بسیاری از زنان بهدلیل حجب و حیاییکه دارند، اگر شوهرشان نیازهای مختلف آنان را تامین نکند، با وضع موجود میسوزند و میسازند یا اگر شرایط برایشان غیر قابل تحمل باشد، به طلاق به عنوان آخرین راه حل نگاه میکنند. اما تعداد کمی زمانیکه با بیتوجهی همسرشان مواجه میشوند، به سمت مرد دیگری میروند و اینجاست که خیانت به شوهر و از هم پاشیده شدن کیان خانواده رقم میخورد. علیرضا و وحید دو مردی هستند که همسرانشان به آنها خیانت کردهاند.
وایبر زندگیام را به آتش کشید
علیرضای سی و سه ساله چند ماه استکه متوجه شده همسرش به او خیانت میکند. ماجرا از زمانی شروع شد که او اینترنت گوشی تلفن همراه همسرش را فعال کرد. او به مشاور دادگاه خانواده تهران میگوید: «آن روز همسرم مشغول پختن غذا بود و خیلی اتفاقی گوشیاش را برداشتم و وارد وایبر شدم. فهرست را که باز کردم، اسم چند مرد غریبه را دیدم. نفس در سینهام حبس شده بود. یکی یکی همه را باز کردم و خواندم. چیزی را که میدیدم باورم نمیشد. او با چند مرد از شهرستانهای مختلف رابطه اینترنتی برقرار کرده و با یکی از آنها قرار گذاشته بود وقتی به تهران آمد، با هم به سینما بروند. با قیافه بهتزده و رنگپریده از همسرم خواستم در این باره توضیح دهد. ابتدا انکار کرد، اما وقتی گفتم قرار است با یکی از آنها به سینما بروی، رنگش سفید شد و گریه کرد. او گفت که همه چیز از ایمیل و چت شروع شد و کار به قرار گذاشتن کشیده شدهاست. بعد از این اتفاق تصمیم گرفتم همسرم را طلاق دهم.
زنم به خاطر پول به من خیانتکرد
وحید هم وقتی مقابل مشاور دادگاه نشست، گفت: همسرم دختر یکی از اقوام دور بود و با تمام مشکلاتیکه داشتیم، زندگیمان راشروع کردیم. دو سال بعد، خدا یک دختر به ما داد. مشکلی نداشتیم، اما چند وقتی بود که به او شک کرده بودم. یک روز که به مسافرت رفته بودیم دیدم با تلفن همراهش دور از چشم من و پنهانی صحبت میکند. از کارش ناراحت شدم و قول داد دیگر اینکار را انجام ندهد. دوباره دوماه پیش داخل کمد لباس بچه یک گوشی پیدا کردم. وقتی بازش کردم دیدم مردی با او تماس گرفته. همسرم که فهمیده بود گوشی را پیدا کردهام، چنگ انداخت و گوشی را از دستم گرفت و شکست وسیم کارت را هم نصف کرد. دو روز قهر بودیم، اما جلو پدرش قول داد دیگر اینکارها را تکرار نکند. دوهفته قبل، زودتر به خانه آمدم و صدای زنم را شنیدم که داشت با تلفن صحبت میکرد. پشت در ایستادم و متوجه شدم با مردی در حال صحبت است. دیگر نمیتوانم به زندگی با او ادامه دهم، هرچند اصرار دارد او را ببخشم.
مرد باید نیازهای عاطفی زن را تامین کند
دکتر پرویز رزاقی، روانشناس و مدرس دانشگاه در خصوص علل خیانت زنان در زندگی زناشویی، میگوید:« زنان در جامعه ایرانی همیشه برای حفظ و ثبات زندگی قدم برداشتهاند و تمام تلاش آنها برای حفظ کیان خانواده بوده و هست. معمولا زنان با نیازهای احساسی و ایدهآلی که برای خود متصور میشوند، با فردی ازدواج میکنند. اما زمانیکه وارد زندگی مشترک میشوند و نیازهای اساسی در زندگی زناشویی برآورده نمیشود، گاهی این ناکامی میتواند به خیانت منجر شود.
علت دوم، خیانت مردان است. وقتی زن میبیند شوهرش به او خیانت کرده، با برقراری رابطه با مرد دیگر، از همسرش انتقامجویی میکند.
انجام رفتارهای پرخاشگرایانه، کتککاری، عصبانیت و واکنشهایی از این قبیل باعث میشود زن از شوهرش بریده و خیانت کند.
علت بعدی تامین نشدن نیازهای عاطفی و احساسی زن است. مردان به دلیل تفاوتهای شخصیتی که دارند، احساسات خود را نشان نمیدهند. مرد با خودش اینطور فکر میکند که من چون زنم را دوست دارم، همین کافی است. این درحالی است که زن دوست دارد جمله « دوستت دارم» را از همسرش بشنود. این تفاوتهای شخصیتی به قدری فاحش هستند که مرد از نیازهای احساسی زن غفلت می کند و زمانیکه زن ناکام میشود، هیچ بعید نیست برای تامین نیازهای عاطفیاش به سمت ارتباط با مرد دیگری برود.
ممکن است وابستگی مرد به خانواده خود، یا حضور فیزیکی و روانی و فکری اعضای خانواده به قدری باشد که قدرت تصمیمگیری را از او سلب کند و همسر را به بن بست بکشاند و به جایی برسد که زن روابط عاطفی و کلامیاش را قطع کند. همین موضوع باعث می شود تا به برقراری ارتباط در فضای خارج از خانه فکر کند.
نیاز مادی نیز از علل دیگر خیانت زن است. مرد از زنش حمایت لازم مادی نمیکند و او نیز برای تامین نیازهای مادیاش، با مرد دیگری ارتباط برقرار میکند.
نبودن شوهر درکنار زن هم خیانت را رقم میزند. وقتی شوهر نباشد، زن رفتهرفته، احساس خلأ عاطفی و فکری کرده و برای پر کردن این خلأ به سمت فردی میرود که پاسخ این حس او را بدهد.
گاهی زن در خلال روابط اجتماعی که در محل کارش با دیگران دارد، ممکن است دچار لغزش شود. یعنی در طول همکاری بهدلیل رابطه عاطفی که بین او و مرد دیگری شکل میگیرد، آن مرد را با شوهر و زندگیاش مقایسه میکند و اگر نتواند کاستیهای همسرش را قبول کند، لغزش رقم میخورد.
حس کمالطلبی یک عامل دیگر است. این زنان قبل از ازدواج، دنبال یک زندگی بیعیب و نقص بودند، اما بعد از ازدواج برخلاف آنچه انتظارش را داشتند روبهرو شدهاند.
گاهی موقعیت شغلی در بعضی از زنانی که تحصیلات، حقوق بالا و نقش اجتماعی دارند نیز در بروز خیانت بیتاثیر نیست.
تنوعطلبی در برخی زنان هم مشاهده میشود. زنانی که دوران مجردی در روابط پایدار و عمیقی قرار داشتند، وقتی وارد زندگی مشترک میشده و با شرایط تازهای مواجه میشوند و شرایط فعلیشان با گذشته فرق دارد و همسرشان از بسیاری موارد حتی ظاهر با فردیکه قبل از ازدواج با او رابطه داشته فرق میکند، به زندگی و همسرشان وفادار نمیمانند و خیانت میکنند.
مهمترین عاملیکه باعث میشود زن به شوهرش خیانت کند، کمبود روابط عاطفی و احساسی است. مرد سرش به وایبر یا رایانهاش گرم است، با زن حرف نمیزند، تلویزیون تماشا میکند، وقت برای همسرش نمیگذارد، با هم به مسافرت نمیروند، شوهر دست بزن دارد و... همه اینها باعث میشود تا زن همچنان مشتاق شنیدن پیام احساسی و روانی از سوی شوهرش باشد، اما در عمل ناکام میماند.
راهحل چیست؟
در وهله اول بهتر است مرد نیازهای مادی، عاطفی و احساسی همسرش را تامینکند و پیامکهاییکه حاوی پیام دوست داشتن زن باشد، به او بدهد. با هم به مسافرت بروند، مرد اگر عصبی است، نزد مشاور برود و مهارتهای کنترل خشم را آموزش ببیند. اگر زن میگوید از این زندگی خسته شدهام، به پیامهای کلامیکه همسرش میدهد، توجه داشته باشد. زن نیز بهتر است نگرش خود را تغییر بدهد و با افزایش حقوقی که دارد نظام خانواده را از هم نپاشد. سعی کند فضای خانه را گرم کند، شرایطی را فراهم نکند که سبب عصبانیت همسرش شود و رفتار و و ارتباطش در جهت تحکیم خانواده باشد.
لیلاحسین زاده / تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)
بازگشت ترامپ به کاخ سفید چه تاثیری بر سیاستهای آمریکا در قبال ایران دارد؟
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رضا جباری: درگفتوگو با «جام جم»:
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
همه چی عوض شده است
وقتی متوجه شدم دلیل این كار ازش پرسیدم و لی هیچ جوابی نداشت من همیشه به او ابراز علاقه می كردم . با این كه تحصلات بالایی دارم ولی به خاطر همسرم سرویس بهداشتی هم شسته ام . از این قضیه بسیار ابراز پشیمانی میكند و لی من به اعتماد ندارم. چه كنم