گزارشی که پیش رو دارید، به تحقیق در باره این موضوع پرداخته است، اما نگارنده، به هر دلیل، در باره میادین مهم و تاریخی شهرهای ایران نظیر میدان آزادی یا انقلاب در تهران که نقشی اثرگذار در تاریخ معاصر ایران بویژه رویدادهای مربوط به انقلاب اسلامی ایفا کرده و یا میدان مشهور امام در اصفهان سخنی بر زبان نرانده است.
این گزارش را
سابقه آنچه که امروزه آن را فضاهای باز شهری و یا میدان می نامیم به تمدن های باستانی بین النهرین، چین، یونان و رم باز می گردد. این فضاها همیشه محل اجتماعات مسالمت آمیز و گاه اعتراضات خشونت بار بوده اند.
شاید به جرأت بتوان گفت که تمدن یونان باستان بود که نقش میدان مرکزی شهرها و قصبه ها (آگورا) را به عنوان محل اصلی اجتماعات بزرگ تثبیت کرد.
به مرور این فضاهای شهری نه فقط مشهور بلکه به یک جزء ضروری از زندگی اجتماعی مردم بدل شدند.
از آن دوران به بعد هر میدان و فضای باز در هر شهری از جهان به نوعی حامل همان روح آگوراهای یونان باستان بوده است.
این میادین محل ملاقات و گفتگوی تجار و کسبه، فلاسفه و ادبا و یا سیاستمداران و سرداران بودند.
مکانی که مردم از اقشار مختلف برای شکایت و اعتراض به آنجا می رفتند و در برخی مواقع توسط قدرت حاکم سرکوب و حتی قتل عام می شدند.
جالب اینجاست که کلمه آگورا در زبان یونانی باستان به معنای محلی فرحبخش و پر نشاط بود و دقیقاً به همین خاطر است که بعدها برای توصیف حالت روحی کسانی که از اماکن شلوغ می هراسند کلمه آگورافوبیا ساخته شد.
برای قرن های متمادی و بدون شک امروزه هم میادین و فضاهای باز بزرگ محل برگزاری تظاهرات، اعتراضات خشونت آمیز و حتی وقوع انقلاب بوده اند.
فهرست میادینی که به خاطر برگزاری تظاهرات مهم و یا شروع انقلاب شهرت پیدا کرده اند بسیار طولانی است.
کافی است به حوادث چند دهه اخیر بیاندیشیم و می بینیم که فقط زیر حرف «ت» میدان های تحریر، تقسیم، تیانانمن و ترافالگار را به راحتی به خاطر می آوریم.
میدان کنکورد در شهر پاریس بر خلاف معنای آن که در زبان فرانسوی توافق است، در جریان جنبش دانشجویی سال ۱۹۶۸ به هیج وجه محل توافق نبود.
میدان پالاس به معنای قصر در شهر سن پترزبورگ تا ابد به عنوان نماد پیروزی انقلاب بلشوئیکی روسیه در سال ۱۹۱۷ و قدرتگیری لنین و همراهان او به یاد خواهد ماند.
میدان سرخ مسکو، یک فضای باز گسترده ای است که در ذهن همه ما مقبره لنین و مراسم رژه نظامی ارتش سرخ شوروی و اخیراً هم نمایش قدرت ارتش روسیه را تداعی می کند.
«پلازا د لا رولوسیون» (میدان انقلاب) در شهر هاوانا نیز مکانی است که فیدل کاسترو رهبر انقلاب و رییس دولت آن کشور در سالهای پس از سقوط رژیم باتیستا در اجتماعات چند میلیون نفری ساعت ها برای مردم سخنرانی می کرد.
در سال های اخیر گزارش های خبری تصویری حوادث خشونت آمیز و نا آرامی ها در میادین اصلی شهرهای بزرگ در سراسر جهان از لیبی و مصر گرفته تا اوکراین و هنگ کنگ و یا مراسم رژه و نمایش قدرت حکومت ها در پکن و پیونگ یانگ را به ما نشان می دهند.
در تاریخ معاصر بریتانیا یکی از خشونت آمیزترین تظاهراتی که در سال ۱۹۹۰ و در اعتراض به طرح مالیاتی جدید دولت مارگارت تاچر نخست وزیر وقت برگزار شد، در میدان ترافالگار در مرکز شهر لندن اتفاق افتاد.
فارغ از اینکه یک جامعه و کشور از نظر سیاسی و اجتماعی چقدر آرام و یا قانونمند باشد، میادین و فضاهای باز شهرهای بزرگ آن همیشه در خطرند و تاریخ به ما نشان داده که می توانند صحنه وقوع حوادث خشونت آمیز باشند.
میادین فقط محلی برای دیدار و تفریح و یا گپ و گفت نیستند، بلکه نقش سوپاپ اطمینانی را بازی می کنند که مردم برای جشن، بیان اعتراض و نشاد دادن نگرانی ها و یا اعتراض به زندگی روزمره خود در آنجا جمع می شوند.
نقطه تمرکز و توجه
با توجه به اینکه میادین بزرگ و مهم همیشه نقطه اصلی توجه شهرها بوده اند، طرح های معماری، هزینه و هنر فراوانی صرف آنها شده است.
به عنوان مثال در شهر رم ویرانه های میدان مشهور «فوروم» که در دوران امپراطور آگوستوس ساخته شد یادگار دوران با شکوه سازه های بزرگ شهری است.
ولی از آن دوران طلایی در قرن اول میلادی تا قرن بیستم میدان های دیگری به بافت شهری رم افزوده شده و هر یک به دلیلی به زیبایی معجزه آسای این شهر افزوده اند.
از بنای «پانتئون» معبد تمامی خدایان در پییازا دلا روتوندا (میدان روتوندا) گرفته تا پییازا ناوونا (میدان ناوونا) که در نیمه های شب زوج های جوان و یا زوج هایی که هنوز دلشان جوان است در گوشه و کنار آن جمع می شوند و بالاخره میدان سن پیتر در نزدیکی واتیکان با معماری عظیم خود که در قرن هفدهم ساخته شده است هر کسی را فارغ از اینکه به چه دینی اعتقاد داشته باشد و یا حتی بی دین باشد به اعجاب وا می دارد.
هر چند میادین اصلی و بزرگ شهرها مرکز تمرکز و توجه مردم هستند ولی بسیاری از شهرهای بزرگ علاوه بر میادین شبکه ای از فضاهای باز و پارک های بزرگ هم دارند که به جذابیت آنها می افزاید. به عنوان نمونه در مرکز شهر لندن مجموعه ای از پارک های کوچک و بزرگ واقع شده اند.
شهر تورین در ایتالیا به خاطر میدان های وسیعی که در تمام اضلاع آن طاق نماهایی به سبک معماری باروک ساخته شده است، شهرت دارد.
این فضاهای باز و گسترده به شهرهای قدیمی و خیابان های تنگ آنها یک نوع احساس آزادی می دهند، جایی که می توان از شلوغی کوچه ها و بازارچه ها گریخت و در آن راحتتر نفس کشید و قدم زد.
بهترین نمونه این فضاهای باز شهری میدان سن مارکو در شهر ونیز است که ناپلئون آن را «اتاق طراحی تمام اروپا» توصیف کرده بود.
در سه ضلع این فضای باز ساختمان های بزرگ و پر ستون با سبک معماری کلاسیک واقع شده و این میدان را محصور کرده اند و ضلع چهار به باسیلیکا (کلیسای سلطنتی) سنت مارک ختم می شود که یکی از شاهکارهای معماری بیزانسی است.
وقتی که میدان ها بیش از حد بزرگ باشند و به عبارتی مردم در آن گم شوند، آن حس خوشامد و یا در آغوش کشیدن بازدید کننده را از دست می دهند.
دو نمونه برجسته از این میدان های بزرگ تیانانمن در پکن و میدان قانون اساسی در شهر مکزیکوسیتی است که از دوران تمدن آزتک ها به جا مانده است.
یک چنین فضاهای عظیمی می تواند حس آگورافوبیا، هراس از محیط های بزرگ و شلوغ، را در مردم ایجاد کند.
میدان تیانانمن در دهه پنجاه میلادی به دستور مائوتسه تونگ رهبر وقت جمهوری خلق چین توسعه یافت و تنها هدف او بنای بزرگترین میدان در تمام دنیا بود.
قلب شهر
در روزهای گرم تابستان و یا روزهای سرد زمستان رفتن به میدان بزرگی مثل تیانانمن یک چالش است و بدون هیچ پناهی در آن فضای باز و بزرگ به سختی می توان دوام آورد اما همین میدان در سال ۱۹۸۸ صحنه یکی از بزرگترین تظاهرات به طرفداری از دموکراسی در تاریخ چین بود.
روز ۵ ماه ژوئن آن سال نیروهای پلیس و ارتش چین به سوی تظاهرکنندگان آتش گشوده و حداقل صدها و یا به استناد برخی گزارش ها چند هزار نفر را کشتند.
نام این میدان از دروازه تیانانمن به عاریه گرفته شده که در اساطیر چینی به معنای دروازه آرامش بهشتی است.
معروف ترین و در عین حال خوفناکترین تصویر از تظاهرات میدان تیانانمن، تصویر مردی است که به تنهایی با پیراهن سفیدش و یک کیسه پلاستیکی خرید، در برابر ستونی از تانک های ارتش چین ایستاده است. هیچکس نمی داند که این مرد شجاع که بود و چه بر سر او آمد، گویی میدان تیانانمن او را بلعید.
در سال های اخیر اکثر شهرهای جهان برای بازسازی و احیای میادین و بخش های تاریخی خود هزینه های زیادی اختصاص داده اند ولی مهمتر از آن این است که مفهوم میدان یا فضای باز برای جمع شدن مردم در گوشه و کنار شهرها دوباره مد شده است.
میدان های متروک در شهرهای آمریکا مثل هوستون، پیتزبورگ و دیترویت اخیراً مورد توجه قرار گرفته و نسل جدیدی به ابتکار خود آنها را بازسازی کرده و با گشایش مغازه و کافه های جدید این میادین جان تازه ای گرفته اند.
به احتمال زیاد راز محبوبیت مجدد این فضاهای شهری در این است که امکان بسیار مناسبی برای اجتماع مردم فراهم می کنند.
شاید گفتن این نکته خیلی بدیهی به نظر بیاید ولی حقیقت این است که در اکثر دهه های قرن بیستم شهرهای بزرگ به شکلی توسعه یافتند که بزرگراه ها، خیابان های پر رفت و آمد و چهارراه های شلوغ هیچ امکانی برای تجمع راحت و آسوده مردم باقی نگذاشتند.
به عنوان مثال میدان کنکورد پاریس به دلیل دادن اولویت به ترافیک شهری به شکلی طراحی شده که نه تنها نمی توان در آن جمع شد و با کسی دیدار کرد بلکه حتی عبور کردن از آن با پای پیاده کار سختی است.
در طول تاریخ در تمام حکومت های پر قدرت که همیشه به رخ کشیدن قدرتشان یک اصل مهم بوده، از ناپلئون گرفته تا مائوتسه تونگ، این گرایش وجود داشته که محیط شهرها را از میدان های کوچک و یا سایر فضاهای شهری که مردم در آن جمع می شدند به اصطلاح پاک کنند و به جای آن فضاهای باز بزرگ و بی روحی بسازند که فقط بتوان تحت کنترل و یا به فرمان حکومت در آنجا جمع شد.
با وجود همه تلاش های حاکمان، مدیران و برخی معماران کماکان فضاهای شهری که به آنها میدان می گوئیم در گوشه و کنارشهرها شکل گرفته و وجود آنها برای مردم بسیار مهم است.
عامل اصلی نیاز به میدان و بقای این فضاهای شهری در سراسر جهان در حقیقت همان چیزی است که آگورای یونان باستان بهترین نماد آن بود: محلی دمکراتیک برای جمع شدن، یک میدان عمومی و مردمی.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد