد یا گرم می‌کشد و پس از آن تلاش می‌کند با اقداماتی مانند آتش زدن جسد، آثار جرم را پاک کند.

در قتل‌های خانوادگی، عشقی یا عاطفی اغلب برای خالی کردن مابقی حس انتقام و ارضای حس روحی و روانی متهم، بارها دیده شده که بعد از کشتن شخصی او را تکه تکه می‌کنند تا در واقع به نوعی حس کینه‌جویی، عقده و نفرت خود را خالی کنند.

در برخی موارد هم قاتل به دلیل انتقام یا داشتن مشکلات روحی و روانی اقدام به سوزاندن جسد می‌کند. در اقداماتی که از روی کینه توزی یا نشان دادن تنفر نسبت به قربانی باشد، بحث بیماری‌های روحی و روانی مطرح است، اما در قتل‌های خانوادگی یا عاطفی، شخص به دلیل دشمنی قبلی با مقتول یا مقتوله اقدام به قتل می‌کند و پس از آن تلاش دارد به هر نحوی شده آثار جرم را از بین ببرد.

متأسفانه برخی افراد دارای سطح تحمل پائینی هستند و در برابر هر کنشی که برخلاف میل آنهاست سریع واکنش نشان می‌دهند. خشم و عصبانیت قابل حذف نیست، اما نکته مهم قدرت کنترل آن است، فرد باید یاد بگیرد چگونه رفتارهای خود را کنترل و عصبانیتش را کاهش دهد. تکنیک‌هایی برای کنترل خشم وجود دارد که از مهم‌ترین آن می‌توان به نصیحت‌پذیری، آرام‌سازی محیط، شناسایی علت عصبانیت و قدم زدن اشاره کرد.

نگاه کارشناس3

آثار جرم را از بین می‌برند

عبدالصمد خرمشاهی/ وکیل پایه یک دادگستری: وقتی جنایت بر میت رخ می‌دهد چند موضوع مطرح می‌شود، اول این‌که فرد جانی به دنبال این بوده تا کینه و تنفر شدیدی را که نسبت به متوفی داشته خالی کند و فقط کشتن طرف مقابل راضی‌اش نمی‌کند.

در برخی موارد هم افرادی بوده‌اند که مرتکب قتل شده‌اند، اما آن‌قدر عصبی بودند که پس از کشتن فرد متجاوز هم خشم‌شان فروکش نکرده و به همین دلیل جسد را به آتش کشیده یا کرده‌اند. در مقابل این گروه، افراد دیگری هستند که شخصی را مورد آزار و اذیت قرار داده‌اند و برای این‌که آثار آن از بین برود جسد را می‌سوزانند.

البته در این میان افرادی هم هستند که به دلیل ناراحتی‌های روحی و روانی مرتکب جنایت بر میت می‌شوند و از این کار لذت می‌برند و به نوعی از لحاظ روحی و روانی تسکین پیدا می‌کنند.

در موارد بیشتری فرد قاتل برای این‌که آثار جرم را از بین ببرد جسد را مثله می‌کند یا می‌سوزاند. پرونده‌های متعددی وجود داشته که فرد برای این‌که جرم کشف نشود قربانی را تکه تکه کرده و هر بخش از بدن جسد را در گوشه‌ای دفن کرده است.برای مثال چند سال قبل خبری در صفحه حوادث روزنامه‌ها منتشر شد و حکایت از این داشت که یک زن پاکستانی برای رهایی از آزار و اذیت‌های همسرش اقدام به قتل او می‌کند و پس از تکه تکه کردن جسد، آن را داخل ظرفی می‌پزد تا شواهد قتل را از بین ببرد.

نگاه کارشناس4

جنبه‌های روانی دیده شود

قاضی ولی‌الله حسینی/ دکترای جرم‌شناسی: زمانی که جنایت بر میت رخ می‌دهد ما موضوع را از دو جنبه بررسی می‌کنیم، جنبه اول مربوط به کشف علمی جرائم و جنبه دوم مربوط به مصادیق جرم‌شناسی می‌شود، البته در این میان نباید از جنبه‌های اجتماعی و روانی جرم غافل بود.

از منظر کشف جرم، معمولاً قاعده‌ای وجود دارد که مجرم همیشه پس از ارتکاب جرم سعی می‌کند همه آثار را از بین ببرد و ردپایی از خود به جا نگذارد، به عبارتی وقتی مجرم تلاش می‌کند ادله‌ای را با عجله از بین ببرد در همان زمان آثاری را از خود به جا می‌گذارد و پلیس هم از همین ردپاها استفاده می‌کند.

از این منظر وقتی شخصی جرمی را مرتکب می‌شود، در مواقعی که احساس می‌کند کسی غیر از خودش یا مقتول از آخرین صحنه ملاقاتشان مطلع نیست، آنجا سعی می‌کند آثار قتل را از بین ببرد که یکی از ساده‌ترین راه‌ها این است که جسد را می‌سوزاند، در آب غرق می‌کند، مثله می‌کند یا در فاضلاب معدوم می‌کند که در پرونده‌های جنایی ما هر چهار مورد را داشته‌ایم.

اما جنبه‌های اجتماعی و روانی ماجرا بی‌ارتباط با وقوع این عمل نیست، برای مثال زن یا مردی به همسر خود خیانت می‌کند. در این شرایط قاتل آن‌قدر تحت تأثیر مسائل اجتماعی و روانی قرار می‌گیرد که تنها مرگ را برای فرد کافی نمی‌داند و فکر می‌کند سوزاندن جسد راه بهتری است، در اینجا قاتل نمی‌خواهد آثار جرم را از بین ببردبلکه به دنبال انتقام و مجازات مضاعف برای فرد مقابل است.

حالا اگر بخواهیم از منظر روانی موضوع را بررسی کنیم باید بگوییم مرتکبین این‌گونه جرائم افرادی بوده‌اند که در کودکی مورد آزار و اذیت شدید قرار گرفته‌اند و به قدر کافی انگیزه روانی دارند و پس از قتل به سوزاندن یا تکه تکه کردن جسد مقتول اقدام می‌کنند، در مورد بیجه که پس از تعرض به کودکان آنها را می‌کشت و دفن می‌کرد، بحث روانی صدق می‌کند. در پایتخت بیشتر جنایات بر میت با هدف از بین بردن آثار جرم صورت می‌گیرد، البته برای جنایت بر میت مجازات خاصی در نظر گرفته نشده و فقط دیه گرفته می‌شود.

سعیده اسدیان

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها