به غیر از یکی دو تایشان، مابقی همه ایفاگر نقشهای واقعی خود هستند؛ یا خواننده میشوند یا آهنگساز، همانهایی که هستند. حضور و فعالیت خوانندگان و کسانی که دستی بر آتش موسیقی دارند در عرصه هنر هفتم مسبوق به سابقه است، شاید نیم قرن، حتی گاهی بیشتر.
در سالهای اخیر، اما این حضور پررنگتر شده و رنگ و بوی جدی به خود گرفته است. زانیار خسروی در اولین فیلم سینمایی پیمان معادی «برف روی کاجها» بازی کرد و خوب هم بازی کرد، رضا صادقی در فیلم «بیخداحافظ» خودش بود؛ رضا صادقی، حمید عسگری هم که با فیلم «دو دوست» محمد بانکی آغاز کرد و به «شانس، عشق، تصادف» آرش معیریان رسید و حالا هم میخواهد بازیگری را به طور جدی دنبال کند؛ خودش که این گونه میگوید.
کارن همایونفر هم که آهنگساز نام آشنایی است و چند سیمرغ و دیپلم افتخار را بابت آهنگسازی روی فیلمهای ایرانی در کارنامه خود دارد، چند سال پیش برای اثر تحسین شده عبدالرضا کاهانی «اسب حیوان نجیبی است» موسیقی متن ساخت و یکی از نقشهای اصلی این فیلم را هم بازی کرد. همایونفر پس از این فیلم در هیچ اثری به عنوان بازیگر ظاهر نشد تا نشان دهد حضورش در اسب حیوان نجیبی است بیشتر از باب رفاقت با کاهانی بوده یا یک تجربه و ماجراجویی کاری و حرفهای.
همیشه برای هر چیزی میتوان یک استثنا قائل شد و مستثنی حضور اهالی موسیقی روی پرده سینما بیگمان محمدرضا گلزار است. گیتاریست گروه موسیقی آریان در جزیره کیش با مرحوم ایرج قادری آشنا شد تا یکشبه ره صد ساله برود و بازیگر و ستاره شود. ستارهای که خیلی از فیلمهای ایرانی را به پرفروشترین فیلمها تبدیل کرد. گلزار با «سام و نرگس» قادری به سینما آمد و ماندگار شد، حتی با فیلمهای اغلب ضعیف و با موضوعات دم دستی و پیشپاافتاده بخصوص در اوایل کارش. او بازیگر شد، ستاره هم شد، اما لزوما نه یک بازیگر جدی با نقشهای جدیتر، مگر در «بوتیک» حمید نعمتالله و در نهایت و با اغماض البته «دموکراسی در روز روشن». گلزار حتی مانند بسیاری از دیگر چشم رنگیهای سینما که پس از افتادن از تب و تاب حاشیهها و جذابیتهای شهرت بازیگری، دست به تجربه نقشهای متفاوت زدند تا بیش از این خود را تکرار نکنند و مقدمات حذف خود را از سینما به دست خویش فراهم نیاورند، همانی ماند که بود. حاشیهها همیشه همراه آقای سوپراستار بوده و ماندهاند تا به امروز با او. امسال اما این بازیگر جوان با حضور در فیلم جدید بهمن فرمانآرا «دلم میخواد» شاید میخواهد سنتشکنی کند و کلیشهها را بشکند و طرحی نو دراندازد.