نامه​های تاریخ​ساز

نامه‌ای برای سیاسیون امروز

مالک بن حارث عبد یغوث نخعی، معروف به مالک اشتر، از یاران نزدیک امام علی(ع) است. اطلاعات روشنی در مورد تولد و زندگی او در دوره قبل از اسلام در دست نیست و صرفا می‌دانیم که در اوان جوانی به رسالت پیامبر اکرم ایمان آورد و در روزگار خلافت ابوبکر به شام آمد و از آنجا به عراق وارد و در کوفه ساکن شد.
کد خبر: ۷۶۰۱۱۵
نامه‌ای برای سیاسیون امروز

طایفه نخع از مهم‌ترین قبایل یمن محسوب می‌شدند و از همان ابتدا محبت اهل بیت را در دل داشتند. در جریان به خلافت رسیدن امام علی(ع)، طایفه نخع و مالک اشتر نقش‌آفرینی‌های زیادی داشتند. مالک در جنگ‌های معروف امام علی(ع) با دشمنان حضور فعال داشت و مورد اعتماد آن حضرت بود. زمانی که به‌واسطه برخی اختلافات، بسیاری در یاری رساندن به امیرمومنان کوتاهی کردند مالک جزو شیعیانی بود که تا آخرین لحظه بر حمایت از حضرت علی(ع) تاکید و اصرار داشت.

بعد از این‌که حضرت علی(ع) مالک اشتر را به حکومت مصر منصوب کردند، خبر به معاویه رسید و او به یکی از مالکان روستاهای بین راه مصر پیغام داد که مالک اشتر را مسموم کن تا من خراج 20 سال را از تو نگیرم. وقتی مالک به آنجا رسید، دهقان که فهمیده بود او عسل را زیاد دوست دارد، مقداری عسل مسموم برای مالک هدیه آورد و قدری هم از اوصاف و فواید عسل، حرف زد. او شربتی از آن عسل زهرآلود را خورد که هنوز کاملا از گلوی او پایین نرفته بود که در همان بین راه رحلت کرد.

علی(ع) زمانی که او را به حکومت مصر منصوب کرد نامه‌ای برای او نوشت که مشتمل بر لطائف و محاسن بسیار و پند و حکمت زیاد است. این منشور حکومتی و عهدنامه که حضرت به مالک عطا کرد، از نفیس‌ترین و ارزنده‌ترین مطلب حکمرانی و حکومتداری و مردمداری است. عهدنامه مالک اشتر نخعی، همواره دستمایه سیاست‌های حکومتی شیعیان و از جمله مواردی بوده که علما و آزاد اندیشان اسلامی در جهت نشر و اشاعه آن در طبقه حاکم کوشیده‌اند.

نامه 53 نهج‌البلاغه یا نامه مالک اشتر جزو طولانی‌ترین نامه‌های مندرج در نهج‌البلاغه است. اشارات فراوانی در اخلاق مدیریتی و حکومتداری دارد. در بخشی از این نامه بلند بالا آمده است:

ای مالک! برای روزگار سختی چه ذخیره‌ای بهتر از نیکوکاری می‌توانی گذارد؟ آیا کدام پس انداز از عدل و داد برای ملوک و حکمران‌ها بهادارتر تواند بود؟

دانی که نفس پرهیزگار کدام است؟ آن که در تمام حوادث زندگی بر هوس خویش پای گذارد و در داوری کاملا بی‌طرف و میانه‌رو باشد.

ای مالک! مهربان باش و رعیت را با چشمی پرعاطفه و سینه‌ای لبریز از محبت بنگر. زنهار! نکند ای چوپان که در جامه شبانی، گرگی خونخوار باشی و در لابه‌لای پنجه‌های لطیف، چنگال‌های دلخراش و جانفرسا پنهان داری!

الا ای فرمانفرما! فرمانبران تو از دو صنف بیرون نیستند، یا مسلمانند که با تو یک کیش و یک دین دارند یا پیرو مذاهب بیگانه که با تو همنوع و همجنسند. ای بشر، آنها هم بشرند.

ای مالک! تو بر مصر حکومت می‌کنی و امیرالمومنین بر تو، ولی پروردگار بی‌همتا بر همه ما.

هرگز مگو که من مامورم و معذور، هرگز مگو که به من دستور داده‌اند و باید کورکورانه اطاعت کنم. هرگز طمع مدار که تو را کورکورانه اطاعت کنند.

الا ای پسر حارث! در اجرای اوامر الهی بین خویش و بیگانه فرق مگذار! و پسر خود را بر سیاهان صحرای مصر رجحان مده! حق سنگین است و برداشتن آن دشوار.

شما ای حکومت‌ها چه گمان می‌کنید؟ آن شمشیر که بر کمرتان بستیم و آن کرسی که به افتخار شما گذاشتیم، برای آن نیست که خون مردم بریزید، یا دسترنج بیچارگان بخورید.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها