در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
منتقدان سینمایی میگویند از آنجا که بحثهای ریاضی و علوم برای عموم مردم کمی خستهکننده است، صنعت سینما هم با احتیاط فیلمهایی در ارتباط با شخصیتهای نابغه و دانشمند تولید میکند. به گفته آنها، نگرانی تهیهکنندگان سینما این است که فیلمهایی را که در رابطه با چنین موضوعی تهیه میکنند کسالتآور و خستهکننده باشد و باعث دوری تماشاگران از سینماهای نمایشدهنده آنها شود. با این حال، اقدام شرکت فیلمسازی سونی برای تولید فیلمی تازه درباره استیو جابز باعث حیرت و شگفتی منتقدان سینمایی شده است. علت این تعجب هم این است که سال قبل بود که صنعت سینما فیلمی درباره این شخصیت واقعی تولید کرد و هنوز زمان زیادی از اکران عمومی آن نگذشته است. این در حالی است که تهیهکنندگان نسخه جدید سینمایی قصه زندگی استیو جابز میگویند طرح تولید فیلم آنها به چند سال قبل برمیگردد و برخی مسائل و مشکلات باعث شد تولید درام شرح حالگونه و اجتماعی آنها به تعویق بیفتد.
اخبار رسانهای حکایت از درست بودن این صحبت میکند. چند سال پیش بود که خبر تولید این فیلم به کارگردانی دیوید فینچر اعلام شد. در آن زمان گفته شد کریستین بیل (بازیگر نقش مرد خفاشی مجموعه جدید فیلم بتمنی کریستوفر نولان) نقش اصلی این فیلم را بازی خواهد کرد. با آن که فینچر هیچ وقت قرارداد کارگردانی فیلم را (که البته جلوی دوربین هم نرفت!) امضا نکرد، اما شرکت سونی هنوز مایل است ایفای نقش اصلی را به کریستین بیل بسپارد. این بازیگر چند روز قبل در مصاحبهای گفت مسئولان شرکت سونی در تماسی با وی، خبر تولید فیلم استیو جابزیشان را اعلام کردهاند. برای کارگردانی فیلم دنی بویل، فیلمساز انگلیسیتبار (و برنده جایزه اسکار بهترین کارگردانی برای «میلیونر زاغهنشین») انتخاب شده و منابع نزدیک به پروژه میگویند او قرارداد همکاری با آن را امضا کرده است. انتخاب بویل برای کارگردانی نسخه جدید جابز بیدلیل نبوده است، او فیلمهای داستانی خود را به شکلی مستندوار به تصویر میکشد و سال 2010 هم «127 ساعت» را براساس قصه زندگی آرون بالستون کوهنورد ساخت. جیمز فرانکو در نقش این شخصیت واقعی در قله کوهی در ایالت یوتای آمریکا گیر میافتد و تلاش سختی را برای بقا آغاز میکند. مسئولان شرکت سونی بر این باورند که بویل گزینه مناسبی برای درام اجتماعی پرتنش شرح حالگونهشان است.
کار نگارش فیلمنامه فیلم توسط آرون سورکین ادامه دارد و وی این روزها سخت مشغول کار روی آن است. سورکین باید تا قبل از پایان سال جاری میلادی، فیلمنامه نهایی را تحویل تهیهکنندگان بدهد. وی فیلمنامه اقتباسی خود را براساس قصه کتاب پرخواننده والتر ایساکسون مینویسد. این کتاب که پس از قرار گرفتن روی پیشخوان کتابفروشیها در صدر جدول کتابهای پرخواننده قرار گرفت، روی سه مرحله مهم و بزرگ زندگی استیو جابز تمرکز میکند. آغاز کار مک، نکست (که پس از خروج او از شرکت معرفی شد) و آیپد (که چند سال پس از بازگشت شکوهمند وی به شرکت معرفی شد) بخشهایی است که کتاب ایساکسون مورد بحث و بررسی قرار داده است. در کنار این موضوعات، قصه فیلم برای جذب بیشتر تماشاگران و اجتناب از لحن سنگین، بخشهایی از زندگی شخصی و خانوادگی جابز را هم به نمایش خواهد گذاشت. دنی بویل هم معتقد است نشاندادن شخصیت اصلی در پشت میز کار و درگیریهای کاریاش باعث خستگی بیننده خواهد شد و روی خوشی به فیلم نشان نخواهد داد. به همین دلیل، استیو جابز فیلم نابغهای نیست که تنها پشت میز کار نشسته و در حال خلق وسایل و ادوات جدید است.
نزدیکان دنی بویل به موضوعی اشاره میکنند که شاید مورد پسند تهیهکنندگان فیلم نباشد. به گفته آنها از ماه آوریل که بویل دعوت به کارگردانی فیلم شد، او تلاش زیادی کرد لئوناردو دیکاپریو را متقاعد کند نقش اصلی فیلمش را به عهده بگیرد. بویل سال 2000 از همکاری این بازیگر در فیلم «ساحل» بهره گرفت. در آن زمان دیکاپریو هنوز «تایتانیک» را بازی نکرده و به یک چهره سرشناس تبدیل نشده بود. ساحل در جدول گیشه نمایش سینماها شکست تجاری خورد و تخریب محیط زیست توسط عوامل تولید آن به صورت یک بحث جنجالی رسانهای درآمد. بویل بسیار مایل بود یک بار دیگر با اوکار کند و این بار یک فیلم موفق ارائه دهد، اما دیکاپریو با وجود آن که به بویل قول همکاری در یک پروژه مشترک را داده بود، دعوت همکاری بویل برای بازی در یک نقش درام شرححالگونه را رد کرد. علت رد درخواست از سوی دیکاپریو هم این بود که او تصمیم داشت پس از حضور در یک درام اجتماعی به کارگردانی آلخاندرو گونزالس ایناریتو، فیلمساز مستقل و غیرمتعارف مکزیکی، دوباره به یک نقش اکشن برگردد و نه یک نقش درام با شخصیتی دراماتیک و شرححالگونه. حضور نیافتن دیکاپریو، به اسکات رودین تهیهکننده اصلی فیلم و شرکت سونی این امکان را داد که دوباره سراغ کریستین بیل بروند و به دنی بویل بگویند او را برای بازی در نقش استیو جابز انتخاب کند.اما حالا که بحث تولید فیلم جدی شده است ، خبر می رسد کریستین بیل گزینه اصلی بازی در این فیلم با آن همکاری نخواهد داشت.
کلید فیلمبرداری نسخه تازه سینمایی جابز اوایل سال 2015 زده میشود. قرار بود تا آن زمان، کریستین بیل هم از بازی در فیلم تازهاش فارغ شده و فرصت حضور جلوی دوربین بویل را داشته باشد. تلاش سازندگان فیلم این است که آن را برای نمایش عمومی در اواخر پاییز 2015 آماده کنند تا بتوانند در رقابتهای اسکاری پیش رو شرکت کنند. پیشبینی میشود این فیلم در رشتههای بهترین کارگردانی، فیلم، بازیگر مرد نقش اول و فیلمنامه دریافت جایزه شود. از آنجا که آکادمی اسکار همیشه روی خوشی به درامهای شرححالگونه نشان داده، تلاش تهیهکنندگان فیلم برای رسانههای گروهی و منتقدان قابل درک است، اما نزدیکان به پروژه روی این نکته تاکید دارند که نامزدی در رشتههای اسکار در درجه دوم اهمیت قرار دارد. تهیهکنندگان فیلم قبل از هر چیز در فکر تولید فیلمی جذاب و سرگرمکننده هستند که بتواند فروش بالایی در جدول گیشه نمایش سینماهای آمریکای شمالی و بقیه کشورهای جهان کند. تجربه ناموفق مالی چند فیلمی که قبل از این در رابطه با شخصیتهای نابغه تولید شده و روی پرده سینماها رفته است، دلیل خوبی برای نگرانی تهیهکنندگان جابز جدید سینمایی است.
فیلمی که سال قبل قصه زندگی استیو جابز را روی پرده سینماها تعریف کرد، با فروشی 16 میلیون دلاری به نمایش عمومی خود در سینماهای آمریکای شمالی خاتمه داد. این رقم پایین فروش در حالی نصیب فیلم شد که 12 میلیون دلار برای تولید آن هزینه شده بود. تهیهکنندگان فیلم در شرکت مستقل فیلمسازی ادینرود فیلم گفته بودند تمام سعی خود را به کار بردند تا هزینههای تولید آن زیاد نشود و آنها در صورت استقبال نکردن تماشاگران ضرر مالی زیادی نکنند. آشتون کوچر، نقش استیو جابز را بازی کرد و جاشوآ مایکل استرن کارگردان آن بود. منتقدان سینمایی لحن روایتی سنگین و یکنواخت فیلم را نپسندیدند و گفتند سکانسهای آن، حوصله تماشاگران را سر میبرد. دیوید فینچر، سازنده فیلمهای دلهرهآور و اکشنی مثل هفت و باشگاه مشتزنی (که قرار بود نسخه جدید زندگی استیو جابز را هم کارگردانی کند) در سال 2010 «شبکه اجتماعی» را ساخت. قصه این فیلم درام درباره مارک زوکربرگ، موسس فیسبوک و شبکههای اجتماعی بود. جسه آیزبرگ نقش این شخصیت را جلوی دوربین بازی کرد. نکته جالب این است که فیلمنامه اقتباسی فیلم را آرون سورکین نوشت. فیلم در سه روز اول نمایش در جدول گیشه نمایش سینماهای آمریکای شمالی 22 میلیون دلار فروش کرد. زمانی که فیلم از روی پرده سینماها برداشته شد، حدود 97 میلیون دلار فروش کرده بود. فینچر که متخصص ساخت فیلمهای مردمپسند است، قصه شرح حالگونه و تحلیلی خود را به صورتی تبدیل به فیلم سینمایی کرد که جاذبههای لازم را برای جذب تماشاچی معمولی داشته باشد.
«ذهن زیبا» ساخته ران هاوارد در سال 2001، یکی از اولین محصولات دنیای سینما در رابطه با یک شخصیت نابغه قرن بیستم است. آکیوا گلدمن، فیلمنامه اقتباسی را براساس قصه کتاب پرفروش سیلویا ناصر نوشت و راسل کرو (که یک سال قبل از آن برای «گلادیاتور» جایزه بهترین بازیگر مرد سال را گرفته بود) در نقش جان نش، نابغه ریاضی بازی کرد. خط اصلی قصه فیلم درباره درگیریهای ذهنی این نابغه با خودش و معلومات سرشاری است که وی را به مرز جنون میکشاند. او بالاخره میتواند با غلبه بر این درگیریها، جایزه نوبل را دریافت کند. نقش سخت کرو در فیلم، یکبار دیگر او را نامزد دریافت جایزه اسکار کرد.
امپایر آنلاین / ترجمه: کیکاووس زیاری
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد