زندگی وی در زمان اوج قدرت سلجوقیان مقارن با زمامداری طغرل بیک، آلب ارسلان و ملکشاه سلجوقی و همزمان با زمامداری خلفای عباسی در بغداد سپری شد.
ازغزالی آثار متعددی بر جای مانده است و از آنجا که روحیات فکری وی در طول زندگی دچار تغییرات و دگرگونیهای جدی شد، لذا این آثار از تنوع موضوعی و رویکردهای متفاوتی بویژه نسبت به عرفان و فلسفه برخوردارند.
از مجموع آثار غزالی فقط سه اثر وی منحصرا درباره قرآن و شریعت بحث میکند و مابقی آنها درباره تصوف و سلوک صوفیانه در اسلام است. مشهورترین اثر او کتاب «احیاءالعلوم الدین» است و گفته میشود آن را در دمشق تألیف و تدریس کرده است. سیدمرتضی به چند دلیل این کتاب را در رأس آثار غزالی نام میبرد از جمله این که این کتاب به خاطر آنچه از علوم آخرت بحث میکند ارزشمندترین اثر اوست و شهرتش در اسلام همچون شهرت خورشید در آسمان است.
متن احیاءالعلوم به چهار ربع شامل عبادات، عادات، مهلکات و منجیات تقسیم شده و هر ربع دربرگیرنده ده کتاب است و هر کتاب به موضوعی از مباحث دین و اخلاق و معارف اسلامی اختصاص یافته است.
ربع عادات یا آخرین کتاب مجلد دوم این مجموعه به آداب معیشت و اخلاق نبوت اختصاص دارد.
غزالی انگیزه گنجاندن «آداب معیشت» در ربع عادات را در نسبت رابطه آداب ظاهری و باطنی دانسته و از آنجا که به باور وی آداب و خلق و خوی ظاهری بیانگر اندیشههای باطنی افراد است لذا بر آن شده کتاب آداب معیشت را به ذکر اخلاق و آداب پیامبر عظیمالشأن اسلام، حضرت محمد مصطفی(ص)، که جامع مکارم اخلاق است، اختصاص دهد. آنچه در پی میآید گزیدهای است از کتاب «آداب معیشت و اخلاق نبوت» در بیان برخی خلقیات نبی اکرم(ص) که با اندکی تلخیص و بازنویسی ارائه میشود:
ـ پیغامبر(ص) بسیار تضرع و زاری نمودی و پیوسته درخواستی از خدای عزوجل تا او را به محاسن آداب و مکارم اخلاق مزین گرداند و در دعا گفتی اللهم حسِّن خَلقی و خُلقی. بار خدایا نیکو گردان خلقت من و خوی من را و گفتی اللهم جنبنی منکرات الاخلاق. ای بار خدای، دور دار از من خویهای منکر را. پس خدای تعالی دعای وی مستجاب کرد و به قول خود ادعونی استجب لکم وفا کرد و قرآن را بر وی فرو فرستاد و او را بدان ادب آموخت. پس خوی او قرآن بود.
و خدای عزوجل او را به قرآن ادب فرمود و به مثل قول خود: عفو کن از هر بدیای که مردم در حق تو کنند و چیزی فرمای که حُسن آن همگان بدانند و سفیهان را به سَفَه مقابله نکن.
ـ حق تعالی سیرت فاضله و سیاست کامله در ذات وی پیامبر اکرم (ص) جمع گردانیده بود.
ـ از آنچه ابوالبُختری روایت کرده است، گفتند که پیغامبر(ص) هیچکس را از مؤمنان به دشنام یاد نکرد که نه آن دشنام کفارت و رحمت او گردانیده شد. در حرب وی را گفتند: یا رسولالله، اگر (یعنی خوب است) مشرکان را لعنت فرمایی. گفت مرا برای رحمت فرستاده است نه برای لعنت.
ـ پیامبر(ص) دورترین مردمان بود از خشم و نزدیکترین ایشان به رضا و مهربانترین ایشان بود در حق مردمان.
ـ پیغامبر(ص) در سخن، فصیحترین و شیرینترین مردمان بود و گفتی من فصیحتر عربم و اهل بهشت بر لغت من سخن گویند. اندک سخن و نرم گفتار بود و چون در سخن آمدی بسیار نگفتی و سخن او چون مهرههایی بود که در سلک کشیده شود و عایشه ـ رضیلله عنها ـ گفت: او سخن پیوسته نراندی چنان که شما میرانید، سخن او اندک بود و شما سخن را میبیفشانید. گفتهاند که سخن او کوتاهترین سخنهای مردمان بود و با کوتاهی سخن کل مراد خود در آن جمع کردی و کلمات جامع گفتی بیافراط و تفریط. بسیار خاموش بود و در غیر حاجت سخن نگفتی و منکر بر زبان نراندی و در خشم جز لفظ حق بر لفظ وی نرفتی و از کسی که سخن بد گفتی اعراض نمودی و اگر در سخن گفتن مضطر شدی به گفتن چیزی که آن را کراهیت داشتی به کنایت یاد کردی.
ـ گفتهاند: او متبسمترین و خوشدلترین مردمان بود.
ـ پیغامبر(ص) حلیمتر مردمان بود و در عفوِ با قدرت راغبتر.
ـ پیغامبر(ص) دلیرتر مردمان و شجاعترین ایشان بود. پیغامبر(ص) با عُلُو منصبِ خود، متواضعترین مردمان بود. میان یاران خود نشستی و با ایشان آمیختی چنان شدی که یکی از ایشان است. پس اگر غریبی بیامدی او را از میان ایشان نشناختی تا آنگاه که بپرسیدی. پس از آن از وی درخواست کردند که در جایی نشیند که غربا وی را بشناسند، پس دکانی از گِل (سکو) برای وی بنا کردند و بر آن مینشستی.
ـ نیکو رویترین مردمان و نورانیترین ایشان بود. هیچکس او را صفت نکرد که به ماه تشبیه کرد و به سبب بشره او بود که خشم و خشنودی او در رویاش پیدا آمدی.
ـ از خویهای پیامبر (ص) این بود که هر که را بدیدی به سلام ابتدا نمودی و هر که برای حاجتی با وی بایستادی، با او صبر کردی تا بازگردنده او بودی.
ـ گفت: تواضع را دوست دارم، چرا که کسی که برای خدای ـ عزوجل ـ تواضع کند، وی را بلند گرداند.
ابوحامد غزالی پس از سالها تحقیق و تدریس و تفحص، به مدت یازده سال عزلتنشینی و اعتکاف پیشه کرد، که این امر علاوه بر دلزدگی وی از فلسفه و فیلسوفان، ناشی از آن بود که وی نزد سلجوقیان از تقرّب خاصی برخوردار نبود. غزالی در کتاب المنقذ من الضلال، تاریخ زندگانی فکری و سیر مطالعاتی خود را در مسیر کشف حقیقت برای بازماندگان شرح داده است. البته ناگفته نماند که وی باوجود هوش سرشار و خارقالعادهاش از گام برداشتن در مسیر اندیشه و تلاش برای گشودن مسائل فلسفی به کمک منطق و دانش دست کشید و ایمان و زندگانیاش را وقف سلوک معنوی و تسلط یافتن بر نفسانیات کرد.
آمنه شیرازینژاد / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
گفتوگوی«جامجم» با احمد ابوالقاسمی یکی از موفقترین قاریان قرآن و میزبان برنامه «محفل»
در گفتوگو با دکتر علیرضا کیخا معاون امور استانهای رسانه ملی مطرح شد
علاءالدین بروجردی نماینده مجلس شورای اسلامی در گفت وگو با جام جم آنلاین:
ابوالفضل ظهره وند نماینده مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با جام جم آنلاین: