اما همه این فرآیند که از آن با عنوان پیشرفت و توسعه یاد میشود، باید با جنس انسان مطابقت داشته باشد؛ یعنی محدودیتها و خواستههای انسانی را بشناسد و در حقیقت، پیشرفت فیزیکی خودش را با جنس انسان مطابقت بدهد.
این همان چیزی است که از آن به عنوان پیوست انسانی یا پیوست اجتماعی هر طرح عمرانی یاد میشود.
به تعبیر دیگر، حرف حساب این است که وقتی کلنگ یک طرح عمرانی در یک منطقه شهری به زمین زده میشود، باید قبلش نسبت به خواستههای اهالی آن محل تحقیق شود؛ طوری که قبل از شروع ساخت هر سازه شهری، با اهالی همان محل هم مشورت شود و حداقل نظرات آنها درباره ساخت بهتر سازهها شنیده شود.
البته نمیگوییم که نظرات همه مردم درباره نحوه ساخت یک سازه عمرانی صحیح و اظهارنظری کاملا فنی است، اما اگر قبل از شروع یک طرح عمرانی، مسئولان به شکل نظرسنجی هم که شده، از مردم درباره مشکلات و مزایای طرح بپرسند، چیزی را از دست ندادهاند و در بین این نظرسنجیها، شاید شهروندی به نکته خاصی اشاره کند که مهندس آن سازه به ذهنش نرسیده باشد.
منطق هم حکم میکند اگر کاری را برای رفاه حال مردم منطقهای انجام میدهیم، حداقل نظر آنها را درباره آن طرح عمرانی بشنویم، حتی اگر در نهایت نظرات آنها را هم اعمال نکنیم.
اینکه چه تحول اجتماعی و اقتصادی بعد از پایان یک طرح عمرانی در یک منطقه شهری بهوجود میآید، موضوعی حیاتی است که بندرت به آن توجه میشود و معمولا هم در هیاهوی کارهای عمرانی، بهعنوان فرآیندی غیرضروری و هزینه بر حذف میشود.
امین جلالوند - گروه جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد