با وجود اینکه هیچیک از جریانهای سیاسی موجود در کشور، فعالیت سیاسی دانشجویان را نفی نکرده و همواره بر ضرورت استفاده از ایدههای دانشجویی در عرصه حکمرانی تاکید میکنند، اما به نظر نمیرسد احزاب و گروههای سیاسی مشتاق به اظهارنظر درباره فعالیت سیاسی دانشجویان، نقشی کنشگرایانه در قبال بسترسازی برای چنین فعالیتهایی ایفا کرده و کمکی به شکوفایی جنبش دانشجویی کرده باشند.
چنان که اشاره شد، کم نیستند صاحبنظرانی که قشر دانشجو را ازجمله گروههای موثر بر تقویت جامعه مدنی ارزیابی کرده و استقلال رأی، آگاهی، نیروی جوانی، آرمانگرایی و هیجان این طبقه اجتماعی را برای ورود به ساحت سیاست میستایند، اما در عرصه عمل، آنگاه که نوبت به دخیل کردن آرمانهای دانشجویان در استراتژیهای سیاسی میرسد، گامی به پس نهاده و در مقام یک برادر بزرگتر، دانشجویان را مورد عتاب قرار میدهند که بدون تجربه سیاسی لازم برای اثرگذاری سیاسی هستند.
در چنین فضایی که در مقام حرف، سخنرانی و شعار، آگاهی دانشجو ستایش شده و اما در مقام عمل، دانشجو به بیتجربگی و ناپختگی متهم میشود، دانشجویان خود باید فارغ از این زندهباد و مردهبادهای سیاسیون، ضمن آسیبشناسی تحولات مرتبط با دانشگاه در تاریخ ایران، از شهریور1320 و آذر 32 و بهمن 57 گرفته تا آبان 58 و تیر 78 و خرداد 88 و آذر90 (حمله به سفارت انگلیس) و... به بازسازی فکری و تشکیلاتی خود بهمنظور ورود موثر و کمهزینه به ساحت سیاست مبادرت کرده و از جایگاه خود میان تودههای جامعه در حوزه اثرگذاری و مرجعیت سیاسی دفاع کنند.
با نگاهی به پیشینه کنشهای سیاسی دانشجویان میتوان دریافت، گرچه «آرمانگرایی»، وجه مشترک بسیاری از حرکتها و فعالیتهای سیاسی قشر دانشجو در تاریخ هشتاد ساله فعالیتهای دانشگاهی در ایران بوده، اما همواره «رادیکالیسم» و تندروی، باعث رکود و انفعال جنبش دانشجویی در سالهای بعد بوده و بنابراین دانشجویان میبایست با تفکیک قائل شدن میان دو مفهوم آرمانگرایی و رادیکالیسم سیاسی که الزاما دارای تطابق روشی نیست، ضمن حفظ آرمانهای خود، از افتادن در دام تندروی پرهیز کرده و حرکتی آهسته و پیوسته را در فضای سیاسی در پیش گیرند.
آنها که قادر به فهم دقیق کنشهای سیاسی در دانشگاه نیستند، همواره تلاش کردهاند تا جنبش دانشجویی را به بیرون دانشگاه منتقل کرده و دانشجو را وارد منازعاتی کنند که نسبتی با فضای دانشگاه ندارد و برخاسته از آرمانهای دانشجویی و آگاهی برآمده از رشد علمی دانشجویان نیست.
دعوت دانشجویان به مبارزه مسلحانه، ترغیب دانشگاهیان به درگیریهای خیابانی یا به انحراف کشاندن آرمانهای دانشجویی بهگونهای که دانشجو در افکار عمومی متهم به «تندرو» شود، همه و همه از دسیسههایی است که در طول تاریخ علیه جنبش دانشجویی ایران به کار رفته و حاصلی جز انفعال دانشجویان، تعطیلی دانشگاهها و انزوای فعالان دانشجویی در سالهای بعد نداشته است.
بنابراین بیش از شش دهه پس از واقعه 16 آذر که به شهادت سه دانشجوی آرمانگرا در محیط دانشگاه انجامید، باید این مهم را یادآوری کرد که آرمانگرایی، همزاد افراطیگری نیست و دانشجویان برای حفظ پرستیژ سیاسی خود در جامعه، باید رفتارهای اعتدالی و آگاهانه متناسب با مختصات زیست دانشجویی را محور فعالیتهای خود قرار داده و مراقب جریاناتی باشند که میخواهند دانشگاه را به حیاط خلوت خود برای فعالیتهای غیرشفاف سیاسی تبدیل کنند.
مصطفی انتظاری هروی - گروه سیاسی
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد