همچنین چرا اینگونه سوءاستفادهها اینقدر دیر و پس از گذشت سالها از جریان داشتن آن کشف میشود و چرا بانکها قادر نیستند در اسرع وقت به کشف چنین مواردی در زیرمجموعه خود نائل شوند؟ هوشنگ نادریان، عضو جامعه حسابداران رسمی و رئیس اسبق سازمان حسابرسی در پاسخ به این سوالات، بخشی از نقایص سیستمهای کنترلی و حسابرسی بانکهای کشور را توصیف میکند. هرچند این توصیف گاه به زبانی علمی مطرح میشود، اما از لابهلای آن میتوان به روشنی درک کرد که سیستم بانکی ما چقدر تا حالت آرمانی برای کشف به موقع فساد مالی وسوءاستفاده فاصله دارد.
وضعیت فعلی بانکها و سیستم بانکی به لحاظ استانداردهای حسابداری، حسابرسی و کنترل داخلی در چه سطحی است؟
شرایط سیستمهای مالی و مدیریتی بانکها یکسان نیست، برخی بانکها با عنایت به اهمیت فناوری اطلاعات در مدیریت و نظارت بر عملیات بانک اقدامات مناسبی در راستای استقرار نظامCore banking انجام دادهاند، برخی نیز متاسفانه کمتر سرمایهگذاری کردهاند و لذا محیط ریسکی بیشتری برای تخلفات و موارد عدم رعایت مقررات حاکم دارند. لذا میزان توجه به نظام کنترلهای داخلی و سرمایهگذاری در استقرار این نظام، قطعا شرایط محیطی مناسبتری برای اداره مطلوب و کمخطرتر بانک فراهم میکند.
از زاویه رعایت استانداردهای حسابداری، باتوجه به الزام بانکها به انجام حسابرسی مستقل سالانه صورتهای مالی، بانکها عمدتا نسبت به رعایت استانداردهای حسابداری در تهیه صورتهای مالی خود اقدام میکنند و لذا اظهارنظر حسابرسی مستقل حسب اطلاعات موجود، مقبول یا مشروط بوده و شاهد گزارشهای مردود نیستیم، اما این امر به مفهوم عدم وجود ضعف کنترل و فقدان موارد خلاف قوانین و مقررات نیست و صرفا حاکی از مطلوب بودن انعکاس صورتهای مالی است.
اگر بخواهید به کلیت نظام بانکی کشور نگاهی بیندازید، چند درصد از سیستم بانکی کشور خود را در برابر تخلفات به نحو مناسبی ایمن کردهاند؟
ایمن کردن سیستم هر بنگاه در مقابل تخلفات مستلزم تدوین و پیادهسازی سیاستهای ضد تقلب، استقرار نظام کنترلی، ایجاد محیط مناسب کنترلیها و متعهد بودن مدیران به رعایت اخلاقیات، پایش مستمر و سیستماتیک مدیریت و انجام بازرسیهای موردی، آموزشهای مناسب برای مدیران و کارکنان در راستای جلوگیری، کشف و گزارش موارد تقلب، تقویت حسابرسی داخلــی و حسابرسی مســتقل و انجام حسابرسیهای غیرمنتظره، تقویت سازوکار اخذ اطلاعات از مخبرین و برقراری نظام اطلاعات و ارتباطات مناسب است.
در این رابطه طراحی نظام مدیریت و مقابله با تقلب مشتمل بر تدوین برنامه مدیریت خطر تقلب، ارزیابی دورهای خطر تقلب، تدوین ضوابط پیشگیری از تقلب، مستندسازی فنون کشف تقلب و استقرار فرآیندهای داخلی جهت کشف و گزارش تقلب امری اساسی است.
اقدامات بانکها در این زمینه متفاوت است و تعیین درجه ایمنسازی نیازمند بررسیهای دقیق و ارزیابی جامع موارد فوق در هر بانک است، اما در سطح کلان میتوان گفت که با شرایط مطلوب و مناسب فاصله معناداری داریم.
روشهای فعلی کنترل داخلی در بیشتر بانکهای کشور سنتی است. این امر چه تاثیری در افزایش ریسک فساد مالی به جای میگذارد؟
قطعا باتوجه به پیشرفت فناوری و مدرن شدن نظامهای مدیریتی و اجرایی، تجهیز نظارت به فناوری روز از ضروریات اداره مناسب هر بنگاه است و قطعا بانکها نیز از این قاعدهها مستثنا نیستند. در شرایط انجام تراکنشهای چند ده میلیونی، استفاده از روشهای سنتی نظارت بویژه روشهای دستی قطعا موثر نخواهد بود. این امر بهعنوان یک ضعف مهم تلقی و موجب افزایش ریسک فساد مالی خواهد شد. به عبارت دیگر هر میزان کنترلهای داخلی از شرایط فناوری روز عقبتر باشد، زمینه مساعدتری برای افزایش ریسک فساد مالی ایجاد خواهد کرد.
بانکها تا چه زمانی باید به کشف فساد از طریق بازرسی ادامه دهند؟ اصولا اکنون در بانکهای معتبر جهان تکیه سیستم بر بازرسی تا چه حد کارآیی دارد؟
تکیه اصلی بر کشف فساد، ارزیابی ریسک تقلب در محورهای اساسی است. برخی از مهمترین این محورها که باید مورد توجه قرار گیرند، درک و ارزیابی شرایط محیط عملیاتی و فشارهای موجود، تعیین فرآیندهای کسب و کار، تعیین مالکان فرآیندها، مرور سوابق تقلب در بنگاه، بررسی چگونگی تحقق تقلب در هر فرآیند، تعیین طرفهایی که امکان ارتکاب تقلب را دارند، ارزیابی اهمیت تقلبات، بررسی متدلوژی ارتکاب و مخفی کردن تقلب برای تعیین سطوح جلوگیری کشف و بازدارندگی، بررسی مختصات آشکارکنندگان تقلب با فرآیندهای تعیین شده در ریسک تقلب باقیمانده و برنامهریزی علاج ریسک تقلب با طراحی فعالیتهای کنترلی برای جبران ریسک تقلبهای پوشش داده نشده است.
نقش استانداردهای حسابداری دراین راستا چیست؟
استانداردهای حسابداری با این هدف تدوین میشود که اطلاعات و صورتهای مالی و روشهای شناخت و اندازهگیری وقایع یکسان باشد و از بکارگیری ضوابط دلخواه پیشگیری شود. بانکها از یک سو نقش واسطهگری مالی را به عهده دارند و با سپردهگذاران و متقاضیان دریافت تسهیلات مالی، سر و کار دارند و از سوی دیگر بر سلامت سیستم پولی و ثبات کشور تاثیر دارند. به این ترتیب قوانین و مقررات خاص در مورد نظام بانکی وضع و از طریق نظارت بانک مرکزی به اجرا درمیآیند. در ایران به موجب ماده 32 قانون پولی کشور، شورای پول و اعتبار مرجع تعیین نحوه و اصول حسابداری بانکها، صورتهای مالی، استهلاک و اندوختهها تعیین شده و مصوباتی نیز در این زمینه ابلاغ شده است. همچنین کمیته نظارت بانکی بال در سطح بینالمللی مقرراتی در مورد بانکها وضع میکند که در ایران بانک مرکزی مقررات کمیسیون بال را ابلاغ مینماید و سازمان حسابرسی نیز استانداردهای حسابداری را تنظیم و ابلاغ نموده است که بانکها این مجموعه را رعایت میکنند.
استانداردهای حسابرسی بانکها، آنچه بانک مرکزی یا سازمان حسابرسی ابلاغ میکند تا چه حد بهروز است؟ همچنین این مقررات تا چه حد از سوی بانکها رعایت و پیادهسازی میشود؟
مرجع تدوین رسمی استانداردهای حسابرسی برای تمام بنگاهها در سطح کشور مشتمل بر بانکها سازمان حسابرسی میباشد، یکی از استانداردهای حسابرسی، استاندارد بررسی تقلب است که طی آن عوامل خطر تقلب مشتمل به ویژگیهای مدیریت و نفوذ آنان به محیط کنترلی، وضعیت صنعت (محیط اقتصادی و قانونی) ویژگیهای عملیاتی و ثبات مالی (ماهیت و پیچیدگی عملیات واجد و شرایط مالی و سودآوری) و آسیبپذیری داراییهای در مقابل سوءاستفاده و فقدان کنترلهای شناخته شده است. حسابرسان طبق استاندارد بررسی تقلب مکلفند تمام مراحل برنامهریزی، اجرای روشهای حسابرسی و گزارشگری نتایج را با اعمال ظن حرفهای در جهت احتمال خطر وجود تحریف با اهمیت در صورتهای مالی ناشی از تقلب انجام دهند. حسابرسان طبق استانداردها همچنین مکلفند در شرایط احتمال خطر وجود تقلب نسبت به موارد ذیل اقدام کنند:
انجام بررسیهای محتوایی تکمیلی جهت اطمینان از وجود تحریف، بررسی دوباره، ماهیت، زمانبندی اجرا و حدود سایر روشهای حسابرسی، بررسی ارتباط تحریف شناسایی با تقلب و ارزیابی آثار آن، ارزیابی اثر تحریف بر گزارش حسابرسی، مستندسازی عوامل خطر تقلب، اخذ تائیدیه از مدیران با عطف توجه به اعمال تعدیلهای ضروری ناشی از تقلب واطلاعرسانی تقلب به مراجع ذیصلاح.
حسابرسان بانکی باتوجه به حساس و گسترده بودن عملیات مالی در بانکها چه ویژگیهایی باید داشته باشند؟
درخصوص حسابرسی بانکها باید گفت، حسابرسان بانکها علاوه بر شرایطی که حسابرسان دیگر واحدهای تجاری باید از آنها برخوردار باشند، باید ویژگیهای دیگری ازجمله توانایی حسابرسی فناوری اطلاعات و شبکههای ارتباطی، آگاهی از قوانین و مقررات لازمالاجرا در نظام بانکی ازجمله مقررات بانک مرکزی و همچنین از مهارت لازم در زمینه حسابرسی فعالیتهای بانکی برخوردار باشند.
مهمترین اقدام و اولویت برای موثرتر کردن حسابرسی داخلی بانکها چیست؟
یکی از عوامل مؤثر و مهم در این راستا، راهبرد شرکتی و کنترلهای داخلی اثربخش است. کنترلهای داخلی واکنش مدیریت برای مدیریت ریسکهای پیرامون واحد تجاری است. امروزه دیگر از کنترلهای داخلی فقط تامین هدف حفاظت از داراییها انتظار نمیرود، بلکه کنترلهای داخلی در دو سطح بانک و سطح فعالیتها و فرآیندها طراحی میشود. در بانکها به لحاظ گستردگی عملیات، کثرت معاملات و عوامل اقتصادی دیگر، سیستمهای کنترل داخلی قوی باید پیادهسازی شود و متناسب تغییرات به روز شود. عملا پایه اصلی بسیاری از سوء جریانهای مالی، نبود کنترل داخلی مناسب یا اعمال نکردن کنترلها بوده است. درواقع در بانکها بهرغم وجود دستورالعمل کنترلهای داخلی و بخشنامههای بانک مرکزی و همچنین درباره بانکهای پذیرفته شده در بورس، وجود الزامات بورس اوراق بهادار، نظام کنترل داخلی کارآمدی که روزآمد نیز باشد استقرار نیافته است.
درباره حسابرسی داخلی و بازرسی بانکها نیز باید بگویم، هرچند تمام بانکها دارای این واحدها هستند اما بهدلیل ضعفهای اساسی در نظام کنترلهای داخلی، ضعفهای جدی امکانات این واحدها و جدی نگرفتن جایگاه آنها و عدم تجهیز این واحدها به فناوری روز، عمدتا شاهد کارایی و اثربخشی مناسبی از این واحدها نیستیم.
درواقع اگر بخواهیم به این سیستمها نمره بدهید از 20 چه نمرهای خواهید داد؟
در بخش استانداردهای حسابداری و الزامات گزارشگری مالی و نیز مقررات بینالمللی از جمله مقررات کمیسیون بال، به نظر نمیرسد در نظام بانکداری ضعفهای قابل ملاحظهای وجود داشته باشد. اما در مورد استانداردهای حسابرسی به لحاظ جایگاه بالای لزوم حسابرسی با فناوری اطلاعات و نبود مهارت گسترده حسابرسان در این زمینه، به نظر میرسد فرصت بهبود زیادی وجود داشته باشد. در مجموع بانکها از نظر استقرار یک نظام جامع کنترلی در شرایط یکسانی نیستند، اما بهطور میانگین نمره مناسبی را از جهت استقرار نظام کنترلی نمیگیرند و متاسفانه شاهد ضعفهای جدی در این زمینه هستیم.
بهطور ساده و خلاصه علت بروز اختلاسهای هنگفت اخیر در برخی بانکها چیست؟ آیا بانکها بازرسان کارکشته در اختیار ندارند یا استانداردهای حسابرسی آنها ضعیف است؟
دلایل بروز اختلاس در سیستم بانکی همانطوری که در سوالات قبلی شما پاسخ دادم، ناشی از ضعفهای موجود در نظام کنترلهای داخلی بانک است، بهطور مثال وقتی شعبهای با حجم عملیات محدود و ظرفیت اعتباری پایین قادر است با هماهنگی نفراتی در داخل بانک حجم عظیمی اعتبار اسنادی بدون پشتوانه و خلاف مقررات صادر نماید یا اعتبار در حساب بانکی مشتریان، بیحساب افزایش مییابد و این امر به نحو مناسبی در سیستم خود را نشان نمیدهد یا حجم عمدهای ضمانتنامه صادر میشود که به نحو مناسب در سیستم قابل ردیابی نیست، اینها نشان از ضعف جدی سیستم دارد. به عبارت بهتر در یک نگاه جامع، همه عملیات بانک باید در نظام جامع بانکی ثبت و به نحو مناسب با نظام کنترلی مورد پایش قرار گیرد و موارد خاص مورد پیگیری واحد بازرسی قرار گیرد. اگر همه این موارد با همدیگر و بهطور یکپارچه انجام نشود طبیعتا شاهد موارد تقلب و فساد در نظام بانکی خواهیم بود.
البته بدیهی است فاصله بین نرخ تسهیلاتی که برخی بانکها به مشتریان خود اعطا میکنند با نرخ تورم و وجود رانت در بازار تسهیلات خود از عواملی است که تشدیدکننده این موضوعات بوده است.
همیشه گفته میشود بانک مرکزی باید در بانکها برای جلوگیری از فساد نظارت کند. به نظر شما این نظارت اکنون از نظر کمی و کیفی در چه سطحی است؟
بانک مرکزی از جهات مختلف میتواند نقش کلیدی در ارتقای سطح کیفی بانکها ایفا کند. بانک مرکزی از طریق واحد نظارت بر بانکها به عنوان مقام ناظر با الزام بانکها به رعایت قوانین و مقررات و استقرار نظام کنترلهای داخلی دراین امر، نقش قابل توجهی را دارد. در این راستا اقداماتی چون انجام نظارت و بازرسیها برای اطمینان از رعایت بخشنامهها و مقررات و برقراری و اتصال سیستم کنترلی بانک به سیستمهای بانک مرکزی جهت نظارت بر خط و استفاده از موسسات تخصصی حسابرسی برای نظارت دقیق و موثر بر بانکها، طبقهبندی و نظارت بر تعیین حسابرسان مستقل و الزام حسابرسان مستقل بانکها به ارزیابی دقیق سیستمهای کنترلی بانک و درج موارد ضعف و اشکال، نظارت بر تعیین مدیران ذیصلاح در سیستم بانکی، سوق دادن بانکها به سمت استقرار نظام راهبری با نگاه تقویت اعضای غیرموظف هیاتهای تخصصی داخلی و تجهیز به تکنولوژی روز و انجام حسابرسی مستمر ازجمله موارد مهم در رابطه با ایفای این نقش است. گسترش شبکه بانکی از یک سو و افزایش حجم عملیات بانکی از سوی دیگر خود مستلزم گسترش کمی نظارت بانک مرکزی است و از سوی دیگر وجود مقررات متعدد لازمالاجرا توسط بانکها و ضرورت به روز کردن اطلاعات مربوط ازجمله ابزار مورد نیاز برای نظارت است که باید در این زمینه بانک مرکزی با طراحی ساختارهای بهتر و با بهرهمندی از سیستمهای بهروز به اثربخشی نظارت فعلی بیفزاید.
آیا بانکها برای بهبود نظارت بر عملکرد شعبشان به اجرای استانداردهای جدید بال و مفاهیمی چون حاکمیت شرکتی نیاز دارند؟
مجموعه استانداردهای بینالمللی مانند مصوبات کمیسیون بال و مسائل حاکمیت شرکتی تاثیر جدی بر بهبود عملکرد بانکها دارد. حاکمیت شرکتی نظامی است برای ارزش افزایی سهامداران و برای دستیابی به اهداف شرکت. ضمن اینکه این امر، شفافیت، پاسخگویی، رعایت حقوق ذینفعان، عدالت و مسئولیتپذیری را نیز در پی دارد. در حاکمیت شرکتی دو مفهوم بنیادی نظارت و راهبری نهفته است. در بعد نظارتی، کمیته حسابرسی و کنترلهای داخلی قرار میگیرد و نگرشی که امروزه در دنیا وجود دارد این است که بهبود حاکمیت شرکتی شفافیت، پاسخگویی و مسئولیتپذیری را در پی خواهد داشت که این امر ابزاری برای نظارت را در بر دارد. اگرچه بانکها در جهت استقرار نظامهای جدید مدیریتی بیشتر اقدام کنند، مانند تقویت نقش اعضای غیرموظف هیات مدیره، تقویت کمیتههای تخصصی و نظارتی مانند حسابرسی، ریسک، انتصاب و حقوق و مزایای مدیران و... زمینه نظارتی مناسبتری برای تقویت نظامهای کنترلی و نظارت موثرتر بر مدیران اجرایی فراهم میشود. البته این موارد در شکل مؤثر و اثربخش آنها مفید هستند نه در شکل ظاهری و تشریفاتی که متاسفانه در برخی بانکها شاهد این امر هستیم که قطعا در صورت شکلی، تاثیر لازم بر بهبود روند بانکها نخواهد داشت. در بانکها به لحاظ اینکه سپردهگذاران منابع خود را به آنها سپردهاند، حفظ اعتماد عمومی در جایگاه بالایی قرار دارد. چراکه در صورتی که اعتماد عمومی آسیب ببیند فقط آن بانک دچار مشکل نمیشود، بلکه ممکن است نظام اقتصادی کشور دچار مشکل شود. سال 1385 رهنمودی به نام کنترل داخلی اثربخش در بانکها منتشر شد که بخش قابل ملاحظهای از مباحثی که مربوط به کمیته حسابرسی، کنترلهای داخلی و کمیته ریسک موضوعیت داشت در این رهنمود پیشبینی شده بود و الزامی هم شد، اما متاسفانه در عمل به درستی پیاده نشد. از سوی دیگر سازمان بورس اوراق بهادار نیز الزاماتی در این زمینه را برای بانکهایی که سهام آنها در بورس پذیرفته شده است را ابلاغ کرد.
آیا بانکها اکنون به حسابداران مستقل اجازه حسابرسی میدهند؟ اگر نمیدهند نقایص حسابداری و عملکردی آنها چگونه مشخص میشود؟
هماکنون تمام بانکها به صفت دولتی بودن یا پذیرفته شدن در بورس یا الزامات مقرر از طرف بانک مرکزی، مورد حسابرسی مستقل قرار میگیرند.
البته چند سال قبل از سوی بانک مرکزی ضوابطی نیز جهت تعیین شرایط احراز این حسابرسان تعیین شده است. در حال حاضر بانکهای دولتی توسط سازمان حسابرسی و دیگر بانکها توسط موسسات حسابرسی خصوصی عضو جامعه حسابداران رسمی مورد حسابرسی مستقل قرار میگیرند. گزارشات حسابرسان مستقل نیز حاوی اشکالاتی درباره عدم رعایت استانداردهای حسابداری یا ضعف سیستمهای کنترلی داخلی یا عدم رعایت قوانین و مقررات است.
با این حال سوالی که معمولا در شرایط بروز تخلف فساد مطرح میشود این است که حسابرسان کجا بودند؟
پاسخ این است که حسابرسی مستقل هرچند طبق استانداردهای حسابرسی باید حسابرسی را طوری برنامهریزی کند که از انحراف در صورتهای مالی از بابت تقلب و اشتباه اطمینان حاصل نماید، اما حسابرسی صورتهای مالی سالانه با هدف تشخیص تقلب برنامهریزی نمیشود و آمار موجود دنیا نیز نشان میدهد که حسابرسان مستقل فقط 3 درصد از تقلبها و فسادهای مالی دستگاهها را کشف کردهاند. یعنی مهمترین عوامل کشف تقلب، اطلاعات ارائه شده مخبران یا نظامهای کنترل داخلی و نظارتهای مسئولان بوده است. البته اگر حسابرسی مستقل با کیفیت مطلوب و مناسب برنامهریزی و انجام شود ـ که متاسفانه در برخی از موارد شاهد آن نیستیم ـ باید محورهای اساسی ضعف کنترلهای داخلی و اشکالات اساسی حسابها استخراج شود و حسابرسهای مستقل نیز نقش خود را در جریان سالمسازی بانکها به نحو مؤثرتری ایفا کنند.
راهکارهای شما برای جلوگیری از اختلاس و فساد مالی در سیستم بانکی آنگونه که اکنون قابل اجرا باشد، چیست؟
بانکها باید اقدامات متعددی در این خصوص انجام دهند که در شرایط فعلی جای آن خالی است. یکی از این اقدامات تدوین منشور اخلاقی است، یعنی ایفای نقش مدیریت بهعنوان الگوی اخلاقی، آگاهسازی مدیران و کارکنان نسبت به اخلاق حرفهای، ایجاد کمیته اخلاق و انجام مستمر ارزیابی اخلاق، استفاده گسترده از فناوری اطلاعات، سادهسازی و شفافسازی فرآیندها و نظارت برخط (آنلاین) بر فعالیتها از طریق استقرار نظام Core banking جهت ردگیری فعالیتها و تراکنش در سیستمهای باز.
موضوع دیگر در این خصوص، استقرار نظام راهبری مطلوب مشتمل بر تفکیک مسئولیت و تقویت نقش اعضای غیرموظف هیات مدیره است. در این چارچوب اقداماتی چون راهاندازی موثر کمیتههای حسابرسی، ریسک انتصابات و جبران خدمات مدیران، تقویت واحد حسابرسی داخلی و انجام حسابرسی مستمر، رعایت شایستهسالاری در انتصاب مدیران و مسئولان، برقراری ارتباط بر خط (Hot line) جهت اخذ اطلاعات بموقع از مخبرین، ایفای نقش قویتر حسابرسان مستقل، تدوین سیاستها و شاخصهای ضد فساد و اجرایی کردن و پایش آن، انجام رسیدگیهای غیرمنتظره و جابهجایی کارها و مسئولان تشویق مخبران، نظارت بر عملکرد همکاران و دقت در تغییر رفتاری و نمایههای فسادآمیز و برخورد قاطع با موارد تخلف و فساد کشف شده مورد نظر است.
محمدحسین علیاکبری / گروه اقتصاد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
مطلبی كه اینجا گذاشتید بسیارمفید بود
به نظر من برای كشف تقلب بهتر است از كارشناسان تقلب نیز در عملیات و برنامه حسابرسی استفاده و نظام راهبری شركتی تقویت شود.