تخمین محیط زیست این شهر، درآمد صدمیلیون تومانی در هر ماه است که سوخت و سوز ندارد و حتمی است، ضمن این که مقصدش هم مقدس است و احساس برانگیز.
قرار است با این پولها یک مدرسه دخترانه ساخته شود، از آن مدرسههای سبز حامی محیط زیست که بناست دانشآموزان نیشابوری هم با تحویل دادن کتابهای قدیمیشان در بالارفتن بنای آن مشارکت کنند.
چه چیزی بهتر از این، چه چیزی بهتر از این که اینها باور کردهاند کاغذ، زباله نیست، چه اقدامی مفیدتر از کره گرفتن از آب، پول درآوردن از کاغذ باطله.
اگر جرقه این فکر به ذهن کسی در نیشابور خطور نمیکرد این مدرسه سبز هم هیچ وقت ساخته نمیشد، چون یا آموزش و پرورش باید برای گرفتن بودجه از دولت چانهزنیهای طولانی مدت انجام میداد یا خیرین مدرسهساز دست به کار میشدند و از سرمایه شخصیشان خرج میکردند.
اما حالا نیشابور روی پای خودش ایستاده و تکیهاش را داده به کاغذهای باطله شهرش. خدا میداند چند تُن از این کاغذها هر روز در شهرهای مختلف مچاله میشود و توی جوی آب میافتد یا تکه پاره میشود و درون سطل زباله میرود، بعد هم آنقدر تنهاش به تنه زبالههای تر میخورد که از کاغذ بودن ساقط میشود و میشود خمیری بیفایده.
پس چارهای نداریم جز این که تفکرمان را عوض کنیم. برای این تغییر فکر میتوانیم از امروز به مدرسهای فکر کنیم که دیوارهایش را کاغذهای باطله بالا میبرند و هر آجرش روزی تکه کاغذی بوده است.
بعد هم خودمان دست به کار شویم و واژهها را در ذهنمان طور دیگری معنی کنیم، یعنی به جعبه خالی دستمال کاغذی بگوییم آجر، یا به دفتر مشق سیاه شده فرزندانمان بگوییم پول. البته ما با این روش قدم اول را برمیداریم که مهم است، ولی مهمتر از آن نهادهای دولتیاند که باید پشت ما بایستند و با جمعآوری مرتب کاغذها به این حرکت مردمی سرو سامان دهند.
مریم خباز - گروه جامعه
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد