این آمارها برای کشوری که داعیه فرهنگ و تاریخ چند هزار ساله دارد و در افق بیست ساله برنامه توسعه خود میخواهد در منطقه جایگاه اول فرهنگی را به همراه الهامبخشی در جهان اسلام داشته باشد شایسته و در خور نیست.
بدون شک یکی از دلایل اصلی افت شمارگان کتاب و نیز خوانده نشدن کتاب و بیاقبالی آثار مکتوب در ایران بیارتباط باکیفیت پایین محتوا و قالب کتابهای چاپی نیست. نکات زیر برای آن دسته از ناشران و نویسندگانی است که دانش تخصصی کمتری در حوزه چاپ کتاب دارند. هرچند برخی از نکات مطرح شده شاید جزو رازهای پنهان تعداد معدودی از ناشرانی باشد که با هدف کسب منفعت مادی فراوان پا به دایره نشر کتاب گذاشتهاند، اما این نکتهها با هدف معرفی بخشی از ناشران متعهد ارائه شده است.
پس اگر میخواهید کتابی را با سرمایه خود به نام خودتان یا حتی به نام یک ناشر منتشر کنید، حتما این نکات را بخوانید.
1- قبل از هر چیز دنبال هدفی متعالی باشید. اگر هدف شما فقط چاپ شدن کتابتان است از هماکنون شکست خوردهاید. انتشار کتاب فینفسه یک کار فرهنگی درخور توجه و بزرگ نیست، چون این یک فعالیت مکانیکی و ساده برای تولید یک کالا به اسم کتاب است. شما باید بهدنبال این باشید که برای رفع نیازهای مردم جامعه خودتان و پر کردن خلأهای فرهنگی و علمی مردم کشورتان و حتی مردم جهان بنویسید. محصول فرهنگی که با اهداف بزرگ و متعالی تولید شده باشد مشتری خودش را خواهد داشت، البته امکان دارد این اتفاق در زمانهای دور و آینده رخ دهد.
2- حتما حتی با پرداخت هزینه قبل از شروع فرآیند چاپ کتاب؛ اثرتان را به دست یک کارشناس حرفهای بسپارید تا نظر کارشناسی درباره کیفیت کارتان بدهد.
3- چون قرار است کتاب با سرمایه خودتان منتشر شود و در حقیقت هزینههای حقالتالیف و حقوق مربوط به ناشر را پرداخت نمیکنید، این مبلغ صرفهجویی شده را خرج کیفیت کتابتان کنید. طرح جلد و صفحهآرایی مناسب و چاپ با کیفیت کتاب روی فروش آن تاثیر دارد.
4- ابتدا به سراغ انتشار نسخه الکترونیک کتاب و نوشتههای خودتان بروید. این کار هزینهای برای شما ندارد، ولی میتوانید از طریق آن با دیدگاه مخاطبان و نیز مردم آشنا شوید. شاید نظرات مردمی در نشر الکترونیکی مطالبتان سبب شود از چاپ فیزیکی آن منصرف شوید.
5- بعد از انتشار الکترونیک و جذب مخاطب به سراغ چاپ کتاب در شمارگان محدود بروید. امروزه حتی ناشران بزرگ دنیا بهدلیل فراوان که نیازی نیست شما درباره آن بدانید به سراغ نشر رومیزی و دیجیتال رفتهاند، چرا شما این کار را نکنید. با این روش حداقل اگر کتابتان فروش نرفت، نگران هزینههایی که کردهاید و کتابهایی که در گوشه منزل مسکونیتان مانده نخواهید بود.
6- رقیب شما هم نویسندگان حرفهای و هم ناشران حرفهای هستند که در این راه استخوان خرد کردهاند. از آن مهمتر توزیعکنندهها یا پخشکنندههای کتاب هستند. پس از هماکنون کفشهای آهنی خود را بپوشید، باید با رقیبان سرسختی کلنجار بروید.
7- استانداردهای نشر کتاب را بیاموزید و آنها را رعایت کنید. درباره موضوعاتی مثل آنچه در ادامه میگویم دستکم اطلاعات مختصری کسب کنید. شما باید درباره استانداردهای تایپ و صفحهآرایی ، طرح جلد، شابک (شماره استاندارد بینالمللی کتاب)، فیپا (فهرستنویسی پیش از انتشار کتاب در کتابخانه ملی) ، مجوز ارشاد ، توزیع و پخش کتاب، صفحه شناسنامه و حقوقی کتاب و... چیزهایی بدانید.
8- تفاوت بین ناشر و چاپخانه را بدانید. اولی خدمات نشری مثل دریافت شابک (شماره استاندارد بینالمللی کتاب) و فیپا (فهرستنویسی پیش از انتشار کتاب در کتابخانه ملی) را به همراه مجوز ارشاد و توزیع کتاب را انجام میدهد و دومی فقط مسئول چاپ کتاب است. چاپخانه حق ندارد کتاب بدون مجوز وزارت ارشاد و بدون ناشر را چاپ کند. درواقع شما با چاپخانه فقط قرارداد چاپ میبندید.
9- هیچ وقت کتابهایتان را رایگان بذل و بخشش نکنید. شما برای تولید هر نسخه آن هزینه و انرژی و فکر گذاشتهاید، درست نیست که احترامی برای این هزینههای مادی و معنوی قائل نشوید. البته اهدای نسخههای معدودی از کتاب به کارشناسان و خبرنگارانی که میدانید درباره کتابتان مطلبی خواهند نوشت اشکالی ندارد و گاهی حتی لازم است این کار را انجام بدهید.
10- از ابزارهای فروش آنلاین برای فروش کتاب چاپ شدهتان استفاده کنید.
11- برای کتاب چاپ شدهتان تبلیغ کنید. جلسه رونمایی بگذارید، حتی اگر لازم باشد پول بدهید تا کسانی به جلسه نقد و رونمایی کتابتان بیایند این کار را انجام دهید.
12- اگر پخشکننده کتاب و مدیر فروشگاههای کتاب که برای فروش کتابتان به سراغشان میروید بعد از اصرارهای شما گفتند تعدادی از کتاب را نزدش به امانت بگذارید تا ببینند کاری میشود کرد، بدانید چند ماه بعد بستههای کتابتان را باید دست نخورده از همان جایی که گذاشته بودید بردارید بدون اینکه نسخهای از آن فروش رفته باشد.
13- قیمت بالا و حتی قیمت پایین و کارشناسی نشده کتاب سبب نابودی کتابتان خواهد شد. تلاش کنید با مشورت یک حرفهای قیمت پشت جلد کتابتان را تعیین کنید.
14- هیچ وقت کتابتان را زیر بغلتان نزنید و برای فروش به فروشگاههای راسته انقلاب بروید. اول اینکه در شأن یک نویسنده نیست، این کار را انجام دهد. دوم اینکه این کار فقط شما را خسته خواهد کرد و نتیجه خوبی نخواهد داشت. بهتر است به سراغ گروههای هدف بروید. مثلا اگر کتابتان برای آموزش آشپزی است، بهدنبال خانمهای خانهدار باشید. اگر کتابتان درباره اپلیکیشنهای جدید موبایل است به سراغ نوجوانان و مدارس بروید. اگر شعر سرودهاید به محافل ادبی و شعر و کافههایی که به این بهانه راه افتادهاند، بروید.
15- بهدنبال یک کتاب منحصربهفرد باشید. کتابی که ناشران و نویسندگان دیگر تاکنون شبیه آن را تولید نکرده باشند.
16- تکلیفتان را با خودتان و چاپ کتاب روشن کنید. اگر بهدنبال کسب درآمد هستید باید سالها منتظر بمانید. اگر بهدنبال کسب موقعیت اجتماعی هستید باید بدانید امروزه چاپ کتاب خیلی موقعیت بالایی به شما نخواهد داد.
17- اگر ناشر ـ مولف هستید تصمیم خود را بگیرید اگر میخواهید به این شیوه چاپ کتاب ادامه دهید دیگر ناشر مولف بودن بیفایده است. یا به سراغ دریافت مجوز یک موسسه انتشاراتی باشید یا کتابتان را به دست یک ناشر معتمد بسپارید.
18- اگر میخواهید کتابتان را به دست یک موسسه انتشاراتی بسپارید، باید این چند موضوع برایتان روشن شود. اول اینکه حدود 12 هزار ناشر در ایران هستند که متاسفانه نمیشود به همه آنها اعتماد کرد. دوم اینکه ناشری که به سراغ او رفتهاید، ناشر تخصصی موضوع کتاب شما باشد. چاپ کتاب شعر و داستان در یک انتشاراتی که کتابهای کنکور یا کتابهای آشپزی چاپ میکند، کار عاقلانهای نیست. سوم برای اینکه بدانید با کدام دسته از ناشران روبهرو هستید. عضویت ناشر در اتحادیههای صنفی، تعداد عناوین منتشرشده، سابقه ناشر، کسب جوایز مختلف توسط ناشر، داشتن جواز کسب و دفتر کار، حضور مدیر نشر در دفتر و همنام بودن پروانه کسب با نام مدیر نشر، برخورد فرهنگی و نه کاسبکارانه ناشر با شما، ارائه رسید مکتوب در قبال دریافت اثر و... چندین و چند مورد دیگر میتواند به شما در تشخیص ناشر خوب کمک کند.
19- خودتان را دستکم نگیرید. خیلی از نویسندگان و شاعران بزرگ ایرانی و خارجی اولین آثار خود را با سرمایه شخصی چاپ کردهاند. کسانی مثل فروغ فرخزاد، جلال آلاحمد، احمدرضا احمدی، احمد شاملو و حتی کسی مثل هاوارد فاست نویسنده کتاب معروف اسپارتاکوس اولین کتابهایشان را با هزینه خود چاپ کردهاند.
20- یادتان نرود وضعیت فعلی فرهنگ مکتوب کشور ما مناسب و مساعد نیست. برای ترسیم بهتر اوضاع این را به شما میگویم و هدفم اصلا تهمت و افترا و سیاسیکاری نیست. دوستان عزیز دو واژه «مافیا» و «آپارتاید» را فراموش نکنید. شما باید از پس دو غول بزرگ «مافیا» و «آپارتاید» برآیید، اولی «مافیای پخش کتاب» و دومی «آپارتاید رسانهای در تبلیغ کتاب» است. یادتان باشد در این وانفسای کتاب نخوانی مردم ایران، شانس کمی دارید که کتابتان در شمارگان بالا فروش رود. پس اگر نتوانستید کتابتان را بفروشید ناراحت نشوید، چون دنیا به آخر نرسیده و بدانید متاسفانه افراد زیادی مثل شما بودند، هستند و خواهند بود. با خودتان بگویید این هم تجربهای بود، بعد بروید سراغ زندگیتان... سرمایهگذاری روی کتاب آن هم از زندگی آن هم در کشوری که میانگین شمارگان کتاب در آن زیر هزار نسخه است، عاقلانه نیست.
رضا حاجیآبادی / فعال نشر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
ممنون از اطلاعات خوبی كه گذاشتید. من می خواستم بدونم نحوه توزیع مجله در كشور ها چطور انجام می شه و یا چطور می شه توزیع كننده و ویزیتور برای این كار پیدا كرد؟
و اینكه اگر من یك كتابی داشته باشم كه طراحی برای كودكان باشه ، چطور باید توزیع كنم در فروشگاه های لوازم التحریر و كتابفروشی ها و اینكه معمولاً فروشنده های مغازه چقدر روی كالا براشون باید سود داشته باشه تا از شما قبول كنند كه بفروشند؟ و من چند درصد را باید برای توزیع كالا و همچنین فروشنده در نظر بگیرم و بعد قیمت روی جلد را تعیین كنم؟
اگر سوالاتم خیلی زیاده ممنون می شم كه یك وقتی بدید حضوری خدمت برسم.
ممنون از شما
ل. دادودپور