در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
با آنکه تحقیقات نشان میداد سالار، همسر مقتول ماجرا را به پلیس گزارش داده، اما این احتمال هم وجود داشت که جنایت توسط خود وی صورت گرفته و برای رد گم کردن شکایت کرده است. اگر میخواهید بدانید چه اتفاقی افتاد و سالار با دیدن جسد همسرش چه واکنشی نشان داد، ادامه داستان را بخوانید.
حالا باید سالار را با جنازه همسرش مواجه میکردیم تا عکسالعمل او را میدیدیم. سالار به محض دیدن ماشین گفت: «خودشه. ماشین خودمه. پس همسرم کجاست؟» وقتی جسد همسرش را دید روی زمین نشست و زیر گریه زد. مرد جوان اشک میریخت و از ما علت حادثه را میپرسید.
نباید زمان را از دست میدادیم. بعد از اینکه مرد جوان کمی آرامتر شد، سراغش رفتم. بیشک او بیشترین اطلاعات را درباره همسرش داشت. به او گفتم: «همسرت با چه کسانی ارتباط داشت؟»
سالار در حالی که اشکهای روی شیشه عینکش را با دستمالی پاک میکرد، گفت: «همسرم خیلی آرام بود و زیاد درباره دوستانش یا دانشگاه حرفی نمیزد، اما چند نفری از همکلاسیها و دوستانش را میشناسم؛ یعنی شماره تلفنهای آنها داخل دفترچه تلفن ژیلا است. دفترچه باید در اتاق خواب باشد، برایتان میآورم.»
گفتم: «رابطه ژیلا با خانوادهاش چطور بود؟»
سالار عینکش را روی صورتش گذاشت و دستی لای موهایش کشید و گفت: «با آنها هم مثل من رفتار میکرد. با کسی درددل نمیکرد و حرفی نمیزد. ژیلا آدم کمحرفی بود، با خانوادهاش تا آنجا که من میدانم، مشکلی نداشت.»
آخرین سوالم از سالار درباره اختلاف او با ژیلا بود و اینکه آیا با هم مشکل داشتند یا نه و سالار جواب داد: «راستش اگر بگویم دعوا نداشتیم، دروغ گفتم، اما جناب سروان در هر خانهای مشکلات جزئی وجود دارد و گاهی سر آنها با هم بحث میکردیم، اما اختلافی که بشود آن را اختلاف نامید، وجود نداشت. من و ژیلا همدیگر را دوست داشتیم و زندگی خوبی داشتیم.»
صحبتهای سالار به ما کمکی نکرد و در تحقیقاتی که از دوستان ژیلا داشتم، حرفهای شوهرش تائید شد. همه آنها میگفتند قربانی زنی آرام بوده و اطلاعات زیادی از او و مسائل خانوادگیاش نمیدادند. سراغ دانشگاه رفتیم، اما آنجا هم به سرنخی نرسیدیم. تنها جایی که مانده بود، خانواده زن قربانی بود.
از صحبتهای خانوادهاش مشخص بود که ژیلا و سالار گاهی اوقات با هم مشاجراتی داشتهاند، اما از آنجا که او زنی درونگرا بود، حتی این موضوع را با خواهرش نیز در میان نگذاشته بود، اما آنها از رفتارهای دخترشان به اختلاف او با همسرش پی برده بودند.
در تحقیق از خانواده و دوستان ژیلا هیچ سرنخی به دست نیامد. حتی بررسی تماسهای تلفنی نیز ما را به جایی نرساند. تنها موضوعی که شک ما را برانگیخت، صحبتهای سالار بود. حرفهایش پر از تناقض بود و در حالی که او اصرار داشت وانمود کند با همسرش مشکلی نداشته، خانواده ژیلا از اختلافات آنها میگفتند.
از آنجا که سالار آخرین نفری بود که ژیلا را زنده دیده و با او اختلاف داشته، او را به عنوان مظنون بازداشت کردیم. سالار اولین مظنون ما بود. در تمام این مدت هم پسربچه او نزد خانواده ژیلا بود و آنها از نوهشان نگهداری میکردند.
برای آنکه بدانید چه کسی ژیلا را به قتل رسانده و سالار در این جنایت نقشی داشته یا خیر، در شماره بعدی تپش همراه ما باشید.
هلیا نصرتی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اکبرپور: آزادی استقلال را به جمع ۸ تیم نهایی نخبگان میبرد
در گفتوگوی اختصاصی «جام جم» با رئیس کانون سردفتران و دفتریاران قوه قضاییه عنوان شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی بیپرده با محمد سیانکی گزارشگر و مربی فوتبال پایه