کیهان:این هم رفراندوم
«این هم رفراندوم»عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم حسین شریعتمداری است که در آن میخوانید؛«برتولت برشت» میگفت «میتوان برای یکبار به همه دروغ گفت و میشود برای همیشه به یک نفر دروغ گفت، اما نمیشود برای همیشه به همه دروغ گفت.». اشاره برتولت برشت به این واقعیت در شرایط خاص دوران حیات وی (1898 تا 1956) یعنی نزدیک به 60 سال قبل بوده است که هنوز «عصر انفجار اطلاعات» آغاز نشده بود و جاده اطلاعرسانی به قول نظریهپردازان موسوم به «اصحاب فرانکفورت» جاده یکطرفه و تحت مدیریت غرب بود. امروز اما هیچ رخدادی در هیچ نقطه از نگاه دیگران مخفی نمیماند و یا دستکم این که نمیتواند مانند گذشته، برای مدتی طولانی پنهان بماند.
روز یکشنبه هفته جاری - 19 بهمنماه 93- رهبر معظم انقلاب در دیدار فرماندهان و پرسنل نیروی هوایی ارتش با اشاره به اظهارات چند روز قبل دیوید کوهن، یکی از مقامات آمریکایی که گفته بود؛ «تحریمهای اقتصادی دست ایران را بسته است، آنها گیر افتادهاند و تیم مذاکرهکننده ایران با دستهای بسته در مذاکرات حاضر میشود»! خطاب به وی - بدون ذکر نام - فرمودند؛ «در روز 22 بهمن شما خواهید دید که ملت ایران چه حضوری خواهد داشت و آن موقع معلوم خواهد شد که آیا ملت ایران دست بسته است؟...»
دیروز مردم با حضور حماسی و چند ده میلیونی خود در سالروز پیروزی انقلاب اسلامی آرزوهای بارها اعلام شده آمریکا و متحدانش را به قول حضرت امام(ره)، زیرگامهای استوار خود لگدمال کردند و با شعارهایی نظیر «ماانقلابیهستیم»، «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند»، «نه تحریم نه ذلت، مذاکره با عزت»، «نرمش کافی است، قهرمانی کنید» و خروش سراسری «مرگبر آمریکا» بر ایستادگی خود در مقابل زورگوییها و باجخواهیهای نظام سلطه جهانی تاکید ورزیدند و در عمل نشان دادند حق با رهبر معظمانقلاب است که «دستهای ملت بسته نیست و آن طرفی که گیر افتاده، آمریکاست» و... در اینباره گفتنیهایی هست؛
1- طی نزدیک به 300 سال گذشته که دنیا شاهد چند انقلاب بزرگ بوده است- از انقلاب کبیر فرانسه در سال 1799 میلادی تاکنون - هیچ انقلابی را نمیتوان آدرس داد که در گذر زمان به تدریج کمرنگ نشده و نهایتا به یک «خاطره تاریخی» تبدیل نشده باشد و در این میان فقط - تاکید میشود فقط به فقط - انقلاب اسلامی در ایران است که نه تنها در گذر ایام رنگ نباخته بلکه علیرغم توطئهها و کینهتوزیهای بیوقفه دشمنان بیرونی و دنبالههای داخلی آنان، بر دامنه و ژرفای آن افزوده شده است و به قول حضرت آقا آنان که توهم کمرنگ شدن انقلاب اسلامی درگذر زمان را میپراکنند باید به این پرسش پاسخ بدهند که، اگر چنین است، چرا دشمنیهای نظام سلطه با ایران اسلامی نه فقط کاسته نشده بلکه همه روزه شتاب و دامنه بیشتری یافته است؟ و به گفته امام راحل(ره) خطاب به آمریکا؛ «اگر میگوئید اتفاق مهمی نیفتاده است، پس چرا اینهمه هیاهو میکنید»؟! و این اظهارنظر از «ایمانوئلوالرشتاین» جامعهشناس بلند آوازه آمریکایی که از قضا، به جمهوری اسلامی ایران کمترین علاقهای ندارد، نیز خواندنی است. والرشتاین میگوید؛ تحقیقات و بررسیهای من- و نه تحلیل و تفسیر وی- نشان میدهد که تمامی دکترینها - گفتمانها و نسخههای حکومتی- بعد از پدید آمدن به مرور رنگ باخته و نهایتا از میدان بیرون رفتهاند، غیر از دکترین «ولایتفقیه» ]امام[خمینی که نه فقط کمرنگتر نشده بلکه در گذر زمان بر اهمیت آن افزوده شده و ملتهای دیگر را به خود جذب کرده است.
2- در تمامی طول تاریخ چند صد سال اخیر، هیچ انقلاب و نظام برخاسته از آن را نمیتوان یافت که بعد از پیروزی، حتی برای یکبار هم به مردم و ملتهای تحت پوشش خود اجازه داده باشد با حضور میدانی درباره مقبولیت و یا مشروعیت آن اظهارنظر کنند و البته، برخی از کشورها، سالگرد انقلاب و یا سالگرد روی کار آمدن نظام حکومتی خود را به گونهای تشریفاتی و با برپایی مراسم دولتی و نه مردمی، آنهم در مقیاس یک مراسم رسمی و کمدامنه، جشن گرفتهاند. و اما، در همه جهان- تاکید میشود همه جهان- تنها انقلاب اسلامی ایران و نظام برخاسته از آن است که سالگرد پیروزی آن با حضور تودههای چندده میلیونی مردم گرامی داشته میشود و ملت با حضور همه ساله پرشورتر از سال قبل، وفاداری خود به انقلاب و نظام را اعلام میکنند و بر مقبولیت و مشروعیت آن تاکید میورزند. حتی زیر بمبارانها و موشکپرانیهای دشمن و یا شرایط خاص جوی نظیر برف، باران، سرمای سخت و...
3- سه سال قبل، «دبورا سالامون» نویسنده و تحلیلگر صاحبنام روزنامه آمریکایی واشنگتنپست نوشته بود «ما آمریکاییها طی 3 دهه گذشته درباره ایران به خودمان دروغ گفتهایم. رسانههای آمریکایی براساس یک توافق نانوشته از پوشش خبری درباره واقعیتهای ایران بعد از پیروزی انقلاب خودداری کردهاند و در تحلیل رخدادهای این کشور انقلابی و مسلمان به گفتهها و نوشتههای طیفی از مخالفان ایران در داخل و خارج مراجعه کردهاند و این در حالی است که مخالفان جمهوری اسلامی به جای انعکاس واقعیتها، رویاهای تحقق نیافته خود را درباره ایران بازگو میکنند و نتیجه آن که امروز با ایرانی روبرو هستیم کاملا متفاوت با تصویری که از آن ارائه کردهایم و در چالش با ایران به چاهی افتادهایم که خود حفر کردهایم».
«توماس فریدمن» سرمقالهنویس مشهور روزنامه نیویورکتایمز اظهارات همکار خود را تائید کرده و مینویسد؛ «ما در تحلیل ایران به جای درک آنچه تودهها میخواهند به سراغ گروههای مخالف جمهوری اسلامی رفتهایم، گروههایی که ساخته و پرداخته خودمان بودند، تصور ما این بود که انقلاباسلامی ایران هم مانند سایر انقلابها بعد از مدتی به دو بخش موافق و مخالف تبدیل میشود و با یک جریان مردمی روبرو خواهیم شد که از انقلاب ترجمهای همراه و همساز با آمریکا خواهد داشت و میتوانیم با حمایت از این جریان باردیگر ایران خارج شده از بلوک غرب را به این اردوگاه برگردانیم و از این واقعیت غافل بودیم که مخالفان انقلاب ایران در مقایسه با تودههای طرفدار انقلاب تا چه اندازه کوچک و غیرقابل محاسبه هستند».
4- مردم دیروز در سالروز پیروزی انقلاب اسلامی با حضور حماسی و چندده میلیونی در سراسر کشور بر باورهای عمیق خود به آموزههای اصیل انقلاب اسلامی و پیوند خویش با امام راحل(ره) و خلف حاضر او تأکید ورزیدند و اینبار، باز هم گستردهتر و پردامنهتر از هر سال...
اکنون میتوان به وضوح و بدون کمترین ابهامی نتیجه گرفت که؛
الف: حتی اگر رسانههای غربی و عبری و عربی هم واقعیت حماسه بزرگ دیروز و خواستهها و مطالبات صریحا اعلام شده مردم را برای افکارعمومی ملتهای خود سانسور کنند، مقامات سیاستساز آمریکا و متحدانش به یقین پیام دیروز ملت را دریافت کرده و از این واقعیت غیرقابل انکار باخبر شدهاند که مردم ایران یکپارچه و یکصدا در مقابل زورگوییها و باجخواهیهای آنان ایستاده و خواهند ایستاد، بنابراین به طور طبیعی کفه خود را در چالشهای مختلف کموزنتر از ایران اسلامی ارزیابی میکنند. این واقعیت بایستی از سوی مسئولان محترم کشورمان در هر سطح و جایگاهی که هستند مورد توجه قرار گرفته و عملیاتی شود و از موضع برتر در مقابل حریف ظاهر و حاضر شوند.
ب: مردم با شعارهای برخاسته از شعور «مرگ بر آمریکا» نشان دادند که همصدا با امام راحل(ره) و خلف حاضر او، آمریکا را دشمن اصلی و غیرقابلاعتماد میدانند و بر این باورند که به قول حضرت امام(ره) باید هرچه فریاد دارند بر سر آمریکا بکشند و از کینهتوزیهای آن غافل نباشند. بنابراین هیچکس حق ندارد، خواستار حذف شعار مرگ بر آمریکا شود و یا آمریکا را «کدخدای جهان»! تلقی کرده و گشایش اقتصادی و سیاسی را در جلبنظر آمریکا! بداند!
ج: برخلاف آنچه مقامات و رسانههای آمریکا و متحدانش در شیپورهای فریب خود میدمند و سران و اصحاب وطنفروش فتنه در پی القای آن هستند، مردم این مرز و بوم در باورهای خود به اسلام و انقلاب و نظام و آموزههای آن یکپارچه و همصدا میباشند و سلیقههای متفاوت سیاسی فقط در این بستر واحد تعریف میشوند، نتیجه آن که؛ دنبالههای داخلی دشمنان بیرونی در حلقه تودههای عظیم مردم قابل تعریف نیستند که برخی به غفلت و شماری به حیلت، نظر دشمن پسند این گروه کم شمار و اندک را از طریق رسانههایی که در اختیار دارند به عنوان دیدگاه و نظر بخشی از ملت قلمداد کرده و برای این ورشکستگان به تقصیر در پستهای مدیریتی نظام، سهمی قائل باشند.
د: تودههای چند ده میلیونی مردم در حماسه حضور دیروز، دیدگاه و نظر خود را درباره چالش هستهای و مذاکرات پیشروی به وضوح و بدون کمترین ابهامی بیان داشتند و رفراندوم مورد نظر رئیسجمهور محترم با شفافیت و صراحتی مثالزدنی و ماندگار صورت پذیرفت. نتیجه این رفراندوم آن که؛ حاضر نیستند امتیاز نقد بدهند و وعدههای «نسیه» تحویل بگیرند. راهکار گشایش اقتصادی را در مراجعه به ظرفیتهای داخلی - اقتصاد مقاومتی - میدانند و نه در چالش هستهای، اگرچه با شعار «نه تحریم، نهذلت ، مذاکرهباعزت» از مذاکره به شرط حفظ عزت نظام رویگردان نیستند ولی معتقدند در فرمول حکیمانه «نرمش قهرمانانه»، سهم «نرمش» به اندازه کافی- و شاید هم بیشتر - ادا شده است و اکنون نوبت به «قهرمانی» رسیده است. و اینکه، در مذاکرات هستهای پیشروی از تیم مذاکرهکننده که آنان را فرزندان انقلاب میدانند انتظار صلابت دارند و...
5- حمل تصاویر و پلاکاردهایی در حمایت از حزبالله، مقاومت فلسطین، انقلابیون یمن و... در حماسه حضور دیروز، تاکیدی بود بر تکثیر ایران اسلامی و تبدیل ملتهای مسلمان به امت اسلامی که این خواست مردم باید در سیاست خارجی مسئولان محترم جایگاه ویژه خود را داشته باشد.
خراسان:با انقلاب می مانیم؟
«با انقلاب می مانیم؟»عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم امیرحسین یزدان پناه است که در آن میخوانید؛همیشه روزها و شرایط سخت، نقاط عطف تاریخ شده اند. آن جایی که به خاطر فشار سختی ها و شرایط کسی باور نمی کند، خستگی های روزمره را آرامش شبانگاهی در انتظار است و سیاهی شب قطعا به سپیدی آفتاب پیوند می خورد، بی شک تاریخ ساخته می شود. آن جایی که در «لیلة المبیت» حضرت علی(ع) به جای پیامبر(ص) در بستر او می آرمد تا رسول ا... به سلامت از مکه خارج شود، آن جایی که در «شعب ابی طالب» تازه مسلمان ها به همراه پیامبر اکرم (ص) 3 سال را در محاصره اقتصادی به سربردند؛ یا آن جایی که تعدادی اندک همراه با حسین بن علی(ع) مناسک حج را به دستور امام خود ناتمام می گذارند و راهی نینوا می شوند و... نمونه هایی است از روزها و شرایطی سخت که انسان مردد می ماند بین اطاعت از دستوری که به ظاهر اجرای آن انجام نشدنی است و با سنجش عقلِ معاش، باید تصمیم مخالف آن بگیری اما وقتی روزها و سال ها می گذرد، آشکار می شود که پیروزی در اجرای آن تصمیم سخت و ناشدنی پنهان بود و آن ها که پای سختی ها مانده اند، هم تاریخ را ساخته اند هم نقطه عطفی شده اند برای آن که جلوی کژروی ها را بگیرند. تاریخ پر است از این روزها و شرایط سخت. لازم هم نیست خیلی به عقب بازگردیم. همین تاریخ معاصر خود ما می تواند بهترین نمونه از پایبند بودن مردم به دستورات رهبرشان باشد.
مثلا وقتی در 19 بهمن 1357 جمعی از همافران ارتش پهلوی نزد امام رفتند و آن صحنه تاریخی را خلق کردند، مگر می دانستند که قرار است 3 روز دیگر انقلاب پیروز شود؟ برای ما که 36 سال بعد داریم مطالعه می کنیم، شبیه یک داستان شیرین است که روند انقلاب را شدت بخشید اما برای آن ها که جزو نخبه ترین نظامیان ارتش پهلوی بودند، تصمیم آن روز سخت بود تاجایی که حتی هیچ کس عکس روی جلد روزنامه ها از بیعت با امام را باور نمی کرد تازمانی که شهید مفتح آن را تایید کرد. یا روز 21 بهمن 57، وقتی امام خمینی در رابطه با حکومت نظامی اعلام شده از طرف فرماندار نظامی تهران، آن را ملغی اعلام کردند، پذیرش این اعلامیه امام به همین راحتی نبود و برخی خواستند نظر امام را عوض کنند. حرف امام امت اما در مقابل این اعتراض ها قاطع بود و اصرار داشتند که مردم حکومت نظامی را بشکنند.
آن هم در شرایطی که «رژیم در تدارک یک کودتای نظامی بود و سپهبد رحیمی، فرماندار نظامی تهران، طی دستورالعملی به یگان های تابعه خود، از آن ها خواسته بود تا بی درنگ کلیه رهبران نهضت را دستگیر و با هواپیما به یکی از جزایر منتقل کنند و ...»(1) اما از آنجایی که ایستادگی در سختی ها و گذشتن از عافیت ها تاریخ را می سازد، در روزی که به روایت آمار 126 تن به شهادت رسیدند مردم مقابل تانک های رژیم پهلوی، آن هم با دست های خالی، ایستادند چون امام شان گفته بود؛ چون دیده بودند تحقق وعده الهی را که اگر حق را در سخت ترین شرایط حمایت کنی، خدا هم قدم هایت را مستحکم می کند و به یاری ات می آید: «... إِن تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرکُم وَیُثَبِّت أَقدامَکُم» (سوره محمد/آیه 7) انقلاب ما از این تصمیم ها و ایستادگی ها کم ندارد، آن جایی که امام فرمود: «تا فردا سوسنگرد باید آزاد شود» یا «حصر آبادان باید شکسته شود» آن هایی که در میدان نبرد بودند می دانند که اجرای این دستور چقدر سخت بود و حتی ناشدنی به نظر می رسید اما آزادی سوسنگرد و به خصوص شکستن حصر آبادان، تاریخ جنگ را عوض کرد و بعثی هایی که تا آن روز در جایگاه پیروزی بودند را به نقطه هزیمت کشاند.
تا دل مان بخواهد از این مثال ها و ایستادگی ها می توان ذکر کرد اما مهم تر از ذکر این مثال ها، تجسم بخشیدن به آن هاست. آن هم در شرایط امروز که شاید سخت ترین فشارها و تهدیدها پس از انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی بر مردم و انقلاب اسلامی مردم، وارد می شود. یک راه این است که هرچه دشمن می گوید، کنار بیاییم مثل آن هایی که پیامبر(ص) را تنها گذاشتند، یا آن هایی که شب عاشورا در تاریکی شب، از نینوا خارج شدند یاآن هایی که در ساباط مدائن حسن بن علی(ع) را تنها گذاشتند یا... . یک راه دیگر اما این است که در سخت ترین شرایط ما هم تاریخ ساز شویم مانند همه آن هایی که در سخت ترین شرایط وسط میدان ماندند و با نثار جان خود انقلاب را ساختند و به سرانجام رساندند و حالا به ما سپرده اند. مردمی که دیروز به خیابان ها آمده بودند همه شان هم مشکلات اقتصادی را درک کرده ومی کنند و هم اگر سرصحبت با آن ها بازکنیم، از یک سری از فشارها و رفتارها ناراضی اند اما می دانند که شرایط امروز و ایستادگی مقابل زیاده خواهی های غرب، به خصوص در جریان مذاکرات هسته ای، به مثابه بیدار ماندن در شب قدر است و ماندن شان پای استقلال کشور، سرنوشت انقلاب را رقم می زند. به همین خاطر در سخت ترین شرایط اقتصادی و فشارهای سیاسی به کشور پس از انقلاب اسلامی، مردم نشان دادند که پای هزینه استقلال، امنیت و عزت خود ایستاده اند. چه این که همه می دانیم: «هرکس به وقت یاری رهبرش در خواب باشد؛ زیر لگد دشمن بیدار میشود.»(2)
1 - مرکز اسناد انقلاب اسلامی
2 - غررالحکم صفحه 42
جمهوری اسلامی:تحلیل سیاسی هفته
«تحلیل سیاسی هفته»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که در آن میخوانید؛برگی دیگر بر تاریخ زرین این انقلاب افزوده شد. هفتهای که 22 بهمن بر جبهه آن میدرخشد از برجستگی ویژهای در تقویم انقلاب برخوردار است. روز پیروزی پیروان جبهه حق بر جنود باطل از یکسو و آغاز طلوع خورشید انقلاب در کشوری که بیش از 2500 سال سلطه شاهان و طواغیت بر گرده آن سنگینی میکرد.
همه ساله در این روز به یادماندنی، ملت انقلابی ایران به پاس این نعمت بزرگ و حادثه بزرگ تاریخساز، با آرمانهای انقلاب تجدید میثاق کرده و آنرا گرامی میدارند. از اینرو دیروز مردم انقلابی ایران در آغاز سی و هفتمین سال انقلاب با حضور آگاهانه و گسترده خود در راهپیمایی 22 بهمن جلوه و طراوت خاصی به آن بخشیدند.
دیروز مردمیترین و بزرگترین جشن ملت ایران با حماسهای بزرگ آفریده شد و نشان داد این انقلاب و نظام برخاسته از آن به واقع به هیچ فرد و جناح خاصی تعلق نداشته و قابل مصادره نیست بلکه متعلق به همه ملت ایران با هر تفکر و سلیقه و خط مشی است، کسانی که خود را متعلق به این انقلاب و فرزندان این آب و خاک میدانند.
پیام دیگر این راهپیمایی پرشکوه این بود که فرازونشیبها و مشکلات و عملکردهای نادرست مسئولین و مانعتراشیهای دشمنان انقلاب هرگز در تعلق خاطر مردم به اصل انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران کمترین خللی وارد نکرده و در مواردی اگرچه مردم به برخی عملکردها معترض بوده و از کاستیها و ندانمکاریها گلهمند هستند ولی انقلاب را متعلق به خود دانسته و از حضور خود برای اعلام حمایت از آن، کم نمیگذارند. بنابراین، اکنون با این حضور مثالزدنی و پایمردانه مردم در راهپیمایی 22 بهمن که یک پیروزی جدید و یک فتح تازه در مسیر قدرتنمایی انقلاب است حجت بر مسئولین نظام تمام شده که باید به وظایف خود در قبال این مردم وفادار، فداکار و هشیار عمل کرده و به جای آنکه حضور مردم را به معنای تایید خود تلقی کنند، باید با احساس مسئولیت بیشتر وظایفشان را انجام دهند تا بیش از این شرمنده مردم نباشند.
حماسه پرشکوه 22 بهمن یک پیام دیگر نیز داشت و آن اینکه مردم ایران مشکلی با رفتارها و عملکردهای منطقی و مستدل ندارند ولی در برابر حرکتهای غیرمنطقی و باجخواهانه و احیانا تحقیرآمیز کوتاه نیامده و پاسخ هر تحقیرکنندهای را نیز با ضربه متقابل خواهد داد.
مردم با وحدت و همدلی خود در روز گذشته حمایتشان را از این انقلاب به رخ دشمنان کشیدند و نشان دادند همچنان در صف واحد، پیگیر منافع و مصالح ملی و انقلابی بوده و در حمایت از اصل انقلاب لحظهای تردید به خود راه نخواهند داد.
در این هفته و در ایام دهه فجر انقلاب اسلامی و درست در روزهایی که کشور بیش از هر زمان دیگری نیازمند وحدت و همدلی است، گروهی در داخل تلاشهایی را برای خدشهدارکردن مفهوم انسجام ملی آغاز کرده و چشم را بر اخلاق و انصاف بسته و با ابزار شایعهپراکنی و دروغسرایی گروه مذاکرهکننده هستهای کشورمان و اقدامات دولت را زیر شلاق اتهام گرفتند. در این روزها برخی محافل سیاسی و بنگاههای رسانهای مخالف دولت در فرآیند تهاجم و تاختن به دولت تدبیر و امید، عقده شکستهای انتخاباتیشان را گشوده و با توسل به روشها و تاکتیکهای ویژه خود، دژهای جنگیشان را برای آتشباری علیه دولت گشودند.
قطعا بهترین راهکار برای مقابله با این روشهای ناپسند و غیراخلاقی، پایبندی بیشتر مردم و دولتمردان به ارزشهای اسلامی و جلوگیری از ترویج و نهادینهشدن دروغ، سیاستبازی و غرضورزی برای رسیدن به اهداف نامشروع است.
در هفته جاری رهبر معظم انقلاب بار دیگر بر تلاش بیوقفه مسئولین و گروه مذاکرهکننده ایرانی برای خارج کردن حربه تحریم از دستدشمن تاکید کرده و گفتند: با توافق خوب هستهای موافقیم ولی باتوجه به تجربهای که از رفتار طرف مقابل داریم، توافق صرف در کلیات، وسیلهای خواهد شد برای بهانهگیری پیدرپی آنها در جزئیات، لذا توافق باید در یک مرحله و با مفاد واضح و غیرقابل تاویل باشد.»
ایشان در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش که به مناسبت روز نیروی هوایی برگزار شده بود، پیام راهپیمایی بزرگ ملت ایران را به دشمنان انقلاب، مقتدرانه خوانده و فرمودند: ملت ایران روز 22 بهمن نشان خواهد داد که زیر بار حرف زور نمیرود و پاسخ هر تحقیرکنندهای را نیز با ضربه متقابل خواهد داد». الحق و الانصاف که مردم ایران دیروز با حضور دشمنشکن و توفنده خود در راهپیمایی سراسری 22 بهمن به ندای رهبر انقلاب پاسخ گفته و با هر گرایش سیاسی به صحنه آمده و پایمردی خود را در حمایت از انقلاب به نمایش گذاشتند.
این هفته، در صحنه بینالمللی، تحولات یمن در صدر رویدادهای خبری قرار داشت. جنبش «انصارالله» در حرکتی انقلابی، کاخ ریاست جمهوری را به تصرف خود در آورد و با صدور یک بیانیه، تشکیل شورای ریاست جمهوری و همچنین انحلال مجلس را اعلام نمود.
گروه «انصارالله» وابسته به حوثیهای یمن، زمانی به این اقدام دست زد که رئیسجمهور «عبدربه منصور هادی» به مفاد توافقنامهای که مهرماه گذشته با جنبش انصارالله منعقد کرد پایبندی نشان نداد و شرایط را در بنبست سیاسی کامل قرار داد. رژیم حاکم، مقید شده بود تا دولتی جدید با مشارکت حوثیها تشکیل شود ولی هرگز به وعده خود عمل نکرد.
جنبش انصارالله در بیانیه خود اعلام کرد مدت 2 سال، شورای ریاست جمهوری قدرت را دردست خواهد داشت تا در این مدت مقدمات تشکیل مجلس و دولت جدید فراهم شود.
«عبدالمالک الحوثی» رهبر جنبش انصارالله در نخستین اظهارات خود پس از تحولات اخیر اعلام کرد که برخلاف تبلیغات جریانهای مغرض، در ساختار سیاسی جدید یمن تلاش خواهد شد که هیچ گروهی منزوی نشود و همه در آن مشارکت داشته باشند. اواخر تابستان گذشته، جنبش انصارالله، صنعا، مرکز حکومت یمن را به کنترل خود در آورد. این اقدام انصارالله در اعتراض به تلاش جریان حاکم و حامیان خارجی آن برای منحرف ساختن انقلاب مردم یمن و باز گرداندن شرایط به گذشته صورت گرفت. مردم یمن چهار سال قبل با قیام سراسری، حکومت «علی عبدالله صالح»، دیکتاتور این کشور را سرنگون ساختند ولی به جای اینکه حکومتی مردمی بر سر کار آید، معاون علی عبدالله صالح با حمایت برخی کشورهای خارجی قدرت را دردست گرفت و هدف نیز آن بود که مردم یمن را قانع سازند که دست از پیگیری اهداف خود بر دارند و پس از گذشت مدتی، بار دیگر رژیم گذشته را به قدرت باز گردانند. اکنون با رخدادهای جدید، یمن وارد مرحله تازهای شده است و اتفاقات هفته جاری را باید نقطه عطفی در تحولات چند سال اخیر این کشور محسوب کرد.
این هفته گروه تروریستی داعش، برای چندمین هفته متوالی، متحمل شکستهای سنگینی در سوریه و عراق شد و علاوه بر تحمل تلفات سنگین، چند نقطه مهم از جمله یک پالایشگاه در شمال عراق را که از چندی قبل در اشغال گرفته بود از دست داد.
شکستهای پی در پی این گروه تروریستی موجب شده است تا سرکردگان آن برای حفظ روحیه اعضای خود، بر ابعاد وحشیگری بیفزایند و شقاوت را به حد اعلی برسانند که نمونه آن، زنده در آتش سوزاندن خلبان اردنی در سوریه و موارد مشابه دیگر در عراق بود.
تروریستهای داعش اکنون به اعمال شنیع و جنایات تکان دهندهای روی آوردهاند که موجب شده است بسیاری از حامیان خارجی این گروه که در ایجاد و رشد آن دست داشتهاند از این گروه رویگردان شوند و یا اینکه دست کم در ظاهر از آن تبرّی جویند.
واقعیت این است که گروههای افراطی اکنون به مرز غیرقابل کنترل رسیدهاند و آتش فتنه این گروهها، دامنگیر پرورندگان آنها نیز شده است.
در این میان، نفع اصلی را رژیم صهیونیستی میبرد که طراح پشت پرده فتنه گروههای افراطی و تکفیری میباشد و برخی دولتهای منطقه، با حماقت خود، در این دام صهیونیستها افتادهاند.
مسلم است که هر چند دامنه آتشی که گروههای تکفیری در منطقه روشن کردهاند گستردهتر باشد و کشورهای بیشتری که عمدتاً اسلامی نیز میباشند، در آن درگیر شوند، صهیونیستها ابراز خوشحالی بیشتری خواهند کرد.
با در نظر گرفتن این واقعیات، مشخص میشود که تحرکات ائتلاف به اصطلاح ضدداعش تا چه اندازه نمایشی و صوری است و سادهاندیشی است که انتظار اقدام جدی علیه گروههای تروریستی و تکفیری منطقه، از قدرتهای بینالمللی، وجودداشته باشد زیرا آنها تنها به تامین اهداف خود میاندیشند.
مبارزه با گروههای تروریستی و افراطی، تنها با اقدام و همت کشورهای منطقه که مستقیماً درگیر این معضل میباشند میسر است و در این میان نقش محافل و شخصیتهای مذهبی تاثیرگذار برای تنویر افکار عمومی منطقه و روشن ساختن ماهیت این گروههای افراطی و وابستگی آنها به قدرتهای استعمارگر و صهیونیسم بینالمللی انکارناپذیر است.
این هفته، رژیم حاکم بر بحرین، تابعیت 15 نفر دیگر از مخالفین را لغو کرد و شمار لغو تابعیت شدگان از دو سال قبل به 121 نفر رسیده است. سلب تابعیت، حربه دیگری است که رژیم آل خلیفه، علیه مخالفان خود به کار میگیرد تا آنها را از مبارزه با رژیم منصرف سازد.
این ترفند رژیم، در ادامه سیاستهای سرکوبگرانه است که از چهار سال قبل و از آغاز قیام مردم بحرین علیه حکومت دیکتاتوری و فاسد آل خلیفه آغاز شد. رژیم بحرین، تاکنون صدها نفر را به دلیل مخالفت با خاندان مستبد آل خلیفه، شهید، معلول، شکنجه و بازداشت کرده است.
این رژیم در جهت خاموش کردن صدای حق طلبانه و عدالت جویانه ملت بحرین، حتی از ارتش عربستان نیز کمک گرفته ولی هیچیک از این اقدامات ضدانسانی نتوانسته است انقلاب مردم بحرین را متوقف کند.
حکومت بحرین تاکنون سی و هشت مسجد و حسینیه شیعیان را نیز تخریب کرده و ماهیت ضد بشری و فرقهگرایانه خود را به اثبات رسانده است.
مردم بحرین با وجود ستمها و مظالمی که رژیم، در سایه حمایتهای آشکار و پنهان قدرتهای خارجی و سکوت مجامع بینالمللی در حق آنها روا داشته همچنان استوار در صحنه مبارزه هستند و عزم خود را جزم کردهاند تا اهداف قیام خود را محقق سازند و رژیم نیز در نهایت چارهای جز تن دادن به اراده مردم نخواهد داشت.
وطن امروز:خیانت در خط مقدم؟
«خیانت در خط مقدم؟»عنوان سرمقاله روزنامه وطن امروز به قلم سید عابدین نورالدینی است که در آن میخوانید؛ توافق 2 مرحلهای دیگر جایی روی میز مذاکره هستهای ندارد. تهدیدهای اوباما و کری را کسی در ایران جدی نمیگیرد، چراکه اوباما پیش از این نشان داد بشدت نیازمند مذاکره است. برنامه او برای مذاکرات اگرچه اکنون و با حذف گزینه 2 مرحلهای شدن توافق، آسیب جدی دیده اما در اصل آسیبی به اصل مذاکره و توافق وارد نشده است. در میان همه رهبران 1+5 تنها این اوباما و جان کری هستند که از مخالفت رهبر ایران با 2 مرحلهای شدن توافق ناراحت شدهاند! آنها بهرغم تهدید به عدم تمدید مذاکره، اما بهانهای برای این کار ندارند و در صورت اقدام، متهم به ترک میز مذاکره خواهند شد. ایران معتقد به توافق خوب است بنابراین مذاکره تا رسیدن به نقطه مشترک، یعنی «توافق خوب برای طرفین» و نهتنها برای آمریکا، باید ادامه یابد. به عبارتی اگر کمیته بانکداری سنای آمریکا در 29 ژانویه با تصویب طرحی، شرایط را برای فشار بیشتر آمریکا بر ایران در مذاکرات هستهای فراهم کرده بود؛ اکنون با این موضع بموقع رهبری و حمایت میلیونی مردم ایران از آن، این فشار مرتفع شده است.
اگرچه توافقنامه ژنو مبنای یک مذاکرات نابرابر است اما پس از توافق ژنو، شاید این بهترین شرایط ایران برای مذاکرات بوده باشد. مسؤولان دیپلماسی کشور، خاصه آقای جواد ظریف نیز صراحتا از این موضع مذاکراتی حمایت کردند. ظریف دیروز در راهپیمایی باشکوه 22 بهمن در تهران گفت توافق یکمرحلهای از ابتدا در دستور کار وی قرار داشته و او خوشحال است که نظر رهبری نیز همین توافق یکمرحلهای است. این موضع آقای ظریف کاملا قابل دفاع و ستایش است و در راستای ایجاد انسجام ملی در مذاکرات هستهای باید ارزیابی شود اما وقتی آقای روحانی در سخنرانی جشن 22 بهمن از «خیانت پشت جبهه» میگوید؛ دیگر نمیتوان به سادگی از کنار این موضوع گذشت.
حالا که موضوع خیانت به میان آمد و خدای ناکرده ممکن است تحت این گزاره، برخی مسائل مذاکرات هستهای برای مردم وارونه جلوه داده شود؛ نباید واقعیات را پنهان یا کتمان یا پای برخی مصالح ذبح کرد. قضاوت واقعی از تحولات و مقاطع مهم، زمانی صورت میگیرد که گزارهها و رویدادهای واقعی در اختیار مردم قرار گیرد.
در همین موضوع توافق 2مرحلهای، رفتار تیم مذاکرهکننده هستهای ایران کاملا مشخص بوده است. آقای ظریف درحالی صراحتا از برنامه خود در مذاکرات برای تحقق توافق هستهای در یک مرحله سخن میگوید که این اظهارنظر او خلاف واقع است. حداقل با استناد به چند گزاره قطعی میتوان نشان داد آقای ظریف برای توافق یکمرحلهای هستهای مذاکره نمیکرده است. به این موارد دقت کنید:
الف- 3 آذرماه امسال یعنی 24 نوامبر، همان زمانی که اعلام شد ایران و 1+5 برای تمدید توافق ژنو به مدت 7 ماه دیگر به تفاهم رسیدند؛ کاترین اشتون بیانیه مشترک ایران و 1+5 را قرائت کرد که در آن بیانیه اعلام شد این 7 ماه به 2 بازه زمانی تقسیم میشود که توافق بر سر کلیات باید تا ماه مارس (اسفند – فروردین) و توافق جامع تا اول جولای (10 تیر) صورت گیرد. آیا آقای ظریف در جریان این توافق نبود؟
ب- آقای ظریف 7 بهمن (27 ژانویه) پس از ملاقات با ادوارد نعلبندیان، وزیر خارجه ارمنستان، در یک کنفرانس خبری شرکت کرد و در آن کنفرانس درباره مذاکرات هستهای و احتمال توافق طرفین گفت: طرفین درباره اصول اختلافی ندارند و بهراحتی میشود این اصول را اعلام کرد ولی آنچه مشکل ایجاد میکند جزئیات است که برای رسیدن به توافق ضروری است. این اظهارنظر صریح آقای ظریف هم نشان میدهد او توافق کلی را ممکن اما توافق بر سر جزئیات را مشکل میداند و این یعنی مذاکرات ذیل توافق 2مرحلهای. آقای ظریف البته اخیرا نیز درباره زمان این توافق کلی یا همان توافق سیاسی اظهارنظر کرد. ظریف جمعه هفته گذشته 17 بهمنماه در حاشیه نشست امنیت مونیخ، درباره احتمال توافق کلی میان طرفین در این نشست گفت: «با توجه به حاضر نبودن وزرای خارجه همه اعضای 1+5 در مونیخ، رسیدن به توافق سیاسی در این اجلاس ناممکن است.» آقای ظریف اگر به دنبال توافق یکمرحلهای بود؛ پس برای چه از توافق سیاسی میگفت؟
ج- عباس عراقچی، معاون آقای ظریف هم موضع بسیار صریحی در اینباره دارد. عراقچی درست در همان روزی که کمیته بانکداری سنای آمریکا طرح افزایش تحریمهای ایران در صورت عدم توافق کلی تا 24 مارس را تصویب کرد، گفت «توافق کلی» تا پایان ماه مارس صورت میگیرد. عراقچی که همان روز در حاشیه رایزنیهای استانبول سخن میگفت؛ در اینباره اظهارداشت: تلاش میکنیم تا پایان مارس حتیالامکان روی کلیات، یک «توافق سیاسی اولیه» صورت گیرد. آیا آقای عراقچی بدون اطلاع ظریف به دنبال توافق روی کلیات تا پایان ماه مارس بود؟ البته موضوع بسیار واضحتر از آن است که نیاز به استنادات قطعی داشته باشد.
در واقع اساسا به دلیل وجود موضوع توافق 2مرحلهای، رهبر انقلاب به این موضوع واکنش نشان دادند. در اصل اگر قرار نبود توافق هستهای به صورت 2 مرحلهای دنبال شود؛ پس چرا رهبری نسبت به آن ابراز نگرانی کردند؟! بنابراین ماجرا بسیار واضحتر از آن است که بخواهند آن را کتمان کنند. آنها دنبال یک توافق کلی و سپس رایزنی برای جزئیات بودند و این یک دام بزرگ برای ایران بود که الحمدلله برچیده شد.
اگر قرار باشد موضوع هستهای که موضوعی ملی است به صورت دقیق واکاوی شود، نباید مصلحت را بر آگاهی مردم ترجیح داد. دانستن حق مردم است. بویژه اینکه مردم بدانند در میز مذاکره بر سر حقوق آنها چه میگذرد. پس اگر قرار است سخن از خیانت به میان آید، نباید عدهای از اینکه مردم بفهمند واقعیت چیست، ناراحت شوند. اگر قرار است مردم با خائنان آشنا شوند، نباید یادآوری رویدادها برای آقایان ناخوشایند باشد. آقای روحانی از خیانت پشت جبهه میگوید؛ درحالی که ایشان نباید از اعتراضها نسبت به طرح دغدغههای حزبی توسط آقای ظریف در شورای روابط خارجی آمریکا عصبانی شود. در پایان باید گفت خیانت جایی است که توافقی بدون لغو همه تحریمها صورت گیرد.
جوان:ضربه متقابلی که ملت ایران زد!
«ضربه متقابلی که ملت ایران زد!»عنوان یادداشت روز روزنامه جوان به قلم محمد جواد اخوان است که در آن میخوانید؛انقلاب اسلامی چه در مرحله حدوث و چه در عصر تداوم، پیوندی وثیق با حضور مردمی داشته و تبلور این حضور را میتوان در برهههایی همچون انتخابات و البته راهپیماییهای ملی دانست. در میان مراسم انقلاب اسلامی، اما راهپیمایی بیست و دوم بهمن جایگاه ویژهای داشته و دارد و تقریباً بسان سنجهای است که جهانیان، همهساله میزان همراهی امت با انقلاب و نظام را با آن ارزیابی کنند. علاوه بر اینها نکتهای دیگر که در فهم دقیق این راهپیمایی بروز و ظهور مییابد، از همزمانی این رویداد با تحولات داخلی و خارجی مرتبط با کشورمان و تأثیر و تأثراتی است که تحولات از این رویداد عظیم ملی میپذیرند.
امسال راهپیمایی از منظری دیگر اهمیت یافته بود و آن فشارهای بیش از پیش نظام سلطه بر ملت ایران در مسیر مذاکره برای وادارسازی به پذیرش زیادهخواهیهای غرب بود؛ مذاکراتی که از یک سال و نیم پیش از سر گرفتهشده و امید طرف غربی آن بود که فشار جنگ اقتصادی علیه جمهوری اسلامی ایران، مسیر تحمیل خواستههایش را هموار سازد.
در مقابل رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع کارکنان و فرماندهان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی تصریح کردند: «مسئول امریکایی همین چند روز قبل از این میگوید که ایرانیها گیر افتادهاند؛ ایرانیها در قضایای هستهای، با دستِ بسته پشت میز مذاکره حاضر میشوند. خب، این خطای محاسباتی است، ایرانیها گیر نیفتادهاند، حالا شما در بیست و دوم بهمن انشاءالله خواهید دید ملت ایران چه خواهد کرد و چه حضوری خواهد داشت؛ آنوقت معلوم میشود که آیا دست ملت ایران بسته است؟ دست ملت ایران بسته نیست و این را در عمل نشان داده است و بعد از این هم نشان خواهد داد، مسئولان هم همینجور. مسئولان کشور هم انشاءالله با ابتکارات خودشان، با شجاعت خودشان نشان خواهند داد که دست ملت ایران بسته نیست. او تصور میکند که ایران را در سهکنج گیر انداخته! میگوید پشت ایرانیها به دیوار رسیده است! نه آقا، اشتباه میکنید! شما هستید که دچار مشکلید. همه واقعیتهای منطقه ما نشاندهنده این است که امریکا در اهداف خود در این منطقه و در بیرون این منطقه شکست خورده است. امریکا در سوریه شکست خورد، امریکا در عراق شکست خورد، امریکا در لبنان شکست خورد، امریکا در قضیه فلسطین شکست خورده است، امریکا در غزه شکست خورده است، امریکا در تسلط بر مسائل افغانستان و پاکستان شکست خورده است، در بین آن ملتها منفور است، در خارج از این منطقه هم همینطور است، امریکا در اوکراین شکست خورده است، شما هستید که دچار شکست شدید، سالهای متمادی است شکست پشتِ سرِ شکست!»
چند روز نگذشت تا آنکه ملت ایران با حضور حماسی خود ثابت کردند دستبسته نیستند و مسئولان خود را نیز دستبسته نمیپسندند. حضور حماسی ملت ایران در بیست و دوم بهمن امسال، علاوه بر آنکه بار همراهی امت با ولایت و انقلاب اسلامی را ثابت کرد، در تحولات کوتاهمدت سیاسی بینالمللی نیز تأثیر واضحی داشت و آن پیام «عزتخواهی» و «پیشرفتطلبی» ملت ایران بود.
در بیست و دوم بهمن امسال در شعارها، شعارنوشتههای مردمی و گفتمان عمومی راهپیمایان، میشد این نکته را بهوضوح دید که ملت ایران بار دیگر به صحنه آمدهاند تا بر مطالبه قدیمی خود یعنی «عزت ملی» پافشاری کنند. گویی همه این احساس را داشتند که طرف غربی در اثنای مذاکرات به دنبال تحقیر ملت ایران است تا علاوه بر آن دستاوردهای علمی ملت ایران را از او سلب کند، خودباوری، اعتمادبهنفس و عزت ملی این ملت نیز به یغما رود.
انقلاب اسلامی در بهمن 57، واکنشی روشن به تحقیر ملت ایران از سوی ایالاتمتحده امریکا و نیز رژیم پهلوی دستنشاندهاش بود و بیست و دوم بهمن 1393نیز واکنش گسترده ملت به سلطهگرانی بود که بار دیگر به دنبال تحقیر ملت بزرگ ایران بودند. از سوی دیگر این حرکت بزرگ پیامی برای دیگران نیز داشت؛ آنهایی که با انگیزههای مختلف، دانسته یا نادانسته به دنبال پذیرش توافق «بدِ» تحمیلی از غرب هستند. پیام صریح ملت در بیست و دوم بهمن 1393، به آنان این بود که توافقی که عزت ملی ایرانیان را خدشهدار کند، پذیرفتنی نیست.
گویی بهتر از همه، این امت را امامشان شناختهاند که با صراحت این حماسه را در قالب «ضربه متقابل ملت ایران» با چنین مختصاتی پیشبینی کردند که فرمودند: «انشاءالله در بیستودوم بهمن، ملت ایران نشان خواهد داد که کسی که ملت ایران را بخواهد تحقیر کند، با ضربه متقابل ملت ایران مواجه خواهد شد. همه ملت ایران، همه دلسوزان، در این جهت متفقاند که عزت ملی برای یک کشور، بسیار بسیار مهم است. اگر عزت بود، امنیت هم خواهد آمد، اگر امنیت بود، پیشرفت هم عملی خواهد بود والا اگر یک ملت تحقیر شد، همهچیز او به بازی گرفته خواهد شد حتی امنیت او، حتی ثروت او و همهچیز او. عزت ملی بایستی محفوظ بماند و مسئولان این را میدانند و ملت ایران انشاءالله در بیستودوم بهمن با حضور خود، با نشان دادن اقتدار خود، با نشان دادن عزم راسخ خود، انشاءالله دشمن را بهزانو درخواهد آورد.»
حمایت:پیام روشن برای دشمن
«پیام روشن برای دشمن»عنوان یادداشت روز روزنامه حمایت به قلم حسین شیخ الاسلام است که در آن میخوانید؛ 22 بهمن که سرآغاز تحولی بزرگ در ایران و جهان بوده و هست، متعلق به صاحبان اصلی آن یعنی مردم است. همان عزت و غیرتی که در سال 57 توسط آنها به وجود آمد و هماره به آن می بالند، هر ساله در راهپیمایی سالگرد پیروزی انقلاب تکرار و تجدید می شود. نیت همه کسانی که با عشق و علاقه، علیرغم مشکلات و سختی ها در این عرصه شرکت می کنند، همان نیتی است که هنگام انجام عبادات دارند و آن، چیزی جز رضای خداوند و تقرّب به ذات او نیست. شعار مردم که با اندکی دقت در سراسر ایران بر زبان همه راهپیمایان جاری است، پیروی از ولی فقیه و دفاع از نظریه ای است که امام راحل(ره) بر اساس فقه مترقی شیعی پایه گذاری کرد و موجب انفجار نور گردید. امسال ما در حال هماوردی جدیدی با استکبار هستیم و زوایایی از آن در فرمایشات مقام معظم رهبری طی چند روز گذشته به رخ کشیده شد و آن عبارت است از «جنگ گزینه های روی میز». ملت ما تاکنون جنگ های مختلف و متنوعی با استکبار داشته است؛ در عرصه های نظامی، فضا، سایبری، هسته ای، رسانه ای، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی.
«جنگ گزینه های روی میز»، اصطلاح و میدان جدیدی است که بر اساس روش های جدید استکبار و آمریکا شکل گرفته است. این میدان جدید که بر مؤلفه هایی چون عدم اقبال مردم به انقلاب، دلسردی آنان به نظام بر اثر فشارهای اقتصادی و ناکارآمد جلوه دادن آن تکیه دارد، راهکار و روش های جدید خود را می طلبد. مردم به تبعیت از رهنمودهای مقام معظم رهبری، پاتک «جنگ گزینه های روی میز» را در راهپیمایی امسال، رونمایی کردند. نوع شعارها، شکل و شمایل شعار دهندگان که با پلاکاردها و بعضاً با پوشش های متناسب این جنگ همراه بود و اصرار بر حضور خیره کننده و چشمگیر در راهپیمایی امسال، همه و همه گواه از آمادگی مردم برای مبارزه در این عرصه جدید نبرد را دارد. شاه بیت مردم در این همایش ملی، زیر بار زور و تسلیم نشدن و آمادگی برای مقابله با هجمه ها بود که به شهادت تمام رسانه های داخلی و خارجی، میزان مشارکت مردم از تمام سال های پیش از آن، پر رنگ تر و با نشاط تر بود.
همانطور که در ابتدای انقلاب، تمام اقشار مردم در راهپیمایی ها شرکت داشتند و قیام را متعلق به خود می دانستند، امسال نیز حضور تمام اقشار از هر نوع سلیقه و طرز فکری را شاهد بودیم. به خصوص حضور نسل سوم و جوانان که با جدیت توأم با نشاط و انرژی همراه بود، جلوه با شکوهی به این هماورد ملی داده بود. نکته ای که درباره راهپیمایی امسال به چشم آمد، شرکت رسانه ها و اصحاب رسانه دنیا برای پوشش خبری این مراسم با عظمت بود. در مراسم های سالگرد انقلاب های دیگر دنیا، معمولاً چند سال اول آن مورد توجه رسانه ای قرار می گیرد اما با مرور زمان، انعکاس خبری آن کمتر و کم اهمیت تر می شود، چون حرف جدیدی برای ارائه وجود ندارد. اما در سالروز پیروزی انقلاب ایران، هر ساله جمع کثیری از خبرنگاران کشورهای خارجی با اشتیاق در آن حضور پیدا می کنند زیرا آگاهند که این مراسم با سالگردهای مشابه، بسیار متفاوت است. گرچه میزان مشارکت مردم، هر ساله نسبت به سال ماقبل آن بیشتر است اما امسال حضوری بسیار بسیار باشکوه تر را شاهد بودیم.
این حضور که پیام های گوناگونی دارد، دو گزاره را در قالب پاسخ به «جنگ گزینه های روی میز» به دنیا مخابره کرد.اول، ملت ایران به هیچ وجه و تحت هیچ شرایطی زیر بار توافق بد نخواهد رفت و تسلیم زور، تهدید، فشار و تحریم نخواهد شد. دوم، تبعیت محض و کامل از منویات رهبر معظم انقلاب است و تاکید بر اینکه آنچه را حضرتشان در حوزه سیاست داخلی و خارجی به عنوان خطوط قرمز تعیین می کنند، تا پای جان مراعات کرده و به آن عمل خواهند کرد. در دوران پس از دفاع مقدّس نیز این رویه ادامه پیدا کرد و بارها و بارها این مشی مکرّر ایرانیان به منصه ظهور رسید. حضور مردم در عرصه های مختلف روزهای پس از فتنه 88، یکی از روشن ترین این نمونه هاست. علیرغم تمام برنامه ریزی و طراحی های مثلث غربی-عربی-عبری برای براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی و حمایت همه جانبه آنان از فتنه گران، اما این سیل خروشان مردم در یوم الله 9 دی بود که تیرخلاص را بر پیکر منحوس فتنه وارد کرد و آن را از پای در آورد.
قطعاً این دو پیام در دیدگاه غرب نسبت به مردم ایران، تاثیر شگرفی خواهد داشت و خواهند دانست که باید در مواضع و رفتار خود نسبت به جمهوری اسلامی ایران ایجاد تغییر نمایند. غرب اینگونه تصور می کند که ملت غیور ایران چنانچه تحت فشارهای اقتصادی و تحریم ها قرار بگیرند و عرصه بر آنها تنگ تر شود، تسلیم می شوند و دست از حمایت خود از نظام و رهبری بر می دارند. اما مردم شریف کشورمان در مقاطع و مراحل حساس تاریخ ثابت کرده اند اگر دشمن، تصمیم توطئه داشته و یا بخواهد آنان را به تسلیم و تحقیر وادارد، با صلابت بیشتر و اراده قوی تر در مقابل آنان خواهند ایستاد. در دوران دفاع مقدس شاهد بودیم که هر قدر دشمن ما از سوی غرب بیشتر تقویت می شد و به هر میزان که هجمه ها و عداوت آنان در قالب بمباران و ترورهای داخلی شدّت بیشتری به خود می گرفت، عزم و اراده آنان در تمام عرصه ها – از جبهه های جنگ گرفته تا تدارکات و کمک ها – سرعت و قدرت بیشتری می یافت. طرفه آنکه جشن سالگرد انقلاب اسلامی را غرب و استکبار هر سال با شکوه تر از قبل به نظاره می نشیند و خروش ایران اسلامی را می نگرد، اما کم کم نوبت ما است که فروپاشی نظام سلطه غرب را تماشا کنیم.
آفرینش:حضوری پرشور و پر از مفهوم
«حضوری پرشور و پر از مفهوم»عنوان سرمقاله روزنامه آفرینش به قلم حمیدرضا عسگری است که در آن میخوانید؛ترنم باران بهمن ماه، طراوات خاصی به اقیانوس حضور بی کران مردم بخشید، و در جشن پیروزی انقلاب، مردم مسرور از نزول نعمات آسمانی به راهپیمایی 22 بهمن آمدند. تکرار مکررات است اگر به توصیف حضور میلیونی مردم در سراسر کشور بپردازیم، اما نمیتوان به راحتی از کنار این حرکت مردمی گذشت و بازتاب اثرات آن را به گروههای سیاسی در داخل و خارج کشور گوشزد نکرد.
جدای از تجدید میثاق مردم با انقلابشان که امری حماسی و ملی تلقی میگردد، نقطه عطف این حضور عظیم مردمی آنجاست که در حین راهپیمایی میشد تمام آنچه که دغدغه امروز جامعه بوده را دید و تامل کرد که نسل امروز انقلاب در چه سطح بالایی از آگاهی و شعور قرار دارند. درحین راهپیمایی شعارها و دست نوشتههایی به گوش میرسید و به چشم میخورد که هرکدام برگرفته از نوعی توقعات بجا از کارگزاران نظام بود. خواستههایی که در عمق وجود سیاستهای کلی نظام ریشه داشت.
مفهوم" تا آخر ایستادهایم"، مضمون اکثر شعارهای دیروز بود. اما تفسیر آن بسیار گسترده و بزرگ تر از یک دست نوشته به شمار میآمد!. مفهوم این ایستادگی در تمامی عرصههای کشور تعبیر میشود و شرکت کنندگان با این شعار یک بار دیگر حضور خود را به رخ سیاسیون در داخل و دیگر قدرتهای خارجی کشاندند. ایستادگی امروز مردم به معنای نظاره گر بودن بر اعمال و کردار قوای سه گانه، احزاب و گروههای سیاسی بود که بعضاً شاید از وظیفه و جایگاه اصلی خود غافل شده باشند. لذا راهپیمایان با فریاد و شعارهای خود خواستند تا به آنها گوشزد کنند که همچون همیشه درجایگاه قضاوت تاریخ قرار دارند و باید پاسخگوی ایستادگی مردمی که درتمام ادوار حامی و پشتیبان انقلاب بودهاند، باشند.
اما در شور و حال راهپیمایی دیروز حضور جوانان معنای خاصی داشت که بسیاری از عکاسان و تصویر برداران، بیشتر از بقیه اهمیت این موضوع را دریافتند.جوانان نسل چهارمی انقلاب با شکل و شمایلی متفاوت از گذشتگان و نسلهای قبل خود، با گرفتن عکسهای سلفی دسته جمعی به ثبت برگ دیگری از انقلاب و بهمن ماه، پرداختند.
به نظر میرسد پیام حضور این جوانان بیش از طرفهای خارجی، مشمول حال آن دسته از افراد و گروههای داخلی است که به آنها بفهمانند که جوانان این مرز بوم بدون دیدن وقایع انقلاب، به اصالت و ثبات آن پایبندند، و به حفظ میراث انقلاب تعهد دارند. این جوانان با همان سروضعی که بعضاً در روزهای عادی مورد تذکر به آنها میگردید در راهپیمایی حضور یافتند تا به همگان نشان دهند که جوان امروز که تشنه هنر و موسیقی است و استفاده از شبکههای اجتماعی به بخش لاینفک زندگیش تبدیل شده، نسبت به عزت و کیان کشورش بی تفاوت نیست.
جوانان آمدند تا بگویند انقلاب میراثی است که باید نسل به نسل و دست به دست به آیندگان منتقل شود و لازمه این امر به روزرسانی ارزشها و سلیقهها برای جذب افراد به اصل انقلاب و نظام میباشد. نمیتوان انتظار داشت انقلاب و آثارش صرفاً منتسب به گروه و قشر خاصی، باشد و دیگر سلیقهها و گرایشات سیاسی و فرهنگی از آن دور بمانند و ازحلقه دوستداران انقلاب حذف شوند.
مسئله دیگری که در راهپیمایی دیروز دیده شد، حضور مظلومانه مردم اهواز در گرد و غباری باورنکردنی بود!. گرد و خاکی که زندگی مردم را مختل کرده و راه چارهای برای رهایی از آن باقی نگذاشته است. حضور گسترده مردم در استانهای جنوبی واقعاً نقطه عطفی بود تا مسولان با تامل بیشتری نسبت به وضعیت زندگی مردم جنوب، عمل کنند. اما چه زیبا بود که در اکثر شهرها و به ویژه تهران عدهای مردم با زدن ماسک و دست نوشتههایی خود را درغم معضلات مردم اهواز شریک دانستند .
مبارزه با فساد و تاکید بر منویات رهبرمعظم انقلاب در برخورد با مفاسد اقتصادی از دیگر خواستههای راهپیمایان بود. بدون هیچگونه تعارفی باید اذعان داشت که خاطر جامعه از بابت دیدن پروندههای سنگین مفاسد اقتصادی در طی این چند سال، مکدر است.
باید صدای نفسهای افسوس آلود این جماعت را که با سخت ترین شرایط معیشتی و اقتصادی درحال گذران زندگی و حمایت از نظامشان هستند، را شنید و تا پیش از آنکه این افسوس ها تبدیل به بی اعتمادی و بی تفاوتی گردد، با برخورد قاطع با مسببان این پرونده ها موجبات رضایت جامعه را فراهم کرد.
لحظه به لحظه این حضور پر از معنا و مفهوم مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بود، اما نمود "وحدت و یکپارچگی ملی" اصلی ترین پیام این راهپیمایی برای گروهها و قدرتهای سیاسی در داخل و خارج از کشور بود. سیاسیون داخلی باید به این درک برسند که چنین امت واحدی به عنوان پتانسیلی عظیم در راستای تحقق برنامهها و چشم اندازهای ملی میباشند، لذا نباید با به حاشیه کشیدن اوضاع کشور در رقابتهای سیاسی، این سرمایه ارزشمند را به هدر داد.
ضمن اینکه مسولان باید دریابند که با چنین حمایت گسترده و بی نظیر از نظام و انقلاب، باید بیش از گذشته تلاش و همت خود را خرج تحقق خواستهها و نیازهای جامعه نمایند و این نکته را فراموش نکنند که مردم ولی نعمتان این کشور هستند. با اتکا به این داشتهها میتوان در تمام زمینههای سیاست خارجی اعم از مذاکرات هستهای و مناسبات منطقه ای، با قدرت و صلابت وارد میدان شد و خواستهها و مطالبات مردم را محقق ساخت.
امیدواریم مسولان و سیاسیون کشور قدر این حضور بی بدیل را بدانند و انرژی به دست آمده ازآن را صرف خواستهها و امیال جناحی خود نکنند. باید قدر این مردم را دانست.
شرق:راهپیمایی حمایت از تیم هستهای
«راهپیمایی حمایت از تیم هستهای»عنوان سرمقاله روزنامه شرق به قلم جاوید قرباناوغلی است که در آن میخوانید؛١٢سال پس از آغاز مذاکرات نفسگیر هستهای، در شرایطی قرار گرفتهایم که شاهد اجماع ملی و اجماع نخبگان در راهبردها و روشهای برونرفت از پرونده هستهای هستیم. رای مردم در انتخابات ٢٢خرداد٩٢ به برنامههای اعلامشده توسط دکترروحانی که مهمترین آن در حوزه سیاست خارجی، بهویژه در مساله هستهای بود، نشان داد مردم با آگاهی و هوشمندی، سیاست تعامل با جهان را برگزیدهاند.
اجماع نخبگان که در ماههای اخیر به انحای مختلف خود را نشان داد، با سخنان مهم این هفته مقاممعظمرهبری که به نحو کاملا روشنی در حمایت از مذاکره و مذاکرهکنندگان بود وارد فاز تازهای شده است. مواضع روشن رییسجمهور، رییس مجلس، مشاور بینالملل مقاممعظمرهبری و دیگر شخصیتهای تاثیرگذار و استادان دانشگاه، بهشکل چشمگیری اتفاقنظر بر سر مشی وزیر خارجه و یارانش و رویکرد آنان در برونرفت از شرایط خاص پرونده هستهای را نشان میدهد.
این امر پشتوانه نیرومندی برای سربازان کارزار هستهای است که باید آن را مغتنم شمرد و از هر اقدامی که خللی در این روند ایجاد کند به صورت جدی پرهیز کرد. راهبرد نظام برای برونرفت از شرایط فعلی، دیپلماسی است. مهمترین ابزار دیپلماسی نیز مذاکره است و پشتوانه مذاکره، اجماع ملی در نظام سیاسی برای اهداف و روشهاست. این منطق در هشتسال جنگتحمیلی نیز ساری و جاری بود. امام(ره) در تمامی مراحل آن مقطع دشوار در این راستا حرکت کرد و مردم نیز با تمام توان در خدمت سربازان خطمقدم و افسرانی بودند که عملیاتهای آفندی و پدافندی را طراحی میکردند.
مدیریت اجرایی کشور در طول هشتسال جنگ نیز با تمام توان در خدمت آن اهداف قرار داشت. همانطور که ایجاد هرگونه تردید در دل فرماندهان و سربازان موجب تزلزل در روحیه آنان شده و اثرش را در میدان نبرد بر جای میگذاشت در پرونده هستهای نیز سربازان خطمقدم کارزار دیپلماتیک با پشتوانه رهبری، نخبگان فکری و سیاسی مردم با استواری و پرهیز از هرگونه شائبهای که آنان را در رویارویی با طرف مقابل در موضع تردید قرار دهد، حرکت میکنند. هدف مذاکرهکنندگان همانطور که از زبان رییس دیپلماسی کشور شنیدهایم ازبینبردن اجماعجهانی از کشور، برداشتهشدن چتر امنیتی از فعالیتهای هستهای صلحآمیز کشور و تبدیل آن به موضوعی سیاسی و حل و فصل اختلافات موجود براساس منطق «برد-برد» و نهایتا رهانیدن کشور از تحریمهای ظالمانهای است که براساس کمتوجهی به اصول دیپلماتیک و ماجراجویی در هشتسال دولت احمدینژاد رقم خورده است.
در چنین شرایطی هرگونه کارشکنی در روند مذاکرات و تکرار شعارهایی که امروز بر همه مردم اهداف و اغراض شعاردهندگان مشخص است، خلاف منافع ملی و از نظر مردم، مشی ناصحیحی است که عدهای در داخل در پیش گرفته و مذاکرهکنندگان و سربازان خطمقدم مذاکرات را تحتفشار قرار دادهاند. درک این نکته نیاز به عقل افلاطونی ندارد که وقتی نخستوزیر رژیم صهیونیستی که بهطور قطع و یقین از منابع متعدد در جریان کلیت مذاکرات قرار دارد با صدایی رسا با هرگونه توافق احتمالی ١+٥ با ایران مخالفت میکند، باید دانست این توافق تامینکننده منافع کشور و در تعارض با منافع آن رژیم جعلی است. روز گذشته شاهد راهپیمایی میلیونی مردم در سالگرد انقلاب اسلامی بودیم.
این همان مردمی هستند که در سختترین شرایط دوران جنگ و زیر موشکباران رژیم بعث عراق، هرگز پشت رزمندگان را خالی نکردند و روز گذشته نیز بیتوجه به برخی پوسترها و جملات غرضورزانه، در حمایت از دولت و نظام به صحنه آمدند. کافی بود که فردی منصف به میان مردم رفته و از نظرات آنان درمورد مسایل کلان کشور بهویژه کارزار دیپلماتیک هستهای پرسوجو کند. اگرچه شاید این کار توسط همان عدهای که بر طبل تهی شعارها میکوبند انجامشده، اما بیان آن به سود اغراض آنها نیست؛ شاهد مثال آن نظرسنجیهایی است که رییس دستگاه دیپلماسی را از موفقترین وزرای دولت از نظر مردم نشان میدهد.
جوهر سیاستورزی، منافع ملی است. همراهی با مردم و تامین امنیت، رفاه، بهداشت و آینده درخشان برای فرزندان این مرزوبوم باید در راس آمال و آرزوهای احزاب، مجلس، دولت و نخبگان سیاسی قرار گیرد و این مشی مردمسالاری است که دیروز، جلوهای از آن در راهپیمایی ٢٢بهمن - فارغ از اغراض سیاسی و حزبی - دیده شد.
آرمان:ایستادگی مردم در برابر تفرقه انگیزان
«ایستادگی مردم در برابر تفرقه انگیزان»عنوان یادداشت روز روزنامه آرمان به قلم محمدرضا خباز است که در آن میخوانید؛36سال از عمر پربرکت انقلاب گذشته و هرچه میگذرد خوشبختانه حضور یکپارچه مردم بیشتر و روزبه روز حضور آنها شکوفاتر میشود. ازآنجایی که انقلاب اسلامی یک انقلاب کاملاً مردمی و درنتیجه حضور و مبارزات آنها در 36 سال پیش بود و اگر آن روز مردم به صحنه نمیآمدند انقلاب به پیروزی نمیرسید هنوز این انقلاب مدیون مردم است و همچنان ملت برای ماندگاریاش به صحنه میآیند. وحدت کلمه باعث شد که انقلاب به پیروزی برسد اما آنچه شعله انقلاب را شعلهور ساخت و در حقیقت دلیل انقلاب مردم بود و این علت باید علت بقای انقلاب باشد یعنی اگر قرار است انقلاب با این ویژگیها درصحنه بماند و مردم از نتایج آن بهرهمند شوند باید 22بهمن را روز وحدت ملی و یکپارچگی مردم دانست که خوشبختانه این اتفاق امسال رخ داد اگرچه عدهای از چند ماه پیش خط ونشان میکشیدند که در 22بهمن با رقبای سیاسی خود تسویهحساب خواهند کرد و به اصطلاح خودشان را آماده کرده بودند اما سیل جمعیت و آگاهی فوقالعاده مردم اجازه چنین استفادهای را به سوءاستفاده کنندگان نداد.
در جایجای کشور سیل جمعیت با این علاقه و اشتیاق و بانشاط و امید به آینده همه ناخیرخواهان داخلی را در هم نوردید و به پیش رفت. البته بهصورت معدودی بعضی بر روی دستنوشتههای خودشان شعارهای غیرمربوط نوشته بودند که با هدایت مردم این موارد به حاشیه رفت. مردم خود میدانند که راهپیماییها اهدافی دارند؛ راهپیمایی 9دی برای هدفی و راهپیمایی روز قدس برای هدف دیگری بود ولی راهپیمایی 22بهمن روز جشن ملی و روز سپاسگزاری به خداوند است و روزی است که همه سلایق باید به وحدت کلمه بیندیشند.
خوشبختانه در شهرهای مختلف اگر کسی ناآگاهانه یا آگاهانه میخواسته به صفوف مردم رسوخ کند و شعار غیرمربوط بدهد با هدایت خود مردم این توطئه خنثیشده و با هدایت خود مردم ناامیدی دشمنان این مرزوبوم را به وجود آورد. استکبار جهانی با خودش اینگونه فکر میکرد که ایران برای ادامه مذاکرات و برای شکست تحریمها از هر ابزاری استفاده خواهد کرد تا بتوانند خواستههای غیرمرتبط خودشان را مطرح کنند ولی خوشبختانه شعار حمایت یکپارچه مردم از مذاکرهکنندگان در چارچوب حفظ نظام و کرامت راه را بر توطئههای بیگانگان بست؛ 22بهمن در 36سال گذشته روز وحدت ملی بوده و است و شعار اصلی راهپیمایی 22بهمن حمایت از اسلام و انقلاب و رهبری است و خواهد بود؛ و اگر عدهای میخواستند سوءاستفاده کنند با هوشیاری مردم جلوی سوءاستفادهکنندگان گرفته شد.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی بیپرده با محمد سیانکی گزارشگر و مربی فوتبال پایه
گفتوگو با محسن بهرامی، گوینده کتاب «مسیح بازمصلوب»
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم